دیوان محسن شمس ملک آرا
نویسنده:
محسن شمس ملک آرا
امتیاز دهید
به کوشش: شاهرخ شمس ملک آرا
محسن میرزا شمس ملک آرا مانند سایر شعرای کلاسیک در سرودن اشعارش از شعرای نامی ایران پیروی می کرده است. بطوریکه غزلش رنگ غزل لسان الغیب حافظ شیراز، رباعیاتش آهنگ رباعیات حکیم عمر خیام و حکایات و مثنویهایش سبک نظامی گنجوی و وحشی بافقی را دارد. معذلک اگر در اشعارش عمیقاً بنگریم از لحاظ سادگی زبان و عامیانه بودن بیان یک استقلال و ابتکار فکر و کلام مشاهده می کنیم که مخصوص آخر دوران قاجار است و شادروان ایرج میرزا جلال الملک معرف کامل آن سبک و روش بود. شیرینی و سادگی گفتار این دو شاعر معروف آخر دوران قاجار ناشی از آن است که آنها می خواستند با مردم کوچه و بازار صحبت کنند. لاجرم بعبارات ساده و عامیانه سخن می گفتند بدون آنکه از سلامت کلام و زیبائی شعرشان کاسته شود. بدیهی است این سبک شعر طیع سرشار و روان و تسلط کامل بدستور زبان می خواهد که محسن میرزا شمس ملک آرا بخوبی از آنها برخوردار بود بطوریکه بسادگی و با زبان عامیانه می سراید:
بیا یکشب به بزم ما علیرغم جدائیها
پشیمان میشوی آخر ز روز بد ادائیها
یا
چو بوم باغم دور زمانه ساخته ام
قمار عشق زدم هر چه بود باخنه ام
یا
به یک دو غمزه بکش صاحبی و مختاری
چه حاجت است بشمشیر و تیر و توپ و تفنگ...
بیشتر
محسن میرزا شمس ملک آرا مانند سایر شعرای کلاسیک در سرودن اشعارش از شعرای نامی ایران پیروی می کرده است. بطوریکه غزلش رنگ غزل لسان الغیب حافظ شیراز، رباعیاتش آهنگ رباعیات حکیم عمر خیام و حکایات و مثنویهایش سبک نظامی گنجوی و وحشی بافقی را دارد. معذلک اگر در اشعارش عمیقاً بنگریم از لحاظ سادگی زبان و عامیانه بودن بیان یک استقلال و ابتکار فکر و کلام مشاهده می کنیم که مخصوص آخر دوران قاجار است و شادروان ایرج میرزا جلال الملک معرف کامل آن سبک و روش بود. شیرینی و سادگی گفتار این دو شاعر معروف آخر دوران قاجار ناشی از آن است که آنها می خواستند با مردم کوچه و بازار صحبت کنند. لاجرم بعبارات ساده و عامیانه سخن می گفتند بدون آنکه از سلامت کلام و زیبائی شعرشان کاسته شود. بدیهی است این سبک شعر طیع سرشار و روان و تسلط کامل بدستور زبان می خواهد که محسن میرزا شمس ملک آرا بخوبی از آنها برخوردار بود بطوریکه بسادگی و با زبان عامیانه می سراید:
بیا یکشب به بزم ما علیرغم جدائیها
پشیمان میشوی آخر ز روز بد ادائیها
یا
چو بوم باغم دور زمانه ساخته ام
قمار عشق زدم هر چه بود باخنه ام
یا
به یک دو غمزه بکش صاحبی و مختاری
چه حاجت است بشمشیر و تیر و توپ و تفنگ...
آپلود شده توسط:
Ataman
1403/07/18
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دیوان محسن شمس ملک آرا