توپاز (نمایشنامه در چهار پرده)
نویسنده:
مارسل پانیول
مترجم:
سیف الله گلکار
امتیاز دهید
از متن کتاب:
پرده اول
سالن کلاسی در پانسیون موش:
بر دیوارها، نقشه های جغرافیایی، تابلوهایی از اوزان و مقیاسهای اندازه گیری، تصویرهایی که نشانگر زیان الکل است (یک کبد سالم، یک کبد الکلی) آویخته شده، بالاتر از آنها یک حلقه کاغذ به رنگ کرم، که با حروف بزرگ روی آن اندرزهای گوناگون اخلاقی نوشته شده دیده می شود: «فقر عیب نیست.»، «بهتر است درد را تحمل کنیم تا آن را به دیگری انتقال دهیم.»، «بیکاری، مادر تمام عیوب است.»، «شهرت خوب بهتر از کمربند طلایی است.»
در وسط، بالای صندلی آموزگار این اندرز نوشته شده است «پول خوشبختی نمی آورد.»
بر سقف، دو صفحه فلزی میناکاری شده، نور چراغهای برق را منعکس می کنند. در انتهای سالن بین یک پنجره بزرگ و یک قفسه صندلی آموزگار روی سکویی که یک پا از سطح کلاس بلندتر است قرار دارد. از ورای شیشه های پنجره، گاهگاه بچه ها که می گذرند و بازی می کنند یا شبح آقای ریبوشون ژنده پوش، که در زنگ تنفس، مراقب بچه هاست دیده می شوند...
بیشتر
پرده اول
سالن کلاسی در پانسیون موش:
بر دیوارها، نقشه های جغرافیایی، تابلوهایی از اوزان و مقیاسهای اندازه گیری، تصویرهایی که نشانگر زیان الکل است (یک کبد سالم، یک کبد الکلی) آویخته شده، بالاتر از آنها یک حلقه کاغذ به رنگ کرم، که با حروف بزرگ روی آن اندرزهای گوناگون اخلاقی نوشته شده دیده می شود: «فقر عیب نیست.»، «بهتر است درد را تحمل کنیم تا آن را به دیگری انتقال دهیم.»، «بیکاری، مادر تمام عیوب است.»، «شهرت خوب بهتر از کمربند طلایی است.»
در وسط، بالای صندلی آموزگار این اندرز نوشته شده است «پول خوشبختی نمی آورد.»
بر سقف، دو صفحه فلزی میناکاری شده، نور چراغهای برق را منعکس می کنند. در انتهای سالن بین یک پنجره بزرگ و یک قفسه صندلی آموزگار روی سکویی که یک پا از سطح کلاس بلندتر است قرار دارد. از ورای شیشه های پنجره، گاهگاه بچه ها که می گذرند و بازی می کنند یا شبح آقای ریبوشون ژنده پوش، که در زنگ تنفس، مراقب بچه هاست دیده می شوند...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی توپاز (نمایشنامه در چهار پرده)