رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
دنیای پر امید
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 108 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 108 رای
رمان عاشقانه
ماه مبارک رمضان بود.در بازار ازدحام غریبی به چشم میخورد و رفت و آمد زیادی دیده میشد.فروشندگان میوه و تره بار،عرق ریزان و خسته،با دهان روزه دار خود،سروصدایی به راه انداخته و رهگذران را به خرید جنس خود ترغیب می نمودند.اواسط تابستان بود و هوا به شدت رو به گرمی مینهاد.گرما آنچنان طاقت فرسا بود که اکثر روزه داران،پس از اذان مغرب و صرف افطاری،به ظرفهای آب هجوم آورده و کمبود تشنگی چند ساعت روز را با خوردن آب خنک و گوارا برطرف می ساختند و جانی تازه می گرفتند.
علی هم از زمره همان روزه داران بود که در کنار جعبه های میوه نشسته و در سایه چادر برزنتی،که محدوده کسب او را مشخص میکرد پناه گرفته بود و گاهی هم با دست خود مگسهای سمج را از صورتش دور می ساخت و یا با
دستمالی،عرق صورتش را میگرفت و یا با آن به خودش باد میزد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
reza1990
reza1990
1389/05/28

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دنیای پر امید

تعداد دیدگاه‌ها:
17
خب از رمان ایرانی توقعی بیش از این هم نیست
سلام به همگی
کتاب های خانم ثامنی ، چندان قوی نیستند . اما این یکی دیگه نوبرشون بود :-)
واقعاً کتاب بسیار بسیار مزخرف و بی خودی بود حیف از چشمها و وقت نازنینم که صرف خواندن این کتاب شد(?)
هنوز کتاب رو نخوندم ولی امید وارم مثل کتاب های دیگر این نویسنده کتاب خوبی باشد:-(
به نظرم زياد خوب نيومد . نويسنده نتونسته بود احساسات داستان رو به خوبي به قلم دربياره . درضمن يه كمي موضوعش كسل كننده بود . :-(
اصلا کتاب خوبی نبود من که خوشم نیومد حوادث داستان خیلی سریع اتفاق می افتادن (!)
اين چه وضعي تو دانلود هست بابا.هر سه دقيقه يك دانلود ناراضي هستم شديد.(?)
دنیای پر امید
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک