آیا براستی انسان زاده میمون است؟
نویسنده:
محمود بهزاد
امتیاز دهید
کتاب « آیا انسان زاده میمون است؟» شامل پنج بخش است. بخش اول «هفتگاه حیات» نام دارد و ترجمه فصلی است از کتاب زیست شناسی پل. ب. وایز که مراحل تدریجی پدید آمدن زندگی در ماده بیجان را باز می نماید. بخش دوم، متن سخنرانی مولف کتاب است که تحت عنوان «اصل انسان» ایراد شده است. در این بخش نظر دانش عصر حاضر درباره اصل انسان که هیاهوی بسیاری بر سر آن برپا شده است عرضه شده است.
بخش سوم «داروین و نظریه تکامل» نام دارد و عین سخنرانی مولف کتاب است که به مناسبت صدمین سال انتشار کتاب اصل انواع داروین ایراد شده است. در این بخش خلاصه اصول نظرات داروین و نظر دانش عصر حاضر درباره آن بیان شده است. بخش چهارم کتاب «علم، انسان و جامعه» نام دارد و ترجمه رئوس مطالب سخنرانی «سر جیمز گره» رئیس سابق شورای بریتانیای پیشرفت علم است. در این بخش نشان داده می شود که علم هنگامی می تواند در تامین سعادت آدمی سهم موثر داشته باشد که در مراحل اولیه تعلیم و تربیت آموخته شود و وسیله پرورش آدمیانی گردد که نسبت به همه جنبه های اعمال انسانی واقع بین و خوشبین باشند. بخش پنجم کتاب ترجمه مقاله ایست تحت عنوان «حیوانات ما قبل دوران اول». در این مقاله گروهی از جانوران نو که دنیای علم تاکنون معرفتی وجود آنها نداشته است به جهان دانش عرضه شده است.
بیشتر
بخش سوم «داروین و نظریه تکامل» نام دارد و عین سخنرانی مولف کتاب است که به مناسبت صدمین سال انتشار کتاب اصل انواع داروین ایراد شده است. در این بخش خلاصه اصول نظرات داروین و نظر دانش عصر حاضر درباره آن بیان شده است. بخش چهارم کتاب «علم، انسان و جامعه» نام دارد و ترجمه رئوس مطالب سخنرانی «سر جیمز گره» رئیس سابق شورای بریتانیای پیشرفت علم است. در این بخش نشان داده می شود که علم هنگامی می تواند در تامین سعادت آدمی سهم موثر داشته باشد که در مراحل اولیه تعلیم و تربیت آموخته شود و وسیله پرورش آدمیانی گردد که نسبت به همه جنبه های اعمال انسانی واقع بین و خوشبین باشند. بخش پنجم کتاب ترجمه مقاله ایست تحت عنوان «حیوانات ما قبل دوران اول». در این مقاله گروهی از جانوران نو که دنیای علم تاکنون معرفتی وجود آنها نداشته است به جهان دانش عرضه شده است.
آپلود شده توسط:
RamsayBolton
1403/01/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آیا براستی انسان زاده میمون است؟
به پندار دانای مغربزمین
پدیدآور پند نو «داروین»
زمانه ز میمون، دُمی کم نمود
سپس ناسزا نامش، آدم نمود
اگر آدمیت بر این بیدُمیست؟
دُمی کو که من عارم از آدمیست
چو اجدادم ای کاش، میمون بُدم
که در جنگلی، راحت اکنون بُدم
.....
کجا ناسزا آدمی را سزاست
بر ناسزا آدمی ناسزاست
بر این دُمبریده، دنی جانور
چه فحشی دهم بِهْ ز نوع بشر؟
همه فحشها بهر آدم کم است
که فحش همه فحشها آدم است!
به پندار (عشقی) ز «نوع بشر»
نباشد به قاموس، فحشی بتر!
خیلی راحت میتونه مثل گوسفند رهرو گوسفندای دیگه باشه و اصلا پیش خودش احساس افت شخصیت پیدا نکنه ولی به محض اینکه جایی با دلیل و سند بهش میگن راهت اشتباهه مثل ببر از کوره دربره و همه چیز رو بدره و بکشه و تیکه تیکه کنه ولی نذاره خدشه ای به تفکرات پوچ و مهملش وارد بشه و بعدم در کمال وقاحت و پستی مانند سنگ پای قزوین به روال بودنش ادامه بده.
حالا جناب محمود بهزاد، کاش انسان زاده میمون میبود چون اینطوری طرز فکرش، نشستنش، حرف زدنش، رفتار و کردار و باقی چیزهاش قابل پیش بینی میبود نه اینکه هر دقیقه از خودش یه چهره و باطن جدید نشون بده و عالمی رو غافلگیر کنه.