زن و جنسیت در تاریخ
نویسنده:
سیامک ستوده
امتیاز دهید
نام اصلی: زن و سکس در تاریخ؛ از الهه آسمان تا برده خانگی
524 صفحه
این کتاب در مورد زنان و برخورد جنسیتی با آنها در جوامع گوناگون است.
تاریخ پیدایش انسان و زندگى اجتماعى اش به قریب به یک میلیون سال قبل باز مى گردد. از این مدت، به جز شش هزار سال آخر آن نظام مادر تبارى برقرار بوده است که در آن زن و مرد در روابط میان خود ازآزادى و برابرى کامل بر خوردار بوده اند و تنها در شش هزار سال اخیر است که با بر قرارى نظام پدرسالارى این روابط دچار محدودیت و زن به بردة مرد تبدیل شده است. در نظام مادر تبارى انسان نه تنها در مسائل جنسى، بلکه در همه موارد دیگر نیز از آزادى کامل برخوردار بوده است . دیکتاتورى, سرکوب، شکنجه, اعتیاد, فحشاء, دزدى و زندان, همین طور تبعیض و تجاوز جنسى به زن, از فرآورده هاى عصر تمدن یعنى همین شش هزار سال اخیر بوده اند.
بیشتر
524 صفحه
این کتاب در مورد زنان و برخورد جنسیتی با آنها در جوامع گوناگون است.
تاریخ پیدایش انسان و زندگى اجتماعى اش به قریب به یک میلیون سال قبل باز مى گردد. از این مدت، به جز شش هزار سال آخر آن نظام مادر تبارى برقرار بوده است که در آن زن و مرد در روابط میان خود ازآزادى و برابرى کامل بر خوردار بوده اند و تنها در شش هزار سال اخیر است که با بر قرارى نظام پدرسالارى این روابط دچار محدودیت و زن به بردة مرد تبدیل شده است. در نظام مادر تبارى انسان نه تنها در مسائل جنسى، بلکه در همه موارد دیگر نیز از آزادى کامل برخوردار بوده است . دیکتاتورى, سرکوب، شکنجه, اعتیاد, فحشاء, دزدى و زندان, همین طور تبعیض و تجاوز جنسى به زن, از فرآورده هاى عصر تمدن یعنى همین شش هزار سال اخیر بوده اند.
آپلود شده توسط:
ninairania
1389/05/17
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زن و جنسیت در تاریخ
پس وقتی خوندی نظر بده منتظرم:baaa:
این ها را از کجا آوردی؟؟؟
برزن(جایی که زد و خورد وجود دارد. برهم یا به هم میزنند یا می کوبند)
راهزن:کسی که سر راه و جاده اموال مسافران را می دزدد (راه+زن بن مضارع از مصدر زدن)
زنین (واژهی زن پارسی است جمع مکسر ندارد):stupid:
زنجان(زنگان)
نازنین(ناز+ن+ین کسی که نازش زیاد است)
زنگوله(زنگ+وله *پسوندی که خیلی کم کاربرد دارد مانند:کوتوله)
کف زن(کسی که باکفِ دست،دست میزند)
راهزن : راننده اي که مونث باشد (مثال : راهزن کاميون ، راهزن اتوبوس ، راهزن وانت ، راهزن تاکسي ، راهزن موتور ؛ راهزن الاغ)
ظنين : در متون تاريخي به صورت زنين آمده است ، جمع مکسر زن ، زنها
زنجان : سرور ، همان زن اس به شيوه صميمانه ، چيزي که همه مردها مجبورند بگويند
نازنين : مرد ، نا+زن+اين(اين يارو که زن نيست)، يک نوعفحش رکيک ، عبارتي براي تحقير جنس دوم
مرزنگوش : کاربرد خاصي ندارد اما با توجه به ريشه تاريخي آن (مرد + زن + گوش) نتايج زير برداشت مي شود : 1. مردي که به حرف زنش گوش مي کند.
2. زني که گوش مردش را مي کشد.
3. مردي که گوش زنش گوشواره مي کند.
4. ...
زنگوله : مرد خرفت ، هر مردي ، يکي از کساني که زنها به راحتي گولشان مي زنند.
زنبيل : نيروي امنيتي اجتماعات زنانه ، زني که با بيل دفاع مي کند ، گاهي در معاني زن کشاورز نيز آمده است
همزن : بدبخت ، مردي که همزمان چند زن دارد
کف زن : زن کار درست ، خانمي که همه را در کف مي گذارد.
زنبور : ترجمه تحت الفظي لغات در زبان انگليسي
زندان : (به فتح ز)محل اجتماعات بانوان ، رديف اول کلاس
زندان انفرادي الکترونيک : پشت ميز کامپوتر حاوي ياهو مسنجر