رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

شریعتی و ساواک

شریعتی و ساواک
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 10 رای
نویسنده:
درباره:
علی شریعتی
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 10 رای
م‍روری ت‍ح‍ل‍ی‍ل‍ی ب‍ر س‍ه ج‍ل‍د اس‍ن‍اد س‍اواک درب‍اره دک‍ت‍ر ش‍ری‍ع‍ت‍ی‌

از مقدمه:
کتاب حاضر دارای چهار بخش است در بخش اول نقطه عزیمت های اولیه خود برای بررسی اسناد را مطرح کرده ایم. در این بخش پس از ذکر نکاتی مقدماتی پنج الگو برای تحلیل مجموعه اسناد درباره شریعتی را مطرح کرده ایم. ماموریت وحدت یا همکاری استراتژیک، برخورد از موضع ضعف، توبه تاکتیکی و برخورد بر اساس یک سناریو.
آن گاه در بخش دوم کتاب به مرور تحلیلی سه جلد اسناد منتشره پرداخته ایم. در این بخش با برخوردی روایی سعی شده است نکات مهم و برجسته تمامی اسناد منتشره در این مجموعه سه جلدی (که مجموعاً نزدیک به ۸۵۰ سند میباشد) بازگویی و به اجمال تحلیل محتوا گردد. از آنجا که حجیم و مفصل بودن مجموعه سه جلدی اسناد، مطالعه آن را برای خوانندگان و مخاطبانش سخت و وقت گیر میکند-، مرور تشریحی - تحلیلی که در بخش دوم این کتاب روی اسناد صورت گرفته_، کار علاقه مندان به ویژه آنها که وقت کمتری برای مطالعه مجموعه هزار و پانصد صفحه ای سه جلد اسناد منتشره دارند را تا حد زیادی تسهیل می نماید. هر چند مراجعه مستقیم به مجموعه سه جلدی اسناد امکان تامل و تحلیل بیشتری را برای مخاطبان به ارمغان می آورد. اما این بخش از کتاب به علت حجم کافی تشریحی آن، که در واقع خلاصه و فشرده همه اسناد را مطرح کرده است، تا حد زیادی می تواند خوانندگان را از مراجعه و مطالعه مجموعه سه جلدی اسناد بی نیاز سازد. پس از مرور تشریحی - تحلیلی اسناد، در بخش سوم پنج الگوی تحلیلی اسناد که در بخش اول کتاب مطرح شده بود مورد ارزیابی قرار می گیرد تا میزان کارآیی و کارآمدی تحلیلی هر یک برای توضیح و تبیین مجموعه اسناد منتشره درباره دکتر شریعتی مورد سنجش قرار گیرد. در همین بخش مجموعه خط برخوردهای شریعتی با ساواک و نیز سیر دگرگونی تحلیلهای ساواک درباره شریعتی و در واقع «راز و رمز» برخورد متقابل شریعتی و ساواک مورد تحلیل قرار می گیرد.
همچنین در همین بخش از نقطه نظر و منظر احوال و اخلاق شریعتی نکات مهم قابل استنباط از مجموعه اسناد که بیانگر روحیات و خلقیات شریعتی است، جهت شناخت و نزدیکی هر چه بیشتر با منش و ویژگی ها و لایه های درونی تر این چهره اثرگذار تاریخ معاصرمان، علاوه بر آشنایی با آرا و نظرات او، مطرح می گردد. در بخش پایانی و چهارم کتاب نیز فشرده ای از پرسش و پاسخ هایی که در گفت و گوهای پایانی هر کلاس با حاضران صورت گرفته، آمده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
شازده
شازده
1402/10/07
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شریعتی و ساواک

تعداد دیدگاه‌ها:
250
با عرض سلام دوباره به دوستان گرامی خودم . غرض از نوشتن این پیام ها این است که به دلایل مهمی که در این سایت جای توضیح آن نیست شاید کمتر بتوانم در سایت کتابناک حضور بیابم و حتی برای خواندن نظرات دوستان احتمالا راه های دیگری را جستجو بنمایم . چون در مورد این کتاب در بحث شرکت نموده ام و با عرض معذرت از شما چند نظر مفصل و طولانی نوشته ام ٬ می خواستم اگر خداوند بخواهد از این بحث ها و صرف وقت و زمان ها ٬ سود و فایده ای به من حقیر و احیانا خوانندگان برسد .با توجه به این که من دوران زندگی و حیات مرحوم دکتر شریعتی را درک نموده ام و نوشته هایی را از ایشان خوانده ام ٬ از دوست گرامی و قدیمی کتابناکی خودم ٬ آقای siavash110 که گویا دایره اطلاعات و آگاهی هایشان درباره موضوعات مختلف زیاد است بخواهم یک نظر مشورتی به من حقیر بدهند . آن این است که با رعایت عدل و انصاف و بیطرفی همچون یک قاضی دادگر نظر بدهند که بالاخره در میان این همه اختلافات و تضادها که در مورد آراء و اندیشه های مرحوم شریعتی در بین موافقان و مخالفان ایشان اعم از مذهبیون و غیر آن ها وجود دارد ٬ ما باید چه نماییم و آیا شما راهی پیشنهاد می دهید که ما در این میان انبوه نوشته ها و سخنان آن مرحوم صحیح و درست را از اشتباه و نادرست تشخیص بدهیم و دچار خطا و اشتباه نشویم . خواهش می نمایم شما حتی اگر ناچار شوید با تأخیر پاسخ بدهید ٬ نظرتان مفصل و عادلانه و منصفانه و با رعایت جوانب مختلف امر و در نظر گرفتن مصالح مخاطبان باشد همچون یک داور عادل . اگر هم این توان را در خودتان نمی بینید و درخواست من زیادی و اضافی
است . حداقل نظر کلی در این مورد بدهید . در هر حال من می دانم شما دوست. خوب اگر چیزی بدانید که به نفع ما باشد دریغ نخواهید نمود .در ضمن با عرض معذرت در پایان نظر قبلی من یک «را» جا افتاده است و آن را به این صورت اصلاح می نمایم : در آن صورت می توان آن ها را ( انسان ها را ) انسان به معنای حقیقی و واقعی کلمه و خردمند و دانا و با شرافت دانست . خوب و خوش و تندرست و سرحال باشید و در زندگی کمتر روی غم و اندوه و بیماری را ببینید . انشاءالله تعالی .خداحافظ شما . ۱۴ دی ۱۴۰۲
باسلام به سایت محترم کتابناک با سلام به دوستان گرامی کتابناکی خودم که به نظرات اینجانب در باره این کتاب تعریض ننمودند و ادب و احترام را رعایت نموده و این حقیر را که درپنجاه و چهارمین زمستان عمرم به سر می برم مورد لطف قرار داده و از مسخره نمودن نظرات من خودداری ورزیدند . کار خوب همیشه ماندگار و ابدی است و کار بد فانی و از بین رفتنی است که در سخن و کلام گفته اند ٬ الانسان عبدالاحسان ٬ انسان بنده نیکی و خوبی است .به هر حال حقیر با این سن و سال و قدری سواد و دانش که در دوران قدیم و بعد از آن تاکنون آموخته ام و توضیح نمی دهم چون تعریف از خود است و نادرست و نابجاست ٬ چیزهای بسیار کم و اندکی می دانم و آن نیست که با نادانی تمام گام به مسیر اظهار نظر در مورد این کتاب و کتاب های دیگر بگذارم و البته شیوه نوشتار من همین است و از دوران قبل نیز چنین می نوشته ام .به هر حال هر شخصی خصوصیات وافکار و رفتار خودش را دارد و هیچ انسانی کاملا شبیه دیگری نیست و بلکه منحصر به فرد است ‌ مهم این است که افراد این تفاوت ها را بپذیرند و به هم احترام بگذراند و در آن صورت می توان آن ها انسان به معنای واقعی کلمه و عاقل و خردمند و دانا دانست ‌ .انشاءالله
یک نفر را هم از روی دوستانش می توان به خوبی شناخت و هم از روی مخالفان یا دشمنانش ...
با بررسی دوستان و مخالفان شریعتی به این نتیجه می رسیم که او آدم حسابی بوده
یک نفر را هم از روی دوستانش می توان به خوبی شناخت و هم از روی مخالفان یا دشمنانش ...
با بررسی دوستان و مخالفان ابوبکر البغدادی به این نتیجه می رسیم که او آدم حسابی بوده
دوستی یا دشمنی ظاهری و سرکاری در سیاست یا کسانی که پشت پرده هستند ملاک نیست
دوستی یا دشمنی ظاهری و سرکاری در سیاست یا کسانی که پشت پرده هستند ملاک نیست
بخصوص چند بیت آخر کاملا تداعی کننده معنی است
تو همی‌گفتی که خر رفت ای پسر
از همه گویندگان با ذوق‌تر
باز می‌گشتم که او خود واقفست
زین قضا راضیست مردی عارفست
گفت آن را جمله می‌گفتند خوش
مر مرا هم ذوق آمد گفتنش
مر مرا تقلیدشان بر باد داد
که دو صد لعنت بر آن تقلید باد
داستان شریعتی در انقلاب مانند صاحب خر در شعر زیر مولای روم است:
صوفیی در خانقاه از ره رسید
مرکب خود برد و در آخُر کشید
آبکش داد و علف از دست خویش
نه چنان صوفی که ما گفتیم پیش
احتیاطش کرد از سهو و خباط
چون قضا آید چه سودست احتیاط
صوفیان تقصیر بودند و فقیر
کاد فقراً ان یکن کفراً یبیر
ای توانگر که تو سیری هین مخند
بر کژی آن فقیر دردمند
از سر تقصیر آن صوفی رمه
خرفروشی در گرفتند آن همه
کز ضرورت هست مرداری مباح
بس فسادی کز ضرورت شد صلاح
هم در آن دم آن خرک بفروختند
لوت آوردند و شمع افروختند
ولوله افتاد اندر خانقه
کامشبان لوت و سماعست و وله
چند ازین صبر و ازین سه روزه چند
چند ازین زنبیل و این دریوزه چند
ما هم از خلقیم و جان داریم ما
دولت امشب میهمان داریم ما
تخم باطل را از آن می‌کاشتند
کانک آن جان نیست جان پنداشتند
وان مسافر نیز از راه دراز
خسته بود و دید آن اقبال و ناز
صوفیانش یک به یک بنواختند
نرد خدمتهای خوش می‌باختند
گفت چون می‌دید میلانش به وی
گر طرب امشب نخواهم کرد کی
لوت خوردند و سماع آغاز کرد
خانقه تا سقف شد پر دود و گرد
دود مطبخ گرد آن پا کوفتن
ز اشتیاق و وجد جان آشوفتن
گاه دست‌افشان قدم می‌کوفتند
گه به سجده صفه را می‌روفتند
دیر یابد صوفی آز از روزگار
زان سبب صوفی بود بسیارخوار
جز مگر آن صوفیی کز نور حق
سیر خورد او فارغست از ننگ دق
از هزاران اندکی زین صوفیند
باقیان در دولت او می‌زیند
چون سماع آمد ز اول تا کران
مطرب آغازید یک ضرب گران
خر برفت و خر برفت آغاز کرد
زین حرارت جمله را انباز کرد
زین حرارت پای‌کوبان تا سحر
کف‌زنان خر رفت و خر رفت ای پسر
از ره تقلید آن صوفی همین
خر برفت آغاز کرد اندر حنین
چون گذشت آن نوش و جوش و آن سماع
روز گشت و جمله گفتند الوداع
خانقه خالی شد و صوفی بماند
گرد از رخت آن مسافر می‌فشاند
رخت از حجره برون آورد او
تا به خر بر بندد آن همراه‌جو
تا رسد در همرهان او می‌شتافت
رفت در آخُر خر خود را نیافت
گفت آن خادم به آبش برده است
زانک خر دوش آب کمتر خورده است
خادم آمد گفت صوفی خر کجاست
گفت خادم ریش بین، جنگی بخاست
گفت من خر را به تو بسپرده‌ام
من تو را بر خر موکل کرده‌ام
از تو خواهم آنچ من دادم به تو
باز ده آنچ فرستادم به تو
بحث با توجیه کن حجت میار
آنچ من بسپردمت وا پس سپار
گفت پیغمبر که دستت هر چه برد
بایدش در عاقبت وا پس سپرد
ور نه‌ای از سرکشی راضی بدین
نک من و تو خانهٔ قاضی دین
گفت من مغلوب بودم صوفیان
حمله آوردند و بودم بیم جان
تو جگربندی میان گربگان
اندر اندازی و جویی زان نشان
در میان صد گرسنه گرده‌ای
پیش صد سگ گربهٔ پژمرده‌ای
گفت گیرم کز تو ظلما بستدند
قاصد خون من مسکین شدند
تو نیایی و نگویی مر مرا
که خرت را می‌برند ای بی‌نوا
تا خر از هر که بود من وا خرم
ورنه توزیعی کنند ایشان زرم
صد تدارک بود چون حاضر بدند
این زمان هر یک به اقلیمی شدند
من که را گیرم که را قاضی برم
این قضا خود از تو آمد بر سرم
چون نیایی و نگویی ای غریب
پیش آمد این چنین ظلمی مهیب
گفت والله آمدم من بارها
تا ترا واقف کنم زین کارها
تو همی‌گفتی که خر رفت ای پسر
از همه گویندگان با ذوق‌تر
باز می‌گشتم که او خود واقفست
زین قضا راضیست مردی عارفست
گفت آن را جمله می‌گفتند خوش
مر مرا هم ذوق آمد گفتنش
مر مرا تقلیدشان بر باد داد
که دو صد لعنت بر آن تقلید باد
نظر آقای مصباح از دید ساواک:
شدیدترین وضع اختلافات بین طرفداران شریعتی و مخالفین وی فعلا در مدرسه حقانی است، زیرا یکی از مدرسین آن مدرسه به نام مصباح یزدی که از موسسین در راه حق نیز می‌باشد، از مخالفین سرسخت شریعتی است.
نامه آقای مطهری به رهبر :
«عجباً! می‌خواهند با اندیشه‌‌هایی که چکیده افکار ماسینیون مستشار وزارت مستعمرات فرانسه در شمال آفریقا و سرپرست مبلغان مسیحی در مصر و افکار گورویچ یهودی ماتریالیست و اندیشه‌های ژان پل سارتر اگزیستانسیالیست ضدخدا و عقاید دورکهایم جامعه‌شناس ضدمذهب است، اسلام نوین بسازند، پس وعلی‌الاسلام السلام»
نقد علامه طباطبایی درباره شریعتی:
«اینجانب نوشته‌های دکتر شریعتی را هرگز تصدیق نکرده[ام]... نوع مطالب ایشان اشتباه و طبق مدارک دینی‌اسلامی غیرقابل قبول است.» آیت‌الله سید کاظم مرعشی هم در پاسخ به استفتایی دیگر خرید و فروش کتب شریعتی را حرام دانست. همچنین آیت‌الله سید علی اصفهانی اعلام کرد:«نوشتجات نامبرده مشتمل بر اباطیل گوناگون است» و خرید و فروش کتب مذکور را حرام اعلام کرد. با اینهمه فروش کتابهای شریعتی بصورت مخفیانه و غیرقانونی هر روز گسترش بیشتری می‌یافت.
نقد انصاری درباره شریعتی:
تو به عنوان یک مومن و یک واعظ نباید محاسن خود را بتراشی، باید سخنرانی‌هایت را با نام خدا و پیغمبر شروع کنی، اهل بدعت را لعن و نفرین کنی، با ذکر مصائب امام حسین چشمان حضار را غرق در اشک و آه کنی و در پایان هم علاوه بر دعا برای سعادت مسلمانان از خدا بخواهی که در فرج امام زمان تعجیل فرماید.» ( علی رهنما-مسلمانی در جستجوی ناکجا آباد- ص384)
نظر آقای مطهری درباره شریعتی
کوچک‌ترین گناه این مرد بدنام کردن روحانیت است. او همکاری روحانیت با دستگاه‌های ظلم و جور علیه توده مردم را به صورت یک اصل کلی اجتماعی درآورد [و] مدعی شد که ملک و مالک و ملا و به تعبیر دیگر تیغ و طلا و تسبیح همیشه در کنار هم بوده و یک مقصد داشته‌‌اند.»...«و خدا می‌داند که اگر خداوند نبود از باب «ویمکرون و یمکر الله و الله خیر الماکرین» در کمین او نبود او در ماموریت خارجش چه بر سر روحانیت و اسلام می‌آورد.»
شریعتی و ساواک
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک