رسته‌ها
روشنفکر کوچک: مجموعه داستان
امتیاز دهید
5 / 4
با 3 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4
با 3 رای
مجموع ۵ داستان کوتاه با عناوین:
یک شاخه بنفشه برای عدید / چرم کف پای عدید / زاهد / عثمان / روشنفکر کوچک

از داستان یک شاخه بنفشه برای عدید:
من و عدید را با هم می بردند. باران نم نم می بارید. نزدیک قرارگاه خاک به رنگ قهوه ئی باز درآمده بود عدید جلوتر از من بود. گاه گاهی برمی گشت و با قطره بارانی که روی پیشانیاش بود تو صورتم نگاه میکرد و لبخند میزد. کودکانه و غمگین. دستهای دوتاییمان تو دستبند بود. محافظ من جوان بود پا به پا می آمد. گاهی که منظره ای توجهم را جلب میکرد آرام تر قدم بر میداشت. در خیابان جز اسب بارکشی که گاری کیسه های سیمان و گچ را می کشید و بچه هایی که از مدرسه می آمدند، در میدان نگاهم چیز دیگری جا نمی گرفت. توی ماشین جایمان بسیار تنگ بود. غیر از من و عدید، عده دیگری هم بودند که به دادسرا میبردندشان. هروئین یا تریاک فروخته بودند، یا جرمشان دزدی بود. آخر از همه من و عدید را پیاده کردند. حالا که پیاده میرفتیم بیشتر دوست داشتیم به آسمان نگاه کنیم. عدید از این که نمی توانست دستهایش را تکان بدهد دلخور بود. وقتی از جاده در آمدیم، عدید ناراحتیش را روی خاک تازه باران خورده نزدیک قرارگاه خالی کرد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
55
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
کته کتاب
کته کتاب
1402/10/14

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی روشنفکر کوچک: مجموعه داستان

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
روشنفکر کوچک: مجموعه داستان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک