در ساحل پانزدهم سپتامبر
نویسنده:
ناهید کبیری
امتیاز دهید
رایکا انصاری زنی ۴۵ ساله است که از مادری آلمانی و پدری ایرانی متولد میشود. او در پنج سالگی مادر و به نوعی پدرش را از دست میدهد (پدر برای همیشه به آلمان مهاجرت میکند و او را همراهِ خود نمیبرد) او در خانه عمه میبالد. مرگ مادر تاثیر عمیقی بر او میگذارد و باعث میشود شغل مهمانداری هواپیما را برگزیند. این اثر روایت فراز و نشیبهای روحی این زن است. کشتیای پهلو گرفته است در پاییز؛ در ساحلِ پانزدهم سپتامبر. در این رمان با واکاوی زندگی عاطفی و درونی این زن روبروییم. راوی از لحظههای شاد و خوشبختیهای بزرگ و کوچک، از شور جنسی و از پختگی تدریجی او در بوته شکستهای مداوم سخن میگوید. در نگاهی عمیقتر «در ساحل پانزدهم سپتامبر» آن کشتی است که ما را از چهار فصل ویوالدی عبور میدهد! در رمان «در ساحل پانزدهم سپتامبر» طبق خاطراتی که رایکا برایمان تعریف میکند به وضوح میتوان چهار دوره و چهار فصل زندگی این زن را مشاهده کرد. ضرباهنگ این خاطرات آنگونه با هم متفاوت است که آدم را یاد چهار فصل ویوالدی میاندازد.
بیشتر
آپلود شده توسط:
elahehj
1402/08/21
دیدگاههای کتاب الکترونیکی در ساحل پانزدهم سپتامبر