نمایشنامه های سرگذشت مرد خسیس و حکایت وکلای مرافعه در شهر تبریز
نویسنده:
میرزا فتحعلی آخوندزاده
مترجم:
عبدالکریم منظوری خامنه
امتیاز دهید
از مقدمه کتاب:
میرزا فتحعلی آخوندزاده یکی از رجال فرهنگی و اجتماعی آذربایجان ایران است که آثار قلمی او سرشار از روح میهن پرستی و انساندوستی می باشد. او به استعداد معنوی فوق العاده مردم سرزمین خود ایمان داشت و برای اینکه این مردم مقام شایسته خود را در ردیف ملل متمدن جهان احراز کند از هیچ کوششی فروگذار نمی نمود. او می گفت «من میخواهم راه تربیت، دانش، شکفتگی و تمدن را برای خلق خود هموار سازم»
میرزا فتحعلی در این کوشش خیرخواهانه از تعصبات ناسیونالیستی و غیره بکلی دور و دوستدار حقیقی تمام بشریت بود او می گفت: «من بشریت را دوست می دارم... من خدمتگزار باوفای کسی هستم که دوستدار بشریت باشد.»
سرنوشت ملتهائیکه گرفتار سرپنجه ظلمت جهل و کهنه پرستی بودند او را سخت متاثر می ساخت. او می نوشت: «متجاوز از سیصد ملیون نفر پیروان دین اسلام زیر یوغ عقب ماندگی و جهل بسر می برند و در باتلاق ظلمت جهل و کهنه پرستی دست و پا می زنند. ما نمی توانیم آنها را در این وضع بحال خود بگذاریم و هیچگونه تدبیری اتخاذ نکنیم و از بذل مساعی برای شفای آنها و برای رهایی آنها از قید کهنه پرستی دریغ ورزیم. وظیفه مقدس ما اینست که مردم را یاری کنیم و بکوشیم که زخمهای او التیام پذیرد.»
آثار زیبای ادبی، فلسفی، اجتماعی و سیاسی و سراسر حیات او گواه بارز آنست که میرزا فتحعلی با استفاده از کوچکترین امکانات بطور پی گیر در راه این مقصود بجلو رفته است...
میرزا فتحعلی آخوندزاده یکی از رجال فرهنگی و اجتماعی آذربایجان ایران است که آثار قلمی او سرشار از روح میهن پرستی و انساندوستی می باشد. او به استعداد معنوی فوق العاده مردم سرزمین خود ایمان داشت و برای اینکه این مردم مقام شایسته خود را در ردیف ملل متمدن جهان احراز کند از هیچ کوششی فروگذار نمی نمود. او می گفت «من میخواهم راه تربیت، دانش، شکفتگی و تمدن را برای خلق خود هموار سازم»
میرزا فتحعلی در این کوشش خیرخواهانه از تعصبات ناسیونالیستی و غیره بکلی دور و دوستدار حقیقی تمام بشریت بود او می گفت: «من بشریت را دوست می دارم... من خدمتگزار باوفای کسی هستم که دوستدار بشریت باشد.»
سرنوشت ملتهائیکه گرفتار سرپنجه ظلمت جهل و کهنه پرستی بودند او را سخت متاثر می ساخت. او می نوشت: «متجاوز از سیصد ملیون نفر پیروان دین اسلام زیر یوغ عقب ماندگی و جهل بسر می برند و در باتلاق ظلمت جهل و کهنه پرستی دست و پا می زنند. ما نمی توانیم آنها را در این وضع بحال خود بگذاریم و هیچگونه تدبیری اتخاذ نکنیم و از بذل مساعی برای شفای آنها و برای رهایی آنها از قید کهنه پرستی دریغ ورزیم. وظیفه مقدس ما اینست که مردم را یاری کنیم و بکوشیم که زخمهای او التیام پذیرد.»
آثار زیبای ادبی، فلسفی، اجتماعی و سیاسی و سراسر حیات او گواه بارز آنست که میرزا فتحعلی با استفاده از کوچکترین امکانات بطور پی گیر در راه این مقصود بجلو رفته است...
آپلود شده توسط:
ساری گلین
1404/02/13
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نمایشنامه های سرگذشت مرد خسیس و حکایت وکلای مرافعه در شهر تبریز