دریا نسخه تقلبی: مجموعه داستان
نویسنده:
مجید کلاته عربی
امتیاز دهید
مجموعه داستان «دریا نسخهی تقلبی» عنوان دومین کتاب مجید کلاتهعربی، نویسنده خلاق اهل گرگان است. این کتاب نیز همانند کتاب اول او تحتعنوان «دیوونههای عشق داستان، شبا نمیخوابن»، غیرقابلچاپ تشخیص داده شد و نویسنده تصمیم گرفت آن را به صورت رایگان در اختیار مخاطبان خود قرار دهد.
در این کتاب، نویسنده شما را با جهانهای دیگری آشنا میکند: جهانهایی که خیلی سریع احضار یا ساخته میشوند و به همان سرعت هم از پیش چشمانتان محو شده یا اصلاً فرو میپاشند.
از متن کتاب:
سر اتاق نشسته بودم که بابام از تو سرویس بهداشتی اومد. گفتم بابا الان ساعت دوازده نصف شبه تو کجا بودی؟ بابام مثل دفعه های قبلی با انگشت اشاره به مامانم کرد.
اسم من سبحان است. الان سیزده سال دارم و نمره های درسیم خوبه. مامانم شبها بیرون از خانه باقاله میفروشه و بیشتر درآمد حاصل از این منبع درآمد مامانم، خرج تحصیلم میشه. ما جزو خانواده های پنج نفری هستیم. مادرم الان داره سبزی پاک میکنه قراره برای همسایه این سبزیها رو خورد کنه و بعد منبع درآمدی دیگه با سفارشهای بعدی پیدا کنه. مادرم به نظرم از همه مهربون تره. برای من و دو تا خواهرام و محبت بیشتری نسبت به خانواده ش داره. چون اونم با تمام وجود به فکر پیشرفت ما هست. پیشرفت در نظر ما در گرو کار جمعی اعضای خانواده است . پدرم که گچ کاره دو تا خواهرام که خیاطی می کنند و گاهی دانشگاه میرن و مادرم که گاهی دست فروشی می کند. باز گاهی سبزی خورد میکنه و پتو میشوره. در ضمن میتونم بگم هر از گاهی هم دور از چشم من سفره دار مهمونیهای زنانه میشه مثل سفره حضرت ابوالفضل علیه السلام و سفره امام حسن مجتبی علیه السلام. ما در خانواده همگی ارادت خاصی به اهل بیت داریم و هر سال برای گرامیداشت آنان نذری پخش می کنیم...
در این کتاب، نویسنده شما را با جهانهای دیگری آشنا میکند: جهانهایی که خیلی سریع احضار یا ساخته میشوند و به همان سرعت هم از پیش چشمانتان محو شده یا اصلاً فرو میپاشند.
از متن کتاب:
سر اتاق نشسته بودم که بابام از تو سرویس بهداشتی اومد. گفتم بابا الان ساعت دوازده نصف شبه تو کجا بودی؟ بابام مثل دفعه های قبلی با انگشت اشاره به مامانم کرد.
اسم من سبحان است. الان سیزده سال دارم و نمره های درسیم خوبه. مامانم شبها بیرون از خانه باقاله میفروشه و بیشتر درآمد حاصل از این منبع درآمد مامانم، خرج تحصیلم میشه. ما جزو خانواده های پنج نفری هستیم. مادرم الان داره سبزی پاک میکنه قراره برای همسایه این سبزیها رو خورد کنه و بعد منبع درآمدی دیگه با سفارشهای بعدی پیدا کنه. مادرم به نظرم از همه مهربون تره. برای من و دو تا خواهرام و محبت بیشتری نسبت به خانواده ش داره. چون اونم با تمام وجود به فکر پیشرفت ما هست. پیشرفت در نظر ما در گرو کار جمعی اعضای خانواده است . پدرم که گچ کاره دو تا خواهرام که خیاطی می کنند و گاهی دانشگاه میرن و مادرم که گاهی دست فروشی می کند. باز گاهی سبزی خورد میکنه و پتو میشوره. در ضمن میتونم بگم هر از گاهی هم دور از چشم من سفره دار مهمونیهای زنانه میشه مثل سفره حضرت ابوالفضل علیه السلام و سفره امام حسن مجتبی علیه السلام. ما در خانواده همگی ارادت خاصی به اهل بیت داریم و هر سال برای گرامیداشت آنان نذری پخش می کنیم...
آپلود شده توسط:
آناهیتا1365
1403/12/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دریا نسخه تقلبی: مجموعه داستان