درسهایی برای خوش زیستن در زندگی زناشوئی
نویسنده:
آندره موروا
مترجم:
حسینعلی هروی
امتیاز دهید
از متن کتاب:
به جرات می توان گفت که در اجتماع غرب زده کنونی ما، همزیستی مسالمت آمیز زن و مرد در زیر یک سقف مشکل ترین مسئله اجتماعی را بوجود آورده است. زندگیهای زناشوئی توام با مبارزه بی امان از یک سو اعصاب زنان و مردان را کوفته کرده و از سوی دیگر نونهالان معصومی را که ناگزیر بهترین ساعات عمر خود را در محیط وحشت، زیر یک سقف لرزان میگذرانند دلشکسته ساخته است. جدائیها که سرچشمه فساد و فلاکنند، همه صحنه هائی است که روزانه از برابر چشم ما می گذرد و جای تردید باقی نمی گذارد که مسئله دشوار اجتماع کنونی ما موضوع زناشوئی و تشکیل خانواده سعادتمند است.
خانواده که اساس آن بر رفق و مدارای زن و مرد بنا شده، نخستین واحد جمعیت و خشت بنای هر جامعه است. سازمان اجتماع از هر رژیمی ناگزیر از این واحدهای کوچک تشکیل میگردد. اگر این واحدها از درون درهم ریخته و نااستوار باشند چگونه میتوان از مجموع آنها واحد بزرگ اجتماعی استوار و سعادتمند بوجود آورد؟ مبارزه با این بلای اجتماعی آسان نیست در هر مورد به صورت دیگری ظاهر می شود. اولین جمله از کتاب آناکارنینای تولستوی این است: «زندگی خانواده های خوشبخت به هم شباهت دارد، اما خانواده های پریشان روزگار هر کدام به نوعی از بدبختی دچارند» . ناسازگاری زنان و شوهران نه همان نسل کنونی را تباه ساخته، بلکه تاثیر خود را روی نسل آینده نیز اعمال می نماید.
اطفالی که در محیط آشفته و خالی از صمیمیت یک خانواده بزرگ می شوند و به ناچار شاهد نزاع و پرخاش روزانه عزیزان خود هستند، پیوسته جراحاتی در زوایای قلب خود دارند که در بزرگی مبدل به عقده روانی شده مثل موریانه روحشان را می جود و آنان را به سوی انحرافات و کینه جوئیها می کشاند. علت اصلی اختلالات زندگی خانوادگی را در کجا باید جست؟ در از بین رفتن احساسات عاشقانه؟ در کمبودها و رقابتهای زندگی مادی؟ یا در نقصان علم و ادب افراد؟...
بیشتر
به جرات می توان گفت که در اجتماع غرب زده کنونی ما، همزیستی مسالمت آمیز زن و مرد در زیر یک سقف مشکل ترین مسئله اجتماعی را بوجود آورده است. زندگیهای زناشوئی توام با مبارزه بی امان از یک سو اعصاب زنان و مردان را کوفته کرده و از سوی دیگر نونهالان معصومی را که ناگزیر بهترین ساعات عمر خود را در محیط وحشت، زیر یک سقف لرزان میگذرانند دلشکسته ساخته است. جدائیها که سرچشمه فساد و فلاکنند، همه صحنه هائی است که روزانه از برابر چشم ما می گذرد و جای تردید باقی نمی گذارد که مسئله دشوار اجتماع کنونی ما موضوع زناشوئی و تشکیل خانواده سعادتمند است.
خانواده که اساس آن بر رفق و مدارای زن و مرد بنا شده، نخستین واحد جمعیت و خشت بنای هر جامعه است. سازمان اجتماع از هر رژیمی ناگزیر از این واحدهای کوچک تشکیل میگردد. اگر این واحدها از درون درهم ریخته و نااستوار باشند چگونه میتوان از مجموع آنها واحد بزرگ اجتماعی استوار و سعادتمند بوجود آورد؟ مبارزه با این بلای اجتماعی آسان نیست در هر مورد به صورت دیگری ظاهر می شود. اولین جمله از کتاب آناکارنینای تولستوی این است: «زندگی خانواده های خوشبخت به هم شباهت دارد، اما خانواده های پریشان روزگار هر کدام به نوعی از بدبختی دچارند» . ناسازگاری زنان و شوهران نه همان نسل کنونی را تباه ساخته، بلکه تاثیر خود را روی نسل آینده نیز اعمال می نماید.
اطفالی که در محیط آشفته و خالی از صمیمیت یک خانواده بزرگ می شوند و به ناچار شاهد نزاع و پرخاش روزانه عزیزان خود هستند، پیوسته جراحاتی در زوایای قلب خود دارند که در بزرگی مبدل به عقده روانی شده مثل موریانه روحشان را می جود و آنان را به سوی انحرافات و کینه جوئیها می کشاند. علت اصلی اختلالات زندگی خانوادگی را در کجا باید جست؟ در از بین رفتن احساسات عاشقانه؟ در کمبودها و رقابتهای زندگی مادی؟ یا در نقصان علم و ادب افراد؟...
آپلود شده توسط:
کته کتاب
1403/05/11
دیدگاههای کتاب الکترونیکی درسهایی برای خوش زیستن در زندگی زناشوئی