واسا ژلزنوا و یاکوف باگامولوف

نمایشنامه «یاکوف باگامولوف» که متاسفانه نویسنده فرصت نیافت آن را بپایان برساند و بعد از مرگش منتشر شد به این موضوع که «خوشبختی و آرمان انسان چیست؟» پرداخته است. پاسخ باگامولوف به این پرسش چنین است: «برای احساس خوشبختی باید شادی کار کردن و زحمت کشیدن را حس کرد» ولی مخالفانش عقیده دارند که خوشبختی خارج از محدوده کار و زحمت است و «کار» وسیله است نه هدف. از این رو «کار» را به دیگران وا می گذارند و خود زحمت ربودن و از خود کردن ثمره کار دیگران را، برعهده می گیرند.
ماکسیم گورکی مجموعاً بیست نمایشنامه نوشت: نخستین آن «خرده بورژواها» در سال ۱۹۰۲ و آخرین آن «واسا ژلزنووا» در سال ۱۹۳۵، اندکی پیش از مرگش نمایشنامه های گورکی هنوز در فصول تئاتری جزو برنامه بیشتر تماشاخانه های شوروی است. در کشورهای اروپای شرقی هم آثارش طرفداران بسیار دارد لیکن در جهان غرب با اینکه بیشتر نوشته های گورکی به زبانهای غربی ترجمه و منتشر شده است چندان پذیرای نمایشنامه های او نیستند و فقط پس از دهه پنجاه بعضی از آثار تئاتری او به روی صحنه آمد.