بچه اسب گهواره ای: نمایشنامه ای در ۲۷ صحنه
نویسنده:
آرنولد وسکر
مترجم:
سید هادی سید سجادی
امتیاز دهید
از متن کتاب:
صحنه ۱
لندن، خیابانی در کلپتون شمالی ، فصل پاییز.
ماروین ظاهر می شود. خسته است و زمزمه کنان با خود، قدم می زند.
ماروین: این یه خیابون طولانیه خیابون کازنوو. از خیابون الکام تا کلپتون شمالی یه خیابون بلند.
زن عابر پیاده ای نزدیک می شود.
زن عابر پیاده: ببخشید میشه بگید خیابون کازنوو کجاست؟
ماروین: الان بالای اون خیابونید خانم عزیز، همین جا، دست راست. خودم هم تازه از اونجا اومدم.
زن عابر پیاده: شما اونجا زندگی می کنید؟
ماروین: قبلاً خیلی سال پیش. (ضرب ملایم) پسرم اینجا کشته شد.
زن عابر پیاده: اوه
ماروین: درست اونجا، سر نبش خیابون کازنوو و کلیتون شمالی داشت از خیابون بالا می اومد که یه بچه دیوونه که ماشینی رو دزدیده بود، خیلی سریع از خیابون اصلی منحرف شد و نتونست درست فرمون رو بچرخونه و صاف اومد تو پیاده رویی که پسرم داشت توش راه میرفت.
زن عابر پیاده: اوه، خیلی متاسفم.
ماروین: زد بهش...
بیشتر
صحنه ۱
لندن، خیابانی در کلپتون شمالی ، فصل پاییز.
ماروین ظاهر می شود. خسته است و زمزمه کنان با خود، قدم می زند.
ماروین: این یه خیابون طولانیه خیابون کازنوو. از خیابون الکام تا کلپتون شمالی یه خیابون بلند.
زن عابر پیاده ای نزدیک می شود.
زن عابر پیاده: ببخشید میشه بگید خیابون کازنوو کجاست؟
ماروین: الان بالای اون خیابونید خانم عزیز، همین جا، دست راست. خودم هم تازه از اونجا اومدم.
زن عابر پیاده: شما اونجا زندگی می کنید؟
ماروین: قبلاً خیلی سال پیش. (ضرب ملایم) پسرم اینجا کشته شد.
زن عابر پیاده: اوه
ماروین: درست اونجا، سر نبش خیابون کازنوو و کلیتون شمالی داشت از خیابون بالا می اومد که یه بچه دیوونه که ماشینی رو دزدیده بود، خیلی سریع از خیابون اصلی منحرف شد و نتونست درست فرمون رو بچرخونه و صاف اومد تو پیاده رویی که پسرم داشت توش راه میرفت.
زن عابر پیاده: اوه، خیلی متاسفم.
ماروین: زد بهش...
آپلود شده توسط:
آناهیتا1365
1403/06/12
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بچه اسب گهواره ای: نمایشنامه ای در ۲۷ صحنه