رسته‌ها
سیاه چاله
امتیاز دهید
5 / 4
با 2 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4
با 2 رای
از متن کتاب:
زن در اتاق را باز می کند و وارد می شود.
زن: سلام! این هم اتاق تازه. اوف! بعد از دوازده ساعت رانندگی بالاخره رسیدم.
یک اتاق کوچک با دیوارهای سفید و یک پنجره که منظره درختان پشت پنجره از ورای آن دیده می شود. زن در اتاق قدم می زند و از زاویه های مختلف آن را برانداز می کند.
زن: خیلی هم بد نیست. از اونجا که خیلی بهتره. آرومه. راحت شدم.
زن به بدنش کش و قوسی می دهد و دستهایش را به اطراف می کشد. صدایی دور از امواج دریا و صدای پرنده ها از نزدیک به گوش می رسد. زن به سمت پنجره می رود و منظره پشت پنجره را تماشا می کند.
زن: پرنده ها خونه شون تو همین درخت بزرگ پشت پنجره ست!
نفس عمیقی می کشد.
زن: اتاق خوبیه. خالی خالیه. هنوز هیچ خاطره ای توش نیست. می تونم اون رو با هر چی دلم خواست پر کنم.
زن چیزی را به یاد می آورد.
زن: وسایلم! باید برم وسایلم رو باز کنم و تو اتاق بچینم!
او برمی‌گردد و به سمت در اتاق می رود. از اتاق بیرون می رود. جعبه های اسباب و وسایلش قبل از رسیدن او به اینجا رسیده اند و پشت در اتاق روی هم تلنبار شده اند. صدای او از بیرون اتاق شنیده می شود.
زن: نگاه کن! کاملاً معلومه که همه چیز رو روی هم پرت کردن!
او مشغول باز کردن جعبه ها می شود...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
84
آپلود شده توسط:
elahehj
elahehj
1403/09/26

کتاب‌های مرتبط

کوته فکران جامعه
کوته فکران جامعه
4.1 امتیاز
از 7 رای
گلدن آرک
گلدن آرک
3.8 امتیاز
از 12 رای
بحران
بحران
4.2 امتیاز
از 10 رای
سه تار
سه تار
4.3 امتیاز
از 163 رای
گل آقا
گل آقا
4.4 امتیاز
از 8 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سیاه چاله

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
سیاه چاله
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک