قافیه در شعر فارسی: نقد و بررسی قافیه از آغاز تا امروز
نویسنده:
علی آهی
امتیاز دهید
قافیه، مشتق از قَفْوْ (بر وزنِ عفو)، به معنای پیروی کردن و در پی رفتن و همچنین پسِ گردن کسی زدن و ازپیرونده است. در فارسی آن را پساوند گویند، و اصطلاحی است در نظم و شعر.
قافیه را در منابع مختلف به دو صورت تعریف کردهاند:
در یکی از آنها، قافیه حرف یا حروف مشترک پایان کلماتی غیرتکراری است که در پایان کلماتی که بهتنهایی معنا معنی دارند. بر اساس این تعریف، این کلماتِ دارای حرف یا حرف مشترک انتهایی را همقافیه مینامیم. در یک تعریف دیگر، که البته رایجتر است و ما آن را در نظر میگیریم، قافیه به کلماتی گفته میشود که در پایان مصراعهای یک شعر آمدهاند و یک یا چند حرف مشترک در پایانشان وجود دارد. بر این اساس، مصراعهایی را که قافیه داشته باشند، «همقافیه» میگوییم. قافیه یکی از ویژگیهای شعر است که گاهی در نثر نیز دیده میشود. به قافیه در نثر «سجع» میگویند و نثری که سجع داشته باشد را «نثر مسجّع» مینامند.
بیشتر
قافیه را در منابع مختلف به دو صورت تعریف کردهاند:
در یکی از آنها، قافیه حرف یا حروف مشترک پایان کلماتی غیرتکراری است که در پایان کلماتی که بهتنهایی معنا معنی دارند. بر اساس این تعریف، این کلماتِ دارای حرف یا حرف مشترک انتهایی را همقافیه مینامیم. در یک تعریف دیگر، که البته رایجتر است و ما آن را در نظر میگیریم، قافیه به کلماتی گفته میشود که در پایان مصراعهای یک شعر آمدهاند و یک یا چند حرف مشترک در پایانشان وجود دارد. بر این اساس، مصراعهایی را که قافیه داشته باشند، «همقافیه» میگوییم. قافیه یکی از ویژگیهای شعر است که گاهی در نثر نیز دیده میشود. به قافیه در نثر «سجع» میگویند و نثری که سجع داشته باشد را «نثر مسجّع» مینامند.
آپلود شده توسط:
hanieh
1402/05/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قافیه در شعر فارسی: نقد و بررسی قافیه از آغاز تا امروز