خلاصه کتاب اصل گرایی
نویسنده:
گرگ مک کیون
امتیاز دهید
بهبود زندگی با تمرکز بر ضروریات
خلاصه کتاب «اصلگرایی» (Essentialism) روایت اثر تاثیرگذاری در زمینه توسعه فردی و بهرهوری است که توسط «گرگ مککیون» (Greg McKeown)، نویسنده و مشاور کسبوکار بریتانیایی-آمریکایی در سال ۲۰۱۴ نوشته و منتشر شد. «اصلگرایی» فلسفهای را مطرح میکند که در تضاد با رویکرد غالب در دنیای امروز مبنی بر «بیشتر بهتر است» قرار دارد. مککیون در این کتاب، خوانندگان را به چالش میکشد تا از «غیراصلگرایی» - تلاش برای انجام همه چیز برای همه کس - به سمت «اصلگرایی» - تمرکز بر آنچه واقعاً مهم است - حرکت کنند. او استدلال میکند که با حذف هوشمندانه امور غیرضروری و تمرکز بر آنچه واقعاً ارزشمند است، میتوانیم نه تنها نتایج بهتری کسب کنیم، بلکه زندگی معنادارتر و رضایتبخشتری نیز داشته باشیم. کتاب در چهار بخش اصلی سازماندهی شده است: جوهره، تشخیص، حذف و اجرا.
بخشی از کتاب اصلگرایی:
«اصلگرایی یک رویکرد نیست، بلکه روشی کاملاً متفاوت برای انجام همه چیز است. این یک نگرش و یک تصمیم است درباره اینکه چگونه میخواهیم زمان و انرژی خود را در این دنیای پر هیاهو صرف کنیم. تفاوت میان اصلگرایی و غیراصلگرایی دقیقاً مانند تفاوت میان کسی است که چمدانش را با دقت و تامل میبندد و کسی که هر آنچه به ذهنش میرسد را درون چمدان میچپاند. اولی، پیش از سفر، لحظاتی را به فکر کردن اختصاص میدهد: به کجا میرود؟ آب و هوا چگونه است؟ چه فعالیتهایی انجام خواهد داد؟ و بر اساس این تاملات، تنها آنچه را که واقعاً ضروری است، انتخاب میکند. اما دومی، بدون فکر کردن به نیازهای واقعی سفر، تلاش میکند برای هر موقعیت احتمالی آماده باشد و نتیجه، چمدانی سنگین و آشفته است که احتمالاً بسیاری از اقلام آن هرگز مورد استفاده قرار نخواهند گرفت.
متاسفانه، در دنیای کنونی، اکثر ما مانند مسافر دوم عمل میکنیم، نه تنها در سفر، بلکه در کل زندگی. غرق در گزینههای بیپایان و فرصتهای بیشمار، ما تلاش میکنیم همه چیز را بدست آوریم و همه کار را انجام دهیم. تقویمهای ما پر از جلسات است، لیست کارهای روزانهمان بیانتهاست، و ذهنمان همواره مشغول و پریشان. و نتیجه چیست؟ ما همه جا هستیم و در عین حال هیچ جا نیستیم. تلاش میکنیم همه چیز را انجام دهیم، اما هیچ چیز را به درستی به سرانجام نمیرسانیم. به همه کس خدمت میکنیم، اما به هیچ کس، از جمله خودمان، آنطور که شایسته است خدمت نمیکنیم. تنها راه رهایی از این دام، پذیرش این حقیقت ساده اما قدرتمند است: نمیتوانیم همه چیز را داشته باشیم و همه کار را انجام دهیم. باید انتخاب کنیم. و نه هر انتخابی، بلکه انتخابهایی که بر اساس تشخیص آگاهانه از آنچه واقعاً برای ما مهم است، صورت گیرد.»
خلاصه کتاب «اصلگرایی» (Essentialism) روایت اثر تاثیرگذاری در زمینه توسعه فردی و بهرهوری است که توسط «گرگ مککیون» (Greg McKeown)، نویسنده و مشاور کسبوکار بریتانیایی-آمریکایی در سال ۲۰۱۴ نوشته و منتشر شد. «اصلگرایی» فلسفهای را مطرح میکند که در تضاد با رویکرد غالب در دنیای امروز مبنی بر «بیشتر بهتر است» قرار دارد. مککیون در این کتاب، خوانندگان را به چالش میکشد تا از «غیراصلگرایی» - تلاش برای انجام همه چیز برای همه کس - به سمت «اصلگرایی» - تمرکز بر آنچه واقعاً مهم است - حرکت کنند. او استدلال میکند که با حذف هوشمندانه امور غیرضروری و تمرکز بر آنچه واقعاً ارزشمند است، میتوانیم نه تنها نتایج بهتری کسب کنیم، بلکه زندگی معنادارتر و رضایتبخشتری نیز داشته باشیم. کتاب در چهار بخش اصلی سازماندهی شده است: جوهره، تشخیص، حذف و اجرا.
بخشی از کتاب اصلگرایی:
«اصلگرایی یک رویکرد نیست، بلکه روشی کاملاً متفاوت برای انجام همه چیز است. این یک نگرش و یک تصمیم است درباره اینکه چگونه میخواهیم زمان و انرژی خود را در این دنیای پر هیاهو صرف کنیم. تفاوت میان اصلگرایی و غیراصلگرایی دقیقاً مانند تفاوت میان کسی است که چمدانش را با دقت و تامل میبندد و کسی که هر آنچه به ذهنش میرسد را درون چمدان میچپاند. اولی، پیش از سفر، لحظاتی را به فکر کردن اختصاص میدهد: به کجا میرود؟ آب و هوا چگونه است؟ چه فعالیتهایی انجام خواهد داد؟ و بر اساس این تاملات، تنها آنچه را که واقعاً ضروری است، انتخاب میکند. اما دومی، بدون فکر کردن به نیازهای واقعی سفر، تلاش میکند برای هر موقعیت احتمالی آماده باشد و نتیجه، چمدانی سنگین و آشفته است که احتمالاً بسیاری از اقلام آن هرگز مورد استفاده قرار نخواهند گرفت.
متاسفانه، در دنیای کنونی، اکثر ما مانند مسافر دوم عمل میکنیم، نه تنها در سفر، بلکه در کل زندگی. غرق در گزینههای بیپایان و فرصتهای بیشمار، ما تلاش میکنیم همه چیز را بدست آوریم و همه کار را انجام دهیم. تقویمهای ما پر از جلسات است، لیست کارهای روزانهمان بیانتهاست، و ذهنمان همواره مشغول و پریشان. و نتیجه چیست؟ ما همه جا هستیم و در عین حال هیچ جا نیستیم. تلاش میکنیم همه چیز را انجام دهیم، اما هیچ چیز را به درستی به سرانجام نمیرسانیم. به همه کس خدمت میکنیم، اما به هیچ کس، از جمله خودمان، آنطور که شایسته است خدمت نمیکنیم. تنها راه رهایی از این دام، پذیرش این حقیقت ساده اما قدرتمند است: نمیتوانیم همه چیز را داشته باشیم و همه کار را انجام دهیم. باید انتخاب کنیم. و نه هر انتخابی، بلکه انتخابهایی که بر اساس تشخیص آگاهانه از آنچه واقعاً برای ما مهم است، صورت گیرد.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1403/12/21
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب اصل گرایی