داغ گل سرخ و چهارده گفتار دیگر درباره اسطوره
نویسنده:
کتایون مزداپور
امتیاز دهید
از متن کتاب:
هر کس واژه اسطوره را در برابر با myth فرنگی نهاده باشد، انتخابی دقیق و درست کرده است. گواه این ادعا جا افتادن و کار رفتِ نسبتاً سریع و بسیار وسیع واژه در زبان فارسی است. واقعیت این است که مفهوم myth با فرهنگ فرنگی و چگونگی تحول دین و فرهنگ و اندیشه در غرب پیوند دارد و معادل دقیقی که بتواند همه ابعاد معنای آن واژه را در زبان فارسی در برگیرد، نمی شود یافت. در برابر این واژه به جای آن که لغتی تازه ساخته شود واژه کهنی را با کاربرد بسیار نادر در زبان فارسی از زبان عربی و قرآن مبین برگزیده اند و دست بر قضا، انتخابی چنان درست و بجا بوده است که تناسب و دقت آن بواسطه سرعت و گستردگی رواجش به اثبات رسیده است. به موجب چنین رواجی است که امروزه دیگر نمی توان آن را از زبان فارسی بیرون راند و کاربرد فراوان و آسانش را نادیده گرفت. شاید این نکته را هم بشود افزود که تازه شدن کاربرد این واژه در زبان فارسی مفهومی نو آفریده است خاص خویش. اسطوره و اساطیر که امروزه واژه های رایج و شناخته در زبان فارسی اند، بار قداستی در معنای خویش دارند که رسا و شفاف است نه تنها صورت جمع و مفرد، هر دو، بخوبی و آسانی همه جا به کار می رود، بلکه مردم به این موضوع علاقه و توجهی خاص و چندین جانبه دارند و نوعی بار معنایی جذاب و رویایی و خیال انگیز را به ذهن متبادر میکند که کمتر برایش می توان نظیری یافت بی آن که بشود معنایش را تحدید کرد و تعریفی روشن و رسا از آن به دست داد، به نظر می رسد که مردم آن را بخوبی می فهمند و وقتی می شنوند و می گویند و می خوانندش توافق و همداستانی دارند که چه مفهومی از آن بر می آید و مستفاد می گردد...
بیشتر
هر کس واژه اسطوره را در برابر با myth فرنگی نهاده باشد، انتخابی دقیق و درست کرده است. گواه این ادعا جا افتادن و کار رفتِ نسبتاً سریع و بسیار وسیع واژه در زبان فارسی است. واقعیت این است که مفهوم myth با فرهنگ فرنگی و چگونگی تحول دین و فرهنگ و اندیشه در غرب پیوند دارد و معادل دقیقی که بتواند همه ابعاد معنای آن واژه را در زبان فارسی در برگیرد، نمی شود یافت. در برابر این واژه به جای آن که لغتی تازه ساخته شود واژه کهنی را با کاربرد بسیار نادر در زبان فارسی از زبان عربی و قرآن مبین برگزیده اند و دست بر قضا، انتخابی چنان درست و بجا بوده است که تناسب و دقت آن بواسطه سرعت و گستردگی رواجش به اثبات رسیده است. به موجب چنین رواجی است که امروزه دیگر نمی توان آن را از زبان فارسی بیرون راند و کاربرد فراوان و آسانش را نادیده گرفت. شاید این نکته را هم بشود افزود که تازه شدن کاربرد این واژه در زبان فارسی مفهومی نو آفریده است خاص خویش. اسطوره و اساطیر که امروزه واژه های رایج و شناخته در زبان فارسی اند، بار قداستی در معنای خویش دارند که رسا و شفاف است نه تنها صورت جمع و مفرد، هر دو، بخوبی و آسانی همه جا به کار می رود، بلکه مردم به این موضوع علاقه و توجهی خاص و چندین جانبه دارند و نوعی بار معنایی جذاب و رویایی و خیال انگیز را به ذهن متبادر میکند که کمتر برایش می توان نظیری یافت بی آن که بشود معنایش را تحدید کرد و تعریفی روشن و رسا از آن به دست داد، به نظر می رسد که مردم آن را بخوبی می فهمند و وقتی می شنوند و می گویند و می خوانندش توافق و همداستانی دارند که چه مفهومی از آن بر می آید و مستفاد می گردد...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی داغ گل سرخ و چهارده گفتار دیگر درباره اسطوره