شاهپور غلامرضا پهلوی

برگرفته از پیشگفتار کتاب:
از میان انبوه کتابهایی که توسط خود افراد خانواده پهلوی و دیبا نوشته شده اند می توان به کتاب (خاطرات ثریا اسفندیاری) کاخ تنهایی، (اشرف پهلوی) چهره هایی در آئینه، (پاسخ به تاریخ) محمدرضا شاه پهلوی، پس از سقوط (احمد علی مسعود انصاری) دخترم فرح بانو (فریده دیبا)، هزار و یک روز (فرح پهلوی)، ۲۵ سال در کنار پادشاه (اردشیر زاهدی) من و فرح پهلوی (اسکندر دلدم)، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (حسین فردوست) اشاره کرد که مستندات و مدارک آنها ارزشمندتر و قابل قبول تر است.
همچنین اخیراً در اروپا کتابی به نام افق سرخ منتشر گردیده است که بعد دیگری از زندگی داخلی دربار پهلوی ها را افشاء کرده و نویسنده که سالیان طولانی رئیس سازمان اطلاعات و امنیت رومانی در زمان ریاست جمهوری «نیکولای چائوشسکو» بوده است. او پس از سقوط چائوشسکو به غرب پناهنده شد. با ارائه اسناد و مدارک متقن و مستند مدعی شده است شاهپور غلامرضا پهلوی - برادر ناتنی شاه - در مقام بازرس ویژه ارتش شاهنشاهی از طریق واسطه رومانی با سرویس اطلاعاتی اتحاد شوروی سابق (ک - گ - ب) جاسوسی می کرده است. شایان ذکر است وارد آوردن اتهام جاسوسی به شاهپور غلامرضا پهلوی، ابتدا در سال ۱۳۵۷ توسط سازمان اطلاعاتی فرانسه (سدس) انجام شد و «کنت - دو - مارانش» رئیس سازمان اطلاعات و امنیت فرانسه که از دوستان صمیمی شاه بود به وی اطلاع داد یکی از برادرانش برای بلوک شرق کار میکند و اطلاعات محرمانه ارتش ایران و دربار شاهنشاهی را به شوروی ها می دهد. باور کردن این مطلب برای شاه و دستگاه اطلاعاتی او (ساواک) غیر ممکن بود، ولی شاه به ساواک دستور داد غلامرضا را تحت مراقبت و کنترل شبانه روزی قرار دهد. بروز اغتشاشات داخلی در ایران و رشد شعله های انقلاب در سال ۱۳۵۷ پیگیری ساواک را ناتمام گذاشت و قبل از آن که ماجرای غلامرضا پهلوی افشاء گردد، رژیم پهلوی ساقط شد و غلامرضا پهلوی که قبل از انقلاب به آمریکا گریخته بود، گوشه انزوا برگزید و کوشید تا با کناره گیری از فعالیتهای سیاسی و پرداختن به تجارت و اقتصاد خود را از کانون توجه وسایل ارتباط جمعی و افکار عمومی بدور نگاه دارد، اما گاه و بیگاه مطبوعات و رادیو تلویزیونهای فارسی زبان لوس آنجلس به سراغ او رفتند و وی را مجبور به مصاحبه و پاسخگویی به سئوالات بیشمار کردند...