رسته‌ها
هفت عمق آگاهی
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 4 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 4 رای
از متن کتاب:
سه دایره متداخل بر خاک کشید آن گاه با انگشت اشاره . ضربه بر آن زد. اولی در مرکز دایره دومی بین مرکز و محیط، و سومی بر محیط. ما دگر در بیابان نبودیم حجاب کنار رفته بود. اکنون چشمه ای بود و سرزمینی سبز و دریافتم که من و او تنها نیستیم. او شاگرد دیگری داشت از جنس دیگر کوتاه بود و «پیشانی بلند». شباهتی با من نداشت. اما نزدیک بود و غریبه نمی نمود. حال میفهمم در آن زمانها که استاد سخن میگفت ولی به من نگاه نمی کرد، چه کسی را می نگریست و رو به سوی که تاکید داشت!
ما بر دامنه کم شیب کوهی، کنار چشمه مشرف به سرزمین سبز نشسته ایم. بیابان قبلی به کلی محو شده است و حرارت آفتاب دیگر آزار نمی رساند. اینجا جایی دگر است در دل جای قبلی. نگاهم به آب جوشان چشمه افتاد. احساس تشنگی پس از آن بیابان گردی طولانی باعث شد تا دستانم را بی اختیار به آب چشمه فرو کنم. کفی از آن بر گرفتم اما به دهانم نرسید. استاد دستم را گرفته بود. استاد :گفت نوشیدن را فراموش کن چون بنوشی خواهی ماند. من تو را برای اینجا نخواسته ام. آبها از میان انگشتانم چون جواهر به درون چشمه سر خوردند. دست خیس ام به صورتم کشیده شد و از یک تریِ زلال، سبک روح شدم...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
178
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
samira230767
samira230767
1402/10/11

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی هفت عمق آگاهی

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
هفت عمق آگاهی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک