لبخند بدون قلقلک
نویسنده:
محمدحسن حسامی محولاتی
امتیاز دهید
از مقدمه مختصر بقلم اساتید مسلم ادب ایران استاد سعید نفیسی و استاد دکتر فیاض:
بر ارباب ذوق و ادب پوشیده نیست که فکاهی نویسی جزو هنرهای ارزنده است و مخصوصاً در روزگار فعلی که بی شباهت بروز محشر نیست و هر کس بفکر خویشه، کوسه بفکر ریشه و هر کسی را روزگار صد برابر توانائی و قدرتش بار کرده و حتی با قلقلک هم نمی شود کسی را خنداند، خیلی مشکل است که هنرمند ارزنده ای آنهم بدون قلقلک سالهای سال خوانندگان آثار خود را از ته دل بخنداند.
آقای محمدحسن حسامی محولاتی هنرمند ارزنده معاصر در دهکده سرسبز عبدل آباد محولات از توابع تربت حیدریه چشم بجهان گشود و معلومات ابتدائی خود را در مکتب جناب آخوند کلمحمد حسن و بعداً مکتب جناب آسد محمود در دهکده مزبور فرا گرفت و پس از خواندن کتاب های عاق والدین، حسین و حسن، صد کلمه، موش و گربه، طوفان البکاء، حسین کرد شبستری، رستم نامه و یوسف زلیخا و حافظ و ترسل برای تکمیل معلومات بتوصیه مرحوم پدرش که از افاضل علمای عصر و (قاضی محولات) بود راه تربت حیدریه را پیش گرفت و در مدرسه معروف (شیخ یوسفعلی) بکسب معلومات قدیمه پرداخت و بعد از چند سال تحصیل چون محیط مدرسه را مطابق ذوق سلیم خود نیافت بمدارس جدید رو آورد و بعد از اتمام دوره تحصیل بکمک یکی از دوستان بخدمت دولت درآمد. آقای حسامی بطوریکه خودش هم میگوید:
بنده یکتن آدم بسیار خوبی هستم، آری
صدق این گفتار چا کر هست پیدا از جبینم!...
بیشتر
بر ارباب ذوق و ادب پوشیده نیست که فکاهی نویسی جزو هنرهای ارزنده است و مخصوصاً در روزگار فعلی که بی شباهت بروز محشر نیست و هر کس بفکر خویشه، کوسه بفکر ریشه و هر کسی را روزگار صد برابر توانائی و قدرتش بار کرده و حتی با قلقلک هم نمی شود کسی را خنداند، خیلی مشکل است که هنرمند ارزنده ای آنهم بدون قلقلک سالهای سال خوانندگان آثار خود را از ته دل بخنداند.
آقای محمدحسن حسامی محولاتی هنرمند ارزنده معاصر در دهکده سرسبز عبدل آباد محولات از توابع تربت حیدریه چشم بجهان گشود و معلومات ابتدائی خود را در مکتب جناب آخوند کلمحمد حسن و بعداً مکتب جناب آسد محمود در دهکده مزبور فرا گرفت و پس از خواندن کتاب های عاق والدین، حسین و حسن، صد کلمه، موش و گربه، طوفان البکاء، حسین کرد شبستری، رستم نامه و یوسف زلیخا و حافظ و ترسل برای تکمیل معلومات بتوصیه مرحوم پدرش که از افاضل علمای عصر و (قاضی محولات) بود راه تربت حیدریه را پیش گرفت و در مدرسه معروف (شیخ یوسفعلی) بکسب معلومات قدیمه پرداخت و بعد از چند سال تحصیل چون محیط مدرسه را مطابق ذوق سلیم خود نیافت بمدارس جدید رو آورد و بعد از اتمام دوره تحصیل بکمک یکی از دوستان بخدمت دولت درآمد. آقای حسامی بطوریکه خودش هم میگوید:
بنده یکتن آدم بسیار خوبی هستم، آری
صدق این گفتار چا کر هست پیدا از جبینم!...
آپلود شده توسط:
Booshvegg
1403/02/29
دیدگاههای کتاب الکترونیکی لبخند بدون قلقلک