رسته‌ها
چیزی در همین حدود: دفتر داستان
امتیاز دهید
5 / 5
با 1 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 5
با 1 رای
مجموعه ۶ داستان کوتاه با عناوین:
روزهای تلخ / مرگ یک سایه / تجربه / یک شنبه / چیزی در همین حدود / سرزمین های بی مرز

از داستان روزهای تلخ:
بعدازظهر گرم ماه آگوست، چهره ای مایوس داشت و شهر از شدت رطوبت و حرارت هوا خفه و ساکت بود. از آن بعد از ظهرهائی بود که هیچ اتفاقی در آن نمی افتد و بیهودگی از سر و پای همه چیز می بارد. مجبور بودم کار کنم. به نظر می رسید با شروع فصل تعطیل، شهر یک باره مرده و زندگی به چیزی مشکوک تبدیل شده است. درست مثل این بود که آدم جامانده باشد. ایستگاهی که در آن ایستاده بودم، جای پرتی بود که مسافر چندانی نداشت ولی من آنرا به ایستگاههای دیگر ترجیح می دادم. آنجا خنک تر بود و رودخانه ای نزدیکش قرار داشت که از پشت درخت ها دیده می شد. رودخانه آب فراوانی داشت که سطح آن در آن ساعت روز مانند پارچه منجوق دوزی برق برق می زد. انگار هزاران خورشید ریز و درشت را در آن پاشیده بودند. باد نمی آمد ولی برگهای ریز درخت های تبریزی بر دمبرگهای بلند خود تاب میخورد و مثل پولک های دو رنگ، خود را نمایش می داد. غیر از من چهار تاکسی دیگر در ایستگاه انتظار می کشیدند. همین که نفر جلوئی من رفت، ماشین را روشن کردم و جلو رفتم...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
143
آپلود شده توسط:
copyleft
copyleft
1404/02/16

کتاب‌های مرتبط

ایهام
ایهام
4.7 امتیاز
از 30 رای
مکتب نو
مکتب نو
4.4 امتیاز
از 7 رای
ادکلن تلخ: مجموعه داستان
ادکلن تلخ: مجموعه داستان
4.6 امتیاز
از 5 رای
معصومه: مجموعه قصه
معصومه: مجموعه قصه
4.4 امتیاز
از 11 رای
لباس رسمی ترس: مجموعه قصه
لباس رسمی ترس: مجموعه قصه
4.6 امتیاز
از 24 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی چیزی در همین حدود: دفتر داستان

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
چیزی در همین حدود: دفتر داستان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک