آسمان راه راه: مجموعه داستان
نویسنده:
کامبیز گیلانی
امتیاز دهید
از داستان آسمان راه راه:
- چند لحظه گوشی دستت باشه، یکی پشت دره.
- خب پس باشه بعدا زنگ میزنم.
- نه نه، الان میام. باید همین حالا وضع مایه رو روشن کنیم.
با همان زیر شلواری میدوم و خودم را به پشت در خانه می رسانم.
- کیه؟
- همسایه تونم.
- کاری داشتین؟
- در مورد ماشین تون می خواستم چیزی بگم.
در را باز می کنم. مرد میانسالی است. می شناسم اش. همین جور سلام و علیکی.
- سلام ببخشین مزاحم میشم.
- سلام از بنده س خواهش می کنم.
- این ماشین گلف، مال شما بود؟
- مال من ... هنوزم هس.
- همون قرمزه دیگه؟
- بله بله.
- مدل ۹۰ با سقف مشگی چرمی.
- بله منظورتان چیه؟...
بیشتر
- چند لحظه گوشی دستت باشه، یکی پشت دره.
- خب پس باشه بعدا زنگ میزنم.
- نه نه، الان میام. باید همین حالا وضع مایه رو روشن کنیم.
با همان زیر شلواری میدوم و خودم را به پشت در خانه می رسانم.
- کیه؟
- همسایه تونم.
- کاری داشتین؟
- در مورد ماشین تون می خواستم چیزی بگم.
در را باز می کنم. مرد میانسالی است. می شناسم اش. همین جور سلام و علیکی.
- سلام ببخشین مزاحم میشم.
- سلام از بنده س خواهش می کنم.
- این ماشین گلف، مال شما بود؟
- مال من ... هنوزم هس.
- همون قرمزه دیگه؟
- بله بله.
- مدل ۹۰ با سقف مشگی چرمی.
- بله منظورتان چیه؟...
آپلود شده توسط:
محراب
1403/05/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آسمان راه راه: مجموعه داستان