رسته‌ها
رقص با خنجر
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 13 رای
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 13 رای
سرآغاز داستان:
زندانبان شهر با سبیلهای بلند سیاه و لبهای کلفت و چشمان نافذ و چهره رعب انگیز، نگاهی بداروغه خشمگین افکند و گفت: در هر حال اقرار گرفتن از این زندانی کاری نیست که از عهده من برآید، زیرا هر نوع شکنجه و داغ و درفش را تحمل میکند و یک کلمه از اسرار خود بروز نمیدهد.
سی سال است که با تبهکاران این شهر سرو کار دارم. نیرومندترین آنها بیش از چند ساعت تاب شکنجه مرا نیاورده و ناچار بگناه خود اقرار کرده ولی این مرد مثل اینکه از پولاد است بلکه سخت تر؛ زیرا پولاد با آتش نرم میشود اما این زندانی لجوج و خودسر چنان در برابر شکنجه های گوناگون بی اعتناست که باور نمی کنم تا آخرین نفس بتوانیم از او اقراری بگیریم. میترسم آخر زیر شکنجه بمیرد و راز لکه های خون و زمزمه (ای زهره ناکام کاشکی هرگز تو را ندیده بودم) که از او شنیده شده با او بخاک سپرده شود...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
96
آپلود شده توسط:
محراب
محراب
1402/09/08

کتاب‌های مرتبط

فرزانه
فرزانه
5 امتیاز
از 2 رای
یک آدمکش اجاره داده میشود
یک آدمکش اجاره داده میشود
4.4 امتیاز
از 14 رای
فرزندان شیطان
فرزندان شیطان
3.5 امتیاز
از 26 رای
خشم مایک هامر
خشم مایک هامر
4.5 امتیاز
از 12 رای
خفاش در تاریکی پرواز میکند
خفاش در تاریکی پرواز میکند
4.6 امتیاز
از 10 رای
شن های داغ - جلد ۱
شن های داغ - جلد ۱
4.6 امتیاز
از 19 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی رقص با خنجر

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
رقص با خنجر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک