رسته‌ها
زامبیای پنیرکی
امتیاز دهید
5 / 4
با 2 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4
با 2 رای
مقدمه:
ما باید جهان را بهتر از آنچه تحویل گرفته ایم، بسازیم و تحویل آیندگان دهیم. این رسالت همه ماست؛ خواه با فرزندی خوب، خواه با باغی سرسبز، خواه با ایجاد قانون یا رسمی صحیح یا خواه با نوشتن داستانی خیالی و گریزی بر مشکلات و تلاشهای مستمر برای رسیدن به موفقیت...
اسکلت هم همین اعتقاد را دارد.

از متن کتاب:
ساعت هشت صبح است، استودیوی ضبط تلویزیونی حال و هوای دیگری دارد؛ همه کارکنان خودشان را برای پخش زنده آماده می کنند و در حین رد شدن از کنار هم تبریک می گویند و اگر بشود همدیگر را بغل می کنند. دیوار صحنه با رنگهای شاد تزئین شده است و روی میز دسته بزرگی از گلهای رز اقاقیا و داودی گذاشته اند. مجری برنامه قد کوتاه و چاق است، موهایی جوگندمی و صورتی گرد دارد؛ او روی صندلی زرد رنگی کنار میز درست روبه روی دوربین می نشیند و در حال مرتب کردن گیره میکروفن روی کتش است که آقایی نحیف با قدی متوسط، پوستی سفید و چشمهایی از حدقه درآمده با کت و شلوار آبی نفتی خوش رنگی وارد صحنه می شود؛ مجری به احترامش بلند شده، سلامی می گوید و دست راستش را جلو می برد. مرد جوان جواب می گوید و دستش را به گرمی می فشارد. مجری برنامه به صندلی کناری اشاره می کند و از او میخواهد که آنجا بنشیند؛ مرد جوان هم به آرامی روی صندلی می نشیند. فردی می آید میکروفنی به کتش نصب می کند و فرد دیگری جهت نگاه و صندلی اش را رو به دوربین تنظیم می کند...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
167
آپلود شده توسط:
mehdirezayi
mehdirezayi
1403/10/22

کتاب‌های مرتبط

توپ
توپ
4.5 امتیاز
از 46 رای
بحر طویل های هدهد میرزا
بحر طویل های هدهد میرزا
4.7 امتیاز
از 60 رای
خانه های شهر ری
خانه های شهر ری
4.2 امتیاز
از 71 رای
میم...نون
میم...نون
3.6 امتیاز
از 15 رای
شمس و طغرا
شمس و طغرا
4.6 امتیاز
از 46 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی زامبیای پنیرکی

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
زامبیای پنیرکی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک