از چشم برادر
نویسنده:
شمس آل احمد
درباره:
جلال آل احمد
امتیاز دهید
از متن کتاب:
تن و توش و توان جلال، به لحاظ مسائل زیستی، هیچ عارضه ای نداشت. من یاد ندارم در ۴۶ سال عمرش، حتی یک روز در بیمارستان خوابیده باشد. اضافه بر اینکه او به پزشکی امروزی، اعتقادی نداشت و پزشکان را به نوعی کاسبان متاع مرگ و حیات میشناخت و نسبت به پزشکی به صورت علم امروزین نظر خوشی نداشت.
جلال صد و هشتاد سانت قد و شصت و هفت هشت کیلو وزن داشت. از جوانی، تن را به ریاضت کشی ورزیده بود هنگام نماز صبح، حتی در زمستانهای سرد سالهای جوانی، نخست یخ حوض منزل پدری را می شکاند و استحمام می کرد و سپس به دوگانه در برابر یگانه می ایستاد. جلال ورزش های سبک را، تا آخر عمر ترک نگفت. در راه پیمایی و کوه نوردی، نیم بیشتر صعود به قلل و دیدار غارهایی که من دارم، در همراهی با جلال بوده است. جلال همچون مرحوم والده مان، قانع بود و کم مصرف. ز اسراف به ویژه در خوردن ابا داشت. و جز اعتیاد به سیگار اشنو که مصرفش از روزی بیست نخ بیشتر نمی شد، به هیچ چیز دیگری معتاد نبود...
بیشتر
تن و توش و توان جلال، به لحاظ مسائل زیستی، هیچ عارضه ای نداشت. من یاد ندارم در ۴۶ سال عمرش، حتی یک روز در بیمارستان خوابیده باشد. اضافه بر اینکه او به پزشکی امروزی، اعتقادی نداشت و پزشکان را به نوعی کاسبان متاع مرگ و حیات میشناخت و نسبت به پزشکی به صورت علم امروزین نظر خوشی نداشت.
جلال صد و هشتاد سانت قد و شصت و هفت هشت کیلو وزن داشت. از جوانی، تن را به ریاضت کشی ورزیده بود هنگام نماز صبح، حتی در زمستانهای سرد سالهای جوانی، نخست یخ حوض منزل پدری را می شکاند و استحمام می کرد و سپس به دوگانه در برابر یگانه می ایستاد. جلال ورزش های سبک را، تا آخر عمر ترک نگفت. در راه پیمایی و کوه نوردی، نیم بیشتر صعود به قلل و دیدار غارهایی که من دارم، در همراهی با جلال بوده است. جلال همچون مرحوم والده مان، قانع بود و کم مصرف. ز اسراف به ویژه در خوردن ابا داشت. و جز اعتیاد به سیگار اشنو که مصرفش از روزی بیست نخ بیشتر نمی شد، به هیچ چیز دیگری معتاد نبود...
آپلود شده توسط:
Ataman
1403/04/16
دیدگاههای کتاب الکترونیکی از چشم برادر