خاطره دو دوشنبه: نمایشنامه
نویسنده:
آرتور میلر
امتیاز دهید
از متن کتاب:
قسمت تحویل یک انبار بزرگ لوازم یدکی اتومبیل. انبار که این قسمت تحویل در پشت آن قرار گرفته در ناحیه صنعتی نیویورک واقع است. قسمت جلوی صحنه جایی که دیده نمی شود، پر است از لوازم اداری پرونده ها و دستگاه تلفن مرکزی در همین قسمت پیشخوانی برای مراجعه آن دسته از مشتری هایی که لوازم مورد نیاز خود را به وسیله نامه یا تلفن سفارش نمی دهند به چشم می خورد. دو چیز عمده در ساخت صحنه جلب نظر می کند یک میز بسته بندی در از که در قسمت چپ انتهای صحنه قرار دارد، و پنجره های کارگاهی که از کف تا سقف ادامه دارند این پنجره ها، که گرد و خاک سالیان بر آنها نشسته زمینه انتهایی صحنه را تشکیل می دهند و به نظر می رسد که تمام این مکان را احاطه کرده اند.
انتهای صحنه نزدیک به وسط دری به توالت باز می شود، روی این در قلابهایی برای آویختن لباس نصب شده. دیوار عقبی لخت است، اما یک قلاب بزرگ روی آن دیده می شود که سفارشها را هر روز صبح به آن می زنند و کارگران در طول روز آنها را برمی دارند و لوازم سفارش داده شده را آماده می کنند. در وسط صحنه یک میز و صندلی قدیمی و در سمت راست جلوی صحنه، یک نیمکت کوچک دیده می شود. یک حلقه کاغذ بسته بندی و چند جعبه، روی میز به چشم می خورد. این مکان که بی نظمی آن محسوس است، به ندرت تمیز می شود...
قسمت تحویل یک انبار بزرگ لوازم یدکی اتومبیل. انبار که این قسمت تحویل در پشت آن قرار گرفته در ناحیه صنعتی نیویورک واقع است. قسمت جلوی صحنه جایی که دیده نمی شود، پر است از لوازم اداری پرونده ها و دستگاه تلفن مرکزی در همین قسمت پیشخوانی برای مراجعه آن دسته از مشتری هایی که لوازم مورد نیاز خود را به وسیله نامه یا تلفن سفارش نمی دهند به چشم می خورد. دو چیز عمده در ساخت صحنه جلب نظر می کند یک میز بسته بندی در از که در قسمت چپ انتهای صحنه قرار دارد، و پنجره های کارگاهی که از کف تا سقف ادامه دارند این پنجره ها، که گرد و خاک سالیان بر آنها نشسته زمینه انتهایی صحنه را تشکیل می دهند و به نظر می رسد که تمام این مکان را احاطه کرده اند.
انتهای صحنه نزدیک به وسط دری به توالت باز می شود، روی این در قلابهایی برای آویختن لباس نصب شده. دیوار عقبی لخت است، اما یک قلاب بزرگ روی آن دیده می شود که سفارشها را هر روز صبح به آن می زنند و کارگران در طول روز آنها را برمی دارند و لوازم سفارش داده شده را آماده می کنند. در وسط صحنه یک میز و صندلی قدیمی و در سمت راست جلوی صحنه، یک نیمکت کوچک دیده می شود. یک حلقه کاغذ بسته بندی و چند جعبه، روی میز به چشم می خورد. این مکان که بی نظمی آن محسوس است، به ندرت تمیز می شود...
آپلود شده توسط:
ساری گلین
1404/02/11
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خاطره دو دوشنبه: نمایشنامه