رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

فرگشت و ژنتیک

فرگشت و ژنتیک
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 345 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 345 رای
بخشی از پیشگفتار کتاب:
آیا حقیقت دارد که یک سری سلول‌های ریز به خودی خود در دریا پدید آمدند و بعد تبدیل به ماهی، خزنده و در نهایت انسان شدند؟ مگر می‌شود انسان با باکتری و گیاه و پرنده فامیل باشد؟ آیا درست که انسان و میمون و شامپانزه از یک خانوادهٔ مشترک هستند؟ این حرف‌ها و ادعاها بر اساس چه مدارکی و اساساً برای چه هدف و منظوری بیان می‌شوند؟ پاسخ به این سوالات و نیز پرسش‌های پیاپی که ذهن شنودگان و خوانندگان نظریهٔ داروین را به خود مشغول می‌دارد، نیاز به پیش‌زمینه‌هایی دارد. ما در این کتاب تلاش کرده‌ایم به طور خیلی خلاصه به این موارد بپردازیم و گرچه ادعای کامل بودن نداریم، اما تلاش خود را کرده‌ایم و امیدوارم کسانی که این پرسش‌ها نیز در ذهن آنها وجود دارد، با خواندن کتاب تا حدودی به جواب قانع‌کننده‌ای برسند. پیش از آغاز بهتر است این جملهٔ کلیدی و مهم نظریه را به خاطر بسپارید: طبیعت به هیچ عنوان به دنبال تکامل دادن موجودات نیست، بلکه تنها موجوداتی قادر به زنده ماندن و تکثیر هستند که همزیستی بیشتری با این تغییرات کسب کرده باشند. نظریهٔ تکامل یا صحیح‌تر بگوییم فرگشت۱، توضیح می‌دهد که چگونه نسل همهٔ موجودات از باکتری گرفته تا گیاه و انسان، همواره به دلیل جهش‌های ژنتیکی در حال تغییر و تحول هستند و این تغییرات گرچه بسیار جزئی و ناملموس هستند، اما در طول زمان طولانی (مثلاٌ دویست میلیون سال)، به تغییرات اساسی تبدیل می‌شوند و موجودی متفاوت را پدید می‌آورند. اشتباه بسیاری از منکران نظریهٔ فرگشت (تکامل) این است که تصور می‌کنند این نظریه ادعا می‌کند موجودات تک‌سلولی بر اثر اتفاقات عجیب تبدیل به ماهی شده‌اند، بعد بالهٔ آنها ناگهان تبدیل به دست و پا شده و حیوان از آب بیرون آمده و روی خشکی شروع به خزیدن یا راه رفتن کرده است! اگر می‌خواهید جواب پرسش‌های خود را در مورد نظریهٔ فرگشت (تکامل) بیابید، کتاب حاضر را از اول تا به آخر به طور کامل بخوانید.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
fardad Kazemi
fardad Kazemi
1389/05/10

کتاب‌های مرتبط

خانه غاری انسان پکن
خانه غاری انسان پکن
4.3 امتیاز
از 25 رای
ایران آینده و دنیا
ایران آینده و دنیا
4.4 امتیاز
از 11 رای
Vertebrate Palaeontology
Vertebrate Palaeontology
5 امتیاز
از 2 رای
پیدایش و تکامل حیات
پیدایش و تکامل حیات
4.1 امتیاز
از 7 رای
فرگشت انسان
فرگشت انسان
4.4 امتیاز
از 26 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی فرگشت و ژنتیک

تعداد دیدگاه‌ها:
343
خوش بینی شما واقعا قابل تامل است! خوش بینی و تاویل و تفسیر و توجیه تااین حد!!!!!!!!!!!!!!! واقعا شما در دنیای ذهنی و خیالی خودتان از اسلام چیز دگر ساخته اید! یکبار شما را به واقع بینی و خارج شدن از چهارچوب اسلام و دیدن بیطرفانه واز نقطه بالا به قضیه نگاه کردن دعوت کردم ولی شما همچنان از دریچه نگاه خود به موضوعات نگاه می کنید! نمی دانم آیا واقعا ساکن کانادا هستید یا نه ولی هر جا که هستید دوری از جهان اسلام وزندگی در یک جامعه سکولار دید بسیار متفاوت از اسلام در ذهن شما ایجاد کرده! اگر واقعا در میان اعراب زندگی کرده بودید و از خلق و خوی و سنن و رسوم و دیدگاه آنان باخبر بودید.بسیاری از قوانین و ایده لوژی هاو جهان بینی های این دین را زایده ذهن یک قوم با خلق و خوی بدوی می یافتید!نه چیزی آنقدر پخته و هوشمند که در بستر زمان قابل انعطاف و تغییر است!!!!!!!!!!!
واقعا خوش به حال اعراب با این دین بدویشان چه طرفداران پروپاقرصی در میان اندیشمندان در سراسر دنیا دارند و جای بسی تاسف برای ماو فرهنگ به تاراج رفته مان!
به هر حال اگر شما با این دنیای ذهنی خود خوشید به راه خود ادامه دهید. چون بحث با شما بی فایده است
در مورد بعد اجتماعی باید بگویم خرد بشر در پرتو علوم انسانی، مانند جامعه شناسی، روان شناسی، جامعه شناسی روانشناختی، علم حقوق، علم اخلاق و ... امروزه به دستاوردهای بسیار پیشرفته تری از کتب به اصطلاح آسمانی دست یافته که اگر رعایت شوند آلام بشری کاهش خواهند یافت نه اینکه آلام بشری افزایش پیدا کنند. ( کاری که حکومت های دینی با تفسیر و اجرای نص و متن صریح کتابهایشان و همین آخرین کتاب باعث آن میشوند= افزایش آلام بشری و محدودیت و عقب افتادگی)
برای مثال یکی از شاخه های مهم علم فلسفه، ( فارغ از برچسب شرقی و غربی !!! به عنوان یک رشته آکادمیک و با سابقه بس طولانی ) علم اخلاق است. که در آن ارزشهای اخلاقی بر حسب خرد و دانش بشری تعریف میشوند ( نه الزاماً و منحصراً برحسب وحی فرابشری که در بحث های تئولوژی معاصر و نقد دین ثابت شده کار بشر است). اما مطرح کردن و علنی کردن بعضی حقایق در سطح گسترده ممکن است تاوان سنگینی برای یابندگان حقیقت داشته باشد... ارتداد، اعدام، مباح شدن خون، مفسد فی الارض قلمداد شدن و در زمان سابق تر سوزانده شدن.
مقولۀ دین اصولاً تاحدی نقش تسکین دهنده و بازدارنده برای عامه مردم دارد؛ اما این به معنای فرابشری بودن دین نیست بلکه فرابشری قلمداد کردن آن، حربه ای است برای باورمند کردن تودۀ عوام تا مبتلا به پوچ گرایی نشوند و مرتکب بعضی جرایم هم نشوند تا مثلاً در روز داوری به جهنم نروند!!!
البته یک انسان فرهیخته ( که خودش را فریب نمی دهد) میتواند صرفاً با تکیه بر عقلانیت و انسانیت، نه به پوچی و پوچگرایی مبتلا بشود و نه کارهای ضد اخلاقی بکند.
حالا بماند که ادیان و صاحبان دین برای اینکه بازارشان گرم و منبرشان برقرار باشد دائم به گوش بشر میخوانند که عقل انسان ناقص است برای همین به دین و به حرفهای ناقص دین باید عمل کند گرچه حکمت آنرا نداند و گرچه به فضاحت آن احکام از نظر عقلی معترض باشد... میگویند تو ناقص العقلی که میگویی آیات ما نقص دارد. نقص از عقل توست نه از آیات خدای کهکشان ها، خدای کهکشان راه شیری، کهکشان آندرومدا و کهکشان X و Y و Z ... همین خدا بود که این حرفها را زد و تو نمی فهمی !! )
دوستان را ارجاع میدهم به بحث تئولوژی (الهیات) معاصر که در آن صراحتاً به این نتیجه رسیده اند که دین ساخته بشر است. و گزاره های آن نه تنها فرابشری نیست که گاهی تحت بشری است!
نمونه اش حکم سیاه سنگسار، که اصطلاح (( رجم = سنگ زدن )) برای آن استفاده شده. و همه میدانند مربوط به نص قرآن است و از پیامبر به آقایان رسیده.
نمونه اش حکم ارتداد، که اگر کسی مسلمان شود یا باشد و بعد بگوید که دینش عوض شده و اسلام را رد کند. مهدور الدم است و باید اعدام شود.
نمونه اش امکان ازدواج رسمی و دائمی یک مرد بطور همزمان با چهار زن. ( حالا به حکم صیغه که بین شیعه و سنی اختلاف است اصلاً کار ندارم.)
نمونه اش نصف بودن دیه یک زن در مقایسه با دیه یک مرد اگر برای هر کدامشان اتفاقی بیفتد.
نمونه اش سوره نساء، آیه 33 که میگوید مرد میتواند زن ناشزه خود را کتک بزند. ( اول نصیحتش کند، اگر اثر نکرد. دوم از خوابگاه زنش دوری کند. اگر اثر نکرد. سوم (( یضربوهنّ ... )) بزنیدشان ، کتک بزنیدشان! ... دیگر جای تفسیر و توجیه و زبان بازی و چرب زبانی هم ندارد و
مثالهای متعدد دیگر ... متعدد. قضاوت را برعهده دوستان با انصاف میگذارم . نه با دوستان لجباز که میخواهند خودشان را توجیه کنند و خودشان را راضی کنند و خودشان را فریب دهند تا بر باورها، عقاید و عادات خودشان باقی بمانند. راحت باشید دوستان. اگر حقیقت را در مکتبی یافته اید و خرد و وجدان شما راضی کرده است به آن بپردازید. ما هم بخیل نیستیم.
فریب ظاهر و لباس را نخوریم که این حرامیان در طول تاریخ و در زمانهای مختلف به لباسهای مختلف خود را پوشانده اد، در پاکستان و ترکیه به لباس ژنرال درآمده و خون میریزند، در روسیه و چین به لباس روشنفکران کمونیست، استالین، لنین و ماءو درآمده، در آلمان نازی به اسم ملی گرایی و نژادپرستی، ودر افغانستان و .... به اسم اسلام!
پاسخ سوال 5 شما:
1-قرآن با آیه " اقراء" ، "ای پیامبر، بخوان" شروع شد، فکر میکنید چرا خداوند نگفت " ای پیامبر، گوش بده" (اهمیت سواد)
2-آیه "ن والقلم و مایسترون" قسم به قلم و هر آنچه که مینویسد (هر آنچه که مینویسد شامل چاپ، مانیتور و کیبورد کامپیوتر هم میشود!)
3-سوره زمر آیه 9 - " آیا آنها که میدانند با آنها که نمی دانند برابرند؟"
4- سوره زمر آیه 19- "آنان كه سخن را مي شنوند و از بهترينش پيروى مي كنند ، اينانند كسانى كه خدا هدايتشان كرده ، و اينان همان خردمندانند"
(ایا در جامعه ما هر کسی میتواند به سخنان مخالف و موافق گوش دهد و بهترینش را پیروی کند؟ یا مجازات میشود؟)
اینها دلایلی است که ما از دین رانده شده ایم، چون فرق حرامی (دزد) را با مومن نمیدانیم. چون فرق تاجر و دین فروش رابا شریعت نمی دانیم.
(مردان حق زندانند یا کشته در میدانند)
بازهم یادآوری میکنم من برای دفاع از اسلام اینجا نیستم، فقط میخواهم صادقانه مقررات اجتماعی اسلام رو با هم مرور کنیم
2-من سوال دوم شما را با طرح سوالی به خود شما برمیگردانم. فرض کنید بقول معروف دری به تخته ای خورده و شخصی شهردار شهری میشود، در زمانیکه اموال و دارایی مردم بعنوان امانت (بیت المال) در اختیار ایشان است، حدود 300 میلیون تومان بیحساب گم میشود (یا به عبارتی دزدیده میشود). به این آقا بجای مجازات، بعلت قحط الرجال بودن، پاداش و ترفیع مقام در حد ریاست ... میدهند. در اینجا هم یک میلیارد تومان دیگر گم میشود(!). اگر شما را بعنوان قاضی انتخاب کنند، من گمان نمی کنم مجازاتی کمتر از قطع گردن برای او حکم کنید. در اسلام این مجازات قطع دست برای دزدهای بیچاره گرسنه نیست، بلکه برای کسی است از سر پرخوری دور خود هاله نور میبیند. در ضمن این مقررات حکومتی، نوعی قرارداد اجتماعی مبتنی بر عرف فرهنگی جامعه است نه یک قانون مطلق
3-شما فکر میکنید خطاب قرآن از مشرکین و کافران چه کسانی هستند؟ بعقیده من مشرک کسی است که خود را دارای ولایت مطلقه بداند، و تمام کسانی که به ولایت مطلقه یک "انسان" بر بقیه "انسانها" اعتقاد دارند، مشرک بوده و باید مجازات شوند، ایا شما این اشخاص را مشرک و قابل مجازات نمی دانید؟
کافر از دید قرآن کسی است که حلال خودا را حرام و حرام خدا را حلال کند. مثلا":
>>> ایه حجاب در قرآن میفرماید "ای پیامبر، به زنان مومن بگو که خود را از نامحرم بپوشانند، صورت، دستهاازمچ، و پاها از مچ به پایین مانعی ندارد، همچنین اگر آنقدر پیر هستید که نمیترسید به گناه افتید اگر هم موهایتان پیدا شد مانعی نیست، که خدا بخشنده و مهربان است"
نکات کلیدی این آیه:
الف) این دستور برای "زنان مومن" صادر شده، آنهایی که میخواهند پیرو دستورات باشند، پس زنان دیگر را اجباری نیست!
ب) زنان مسن مومن نیز نیازی به رعایت حجاب ندارند، اگرچه داشتنش بهتر است
ج) برای نپوشیدن حجاب هیچ مجازاتی تعیین نشده!
<آیا واقعا" جامعه ما پیرو این آیه است یا از خدا جلوتر حرکت میکند؟>
>>> ایه حرمت گوشت خوک میفرماید: "خدا فقط مردار وخون و گوشت خوك و آنچه را با نام غير خدا ذبح كرده اند ، بر شما حرام كرده است،پس كسى كه [ براى نجات جانش از خطر ، به خوردن آنها ]ناچار شود در حالى كه خواهان لذت نباشد و از حد لازم تجاوز نكند [ گناهى بر او نيست ] يقيناً خدا بسيار آمرزنده و مهربان است
الف) ایه به صراحت میگوید "فقط گوشت خوک"، ذکر گوشت خوک میتواند بمعنای آن باشد که "شیر" آن مثلا" حلال است
ب) ایه به صراحت میگوید حرمت این خوراکیها برای سلامتی جسم و جان است و اگر جسم و جان انسان بخطر گرسنگی افتد، حتی خوردن خوک نیز بقدر رفع گرسنگی حلال میشود (زیرا هدف سلامت جسم است، اگر سلامتی با گرسنگی بخطر افتد، حرمت خون و گوشت خوک چه معنا دارد؟)
ج) آیه بصراحت هر نوع گوشتی که برای غیر از خدا قربانی شود را حرام میداند، آیا واقعا" تمام نذر و نیاز ما ایرانیها فقط برای خداست؟ یا برای هر امامزاده ای قربانی میکنیم؟
آیا واقعا" جامعه ما موحد است یا مشرک؟
>>>>> قران میفرماید: "ای مومنین از خدا جلوتر حرکت نکنید"
الف) در اسلام لباس سیاه و تیره، مکروه و سرزنش شده است (آیا جامعه ما که لباس روشن در آن جرم است، اسلامی است؟)
ب) آیا حجابی که حدش در قران مشخص شده، در افغانستان با برقع، در ایران با چادر (از خدا جلوتر حرکت کرده و میگویند اسمش "حجاب برتر" است) و در کشورهای عربی با نقاب تمام صورت را میپوشانند، ایا اسلامی است؟؟ مگر خدا نمیتوانست انواع حجاب را خودش بگوید و دسته بندی کند؟
>>>> از پیامبر روایت داریم "هر کس ریشش یک وجب!! بلند تر بود، جایش در آتش جهنم است" ایا جامعه ای ریش در آن فضیلت است، اسلامی است؟
>>>>از پیامبر روایت معتبر داریم که اسلام بر خلاف مسیحیت و یهودیت "ملا" و "روحانی" ندارد. ایا این جامعه اسلامی است؟
دوست عزیز، خوشحال میشم خارج از مباحث فلسفی و علمی که قبلا مرور شد، کمی هم به دیدگاههای اجتماعی و اخلاقی دین بپردازیم. همانطور که قبلا گفتم من برای دفاع از دین اسلام اینجا نیامده ام، بلکه سخن من اینست که دین را آنگونه نگاه کنیم که هست نه آنچه که بما یاد داده اند.
قبل از پاسخ سوالات شما لازم است در بحث دیدگاههای اجتماعی چند نکته را روشن کنم:
1-قوانین اجتماعی، قوانین مطلق و قطعی نیستند، بلکه بیشتر قراردادهای اجتماعی هستند که معمولا" باید مورد قبول "عامه مردم" یا بقولی "عرف جامعه" باشند. این قراردادهای اجتماعی مبتنی بر فرهنگ جامعه بوده و از جامعه ای به جامعه دیگر ممکن است متفاوت باشد. اما معمولا اصول اخلاقی وجود دارند که مبتنی بر سرشت و فطرت انسانی است، این اصولی که برامده از سرشت انسانی است معمولا در جوامع مختلف و زمانهای مختلف تا حدودی ثابت و پایدار هستند.
پیشنهاد میکنم کتاب "روح القوانین" مونتسکیو، نویسنده فرانسوی قرن 17 و کتاب "قرارداد اجتماعی" ژان ژاک روسو را برای اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
2-قراردادهای اجتماعی معمولا" به دو صورت هستند، یا بصورت نوشته و مکتوب در می آیند که از سوی قدرت حکومت و به اسم "قانون" اجراء میشوند. و یا بصورت "نانوشته" ، اما پذیرفته از سوی اغلب مردم جامعه، که به آن "عرف اجتماعی"، یا "اصول اخلاقی" جامعه میگویند.
2-از آنجا که این اصول، قراردادهای اجتماعی بمنظور ثبات و پایداری جامعه هستند، هر جا که اجرای این اصول موجب زیان و صدمه به جامعه یا افراد آن جامعه شود، از اطلاق خود خواهد افتاد، اگر اینگونه نشد یا به هرج و مرج و یا به حکومت زور و دیکتاتوری منجر خواهد شد.
و اما پاسخ سوالات شما در حد اطلاعات محدودم:
1-کلمه "قاتلوا" که در آیه مورد بحث اشاره شده، برخلاف معنای فارسی آن، بمعنای "کشتن" نیست، بلکه اگر به ترجمه همان متن آیه مراجعه کنید، به "جنگیدن" ترجمه شده است. در ضمن این آیه در مورد تمام 3 میلیارد
جمعیت اهل کتاب نیست، بلکه مربوط به اهل کتابی میشود که تحت حکومت مسلمانان و در قلمرو آنها بوده، اما با دشمنی و عداوت با مسلمانان رفتار میکنند، که نمونه آن نپرداختن مالیات به دولت (خراج) یا بی اعتنایی به قوانین حاکم بر جامعه است.
بگذارید سوالی از شما کنم، در اینجا، منظورم کشورهای غربی آمریکا و کانادا، اگر به دولت مالیات ندهید،
یا مثلا" عوارض سالانه شهرداری محل سکونت خود را نپردازید، فکر میکنید دولت برای وصول طلبش چکار میکند؟
در اینجا، هرسال هر فرد بالغ باید اظهارنامه مالیاتی خود را بدون توجه به اینکه شاغل است یا نه، خانه دار است یا دانشجو، باید بموقع پرکرده و تحویل دولت دهد. اظهارنامه مالیاتی دروغ، مجازاتی علاوه بر جریمه نقدی، برابر با 10 سال زندان دارد.
دولت برای عوارض سالانه شهرداری (که هر سال باید پرداخت شود) فقط 3 سال به شما مهلت میدهد و بعد از 3 سال، منزل مسکونی شما را لاک و مهر کرده و آنرا به حراج عمومی میگذارد تا طلبش را بگیرد (میتوانید فیلم سینمایی "خانه ای از شن و باد" را ببینید که داستان واقعی یک خانواده ایرانی در آمریکاست)
من از درستی یا نادرستی این آیه سخن نمی گویم، اما میگویم هر حکومتی برای دریافت مالیاتش روشهای خشن خود را دارد. اگر میبینید که در ایران، دولت برای دریافت مالیاتش فشاری به شهروندانش نمی آورد، تنها بدلیل آنست که صداها برابر آن مالیات را از درون چاه نفت که سرمایه و دارایی ملت ایران است، با سخاوت و گشاده دستی برمیدارد بدون اینکه از ملت سوالی کند.
حرف روی درستی یا نادرستی قراردادهای اجتماعی نیست، بلکه حرف روی پذیرش این قرارداد از سوی جوامع مختلف است.
ادامه .....
دوستان عزیز از همگی برای ورود به مباحثه تشکر میکنم.. دیدیم که قرآن باوران، دوباره برگشتند سر خانه اول و یک یک حرفهایشان را دوباره تکرار کردند! وقتی میفهمند تکامل تدریجی از علم زیست با خلقت ثبوتی از قرآن تفاوت دارد. اولین کارشان این است که عقل انسان و علوم تجربی را سست و نامعتبر نشان دهند. تا تکامل را زیر سؤال ببرند. وقتی هم با مستندات علمی، اعتبار عقل و علم را برایشان شرح میدهیم و تناقض و تضاد کتابهای دینی را یا علم و عقل امروزی ثابت میکنیم. باز میگویند دین ما با علم شما سازگار است و تضادی ندارد! و اختلاف اولیه بر سر تفاوت میان خلقت ثبوتی و تکامل تدریجی را انکار می کنند یا عمداً فراموش میکنند. هیچ ایرادی ندارد. همۀ ما انصاف و ادراک کافی برخوردار هستیم. دوستان علاقه مند به بحث هایی که در صفحات پیش شد مراجعه کنند.
فقط یک توضیح کوچک برای دوستداران علم و تصحیح نواقص احتمالی بحث های قبلی:
مکانیک کوانتومی و فیزیک کلاسیک
نمایش دوگانگی موج-ذره با یک بسته موج فوتونیاثرات و پدیده‌هایی که در مکانیک کوانتومی و نسبیت پیش‌بینی می‌شوند، فقط برای اجسام بسیار ریز یا در سرعت‌های بسیار بالا آشکار می‌شوند. تقربیاً همهٔ پدیده‌هایی که انسان در زندگی روزمره با آن‌ها سروکار دارد به طور کاملاً دقیقی توسط فیزیک نیونتی قابل پیش‌بینی است.
در مقادیر بسیار کم ماده، یا در انرژی‌های بسیار پایین، مکانیک کوانتومی اثرهایی را پیش‌بینی می‌کند که فیزیک کلاسیک از پیش‌بینی آن ناتوان است. ولی اگر مقدار ماده یا سطح انرژی را افزایش دهیم، به حدی می‌رسیم که می‌توانیم قوانین فیزیک کلاسیک را بدون این که خطای قابل ملاحظه‌ای مرتکب شده باشیم، برای توصیف پدیده‌ها به کار ببریم. به این «حد» که در آن قوانین فیزیک کلاسیک (که معمولاً ساده‌تر هستند) می‌توانند به جای مکانیک کوانتومی پدیده‌ها را به درستی توصیف کنند، حد کلاسیک گفته می‌شود.
مکانیک کوانتومی و زیست شناسی
تحقیقات چند موسسه در آمریکا و هلند نشان داده است که بسیاری از فرایندهای زیستی از مکانیک کوانتومی بهره می‌برند. قبلا تصور می‌شد فتوسنتز گیاهان فرایندی بر پایه بیوشیمی است اما تحقیقات پروفسور فلمینگ و همکارانش در دانشگاه برکلی و دانشگاه واشنگتن در سنت لوییس به کشف یک مرحله کلیدی از فرآیند فوتوسنتز منجر شده که بر مکانیک کوانتومی استوار است. همچنین پژوهشهای کریستوفر آلتمن، پژوهشگری از موسسه دانش نانوی کاولی در هلند، حاکی از آن است که نحوه کارکرد سلولهای عصبی خصوصا در مغز که تا مدتها فرایندی بر پایه فعالیتهای الکتریکی و بیوشیمی پنداشته می‌شد و محل بحث ساختارگرایان و ماتریالیستها و زیستشناسها بود، شامل سیستمهای کوانتومی بسیاری است. این پژوهشها نشان می‌دهد که سلول عصبی یک حلزون دریایی می‌تواند از نیروهای کوانتومی برای پردازش اطلاعات استفاده کند. در انسان نیز، فیزیک کوانتومی احتمالا در فرآیند تفکر دخیل است.
مدير مؤسسه صبای جمكران:
برای اينكه نظر قرآن در اين خصوص را جويا شويم بايد دانست كه آيات مربوط به خلقت انسان، نصّ است يا ظاهر. اگر اين آيات نص قرآن باشد، نظريه تكامل داروين از پايه و اساس رد شده و در مورد انسان توجيهی نخواهد داشت اما اگر اين آيات مربوط به خلقت، ظاهر قرآن باشد نظريه داروين می تواند محمل تأمل و بررسی بيشتر به منظور دانستن صحت و سقم آن شود.!!!!!!!!!!!!!!!!
ما با این نصّ مقدس یعنی متن صریح کتاب آسمانی شما چه کنیم؟ 200 سال از علم عقب باشیم؟! 1400 سال با علم و عالم، با هنر و هنرمند، با فلسفه و فیلسوف، با ادیان دیگر، با سرزمین های دیگر، با مردمان وطن دوست بجنگیم ؟
از علم نگو... از اسلام بگو. یا علم اسلامی
از هنر نگو...از اسلام بگو. یا هنر اسلامی
از فلسفه نگو...از اسلام بگو. یا فلسفه اسلامی
از ایران نگو... از اسلام بگو. یا ایران اسلامی
آخر درست نیست بخواهیم با 6236 آیه از یک کتاب انسانی مربوط به 1400 سال پیش، علم و هنر و فلسفه و اخلاق و فرهنگ و تمدن و وطن و ... همه چیز را مصادره کنیم!
4- با نگاهی به قران می توان فهمید که این کتاب فقط یک سری دستورات اخلاقی دارد که همه ادیان مسیحی یهودی بودایی و... مشابه این دستورات اخلاقی را گفته اند حتی کسانی هم که غیر انسانی ترین اعمال را بر ضد بشریت انجام داده اند تظیر هیتلر و استالین و... همیشه از انجام اعمال اخلاقی دم زده اند حتی در همین حوادث اخیر هم مشاهده کردید که کسانی که جوانان مردم رابه کهریزکها فرستادند و به قتل معترضان پرداختند دم از اطاعت الهی و اخلاق می زدند.
داشتن دستورات اخلاقی هیچ وقت باعث نمی شود که یک کتاب و یا یک فرد را از طرف خدا بدانیم
5- با مطالعه قران شما هیچ ایه ای راجع به محبت کردن به فرزندان و همسر که بزرگترین نیاز روانی بشر می باشد نمی یابید . هیچ گونه دستوری راجع به سواد آموزی و علم آموزی که بزرگترین عامل پیشرفت بشریت است نمی یابید . هیچ مطلبی راجع به کار کردن وزحمت کشیدن و تولید کردن نمی یابید بلکه آیه ها ودستورات راجع به تشویق به جنگ و قتل (الذین یقاتلون فی سبیل الله)(الذین یجاهدون فی سبیل الله)و وعده های جنات و حوریان به کسانی که به جنگ و قتل میروند در کلیه سوره های قرآن به کررات دیده میشود. حتی یک آیه هم نمی یابید که وعده بهشت را به کسانی بدهد که که وسیله ی برای زندگی بهتر بشریت اختراع می کنند ویا دارویی کشف میکنند ویا آنها را تشویق کند
6-اکثریت ایات قرانی به امر ایمان آوردن به خدا و رسول خدا پرداخته است و آیات بسیار کمی هم در مورد اخلاق وجود دارد که اگر از دید یک انسان غیر معتقد بیطرف به آن نگاه شود اعتقاد به خدا مساوی اعتقاد به محمد (ص)ومساوی قدرت هرچه بیشترمحمد (ص) می باشد یعنی قران =قدرت گرفتن یک انسان
7- آیا اگر خداوند کتابی برای هدایت انسان امروزی بفرستد که سلامتی جسمی و روانی انسان را تامین کند آیا چنین کتابی می فرستد که همه( از قتل کردن و افسانه های بی سر و ته راجع به نابودی گروهی یا فرستادن انسانی که شاید هم منطقا" نتوانسته ایمان بیاوردبه داخل آتش و عذاب او تا ابد)صحبت میکند .
دوست گرامی قصد نداشتم در مورد قرآن وآسمانی بودن آن با شما بحث کنم ولی اعتقاد راسخ شما به اعجوبه بودن این کتاب که سر از دیدگاههای ژنتیک و تکامل در آورده!باعث شد نکات زیر را به شما یادآوری کنم
بحث در مورد اینکه کتابی که 1400 سال پیش آمده تحریف شده یا نه؟ بحثی بدرد نخور و وقت تلف کننده است بحث مهم اینست که ایا این کتاب به درد بشر امروزی می خورد یا نه؟ ایا این کتابی است که واجب الاطاعه است ؟ایا باید به آن به عنوان کتابی که خداوند فرستاده شده و همه بدون چون و چرا از آن اطاعت کنیم؟یا کتابی که محصول تمدن بشری است و فقط زمانی کمک به پیشرفت بشری نموده است؟ ممکن است عقل و سیستم مغزی انسان در 1400 سال پیش با عقل وسیستم مغزی بشر امروزی فرق داشته باشد
به نظر من محمد (ص) یک مصلح اجتماعی بوده که در زمان خودش باعث پیشرفت جامعه خود شده است ولی اینکه بگوییم کتابی را که اورده تا ابد قانون بشریت است وباید اطاعت شود قابل قبول نیست و قوانین این کتاب برای بشر امروز نه تنها قابل اجرا نیست بلکه بسیار وحشیانه و غیر انسانی است که به چند مورد اشاره میشود:
1- اکثر ایات انساندوستانه قران قبل ار هجرت نازل شده زمانی که اسلام قدرتی نداشته و حرف لا اکراه فی دین میزده ولی زمانی که در مدینه اسلام قدرت یافت. با سواستفاده از بازوان شمشیر زنی که برای بدست آوردن حوریان بهشتی حاضر به هر کاری بودند .لحن اسلام عوض میشود و ایاتی نظیرایه 29 سوره توبه نازل می شودکه( بکشيد کسانی را که به خدا و روز آخرت ايمان نياورده و حرام خداوند و پيغمبرش را حرام نمی دانند و همچنين آن دسته از اهل کتاب را که به دين حق (يعنی اسلام ) ايمان نياورده اند، مگر اينکه متعهد شوند با . خواری و فروتنی به دست خود جزيه دهند )
(این آیه در تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر نمونه به همین گونه تفسیر شده است)
آیا طبق اصول انسانی می توان کسانی را که به دین اسلام یا هر دینی اعتقاد ندارند را کشت یا با خفت و خواری از انها دست رنجشان رابه عنوان باج وخراج گرفت ؟ کلیه اعمال تروریستی گروههای اسلامگرای تندرو نظیر القاعده و طالبان با تمسک به این آیه توجیه می شود .انفجار بمبی در وسط نمازگزارن شیعه در نجف و یا در بازار شلوغی در بغداد یا پاکستان با تمسک به این آیه قران انجام میشود زیرا آنها مشرک شمرده میشوند و طبق این ایه باید کشته شوند.
طبق این آیه بایدبیش از 3میلیارد نفر از جمعیت کره زمین کشته شوند یا به اسارت وبردگی مسلمانان بروند زیرا به 3 میلیارد نفر اجمعیت زمین (بودایی ها کنفسیوسی ها و...)به خدا و روز آخرت ایمان نیاورده وحرام خدا و پیغمبرش را حرام نمی دانند. در ضمن در حدود دو میلیارد نفر دیگر (مسیحی ها و یهودی ها ) باید به مسلمانان با خفت و خواری باج و خراج بدهند.
(موارد زیر به صورت کلی می باشد توضیحات کامل مانند مورد بالا نیاز به نوشتن متنی چندین صفحه ای دارد که از مجال من خارج است)
2- طبق آیه قران دست سارق باید قطع شود آیا این عمل یک عمل وحشیانه نیست ایا با اجرای این قانون تنها راه امرار معاش کسانی که شاید هم به خاطر گرسنگی دست به دزدی زده اند از انها گرفته نمی شود اصلا" ایا قطع دست سارق راه حل مناسبی برای مبارزه با این امر می باشد آیا در کشوری مثل سویس که آمار سرقت در آن در پایین ترین حد می باشد دست دزد را قطع می کنند یا بسترهای اجتماعی طوری درست کرده اند که دزدی به حداقل رسیده است
3- آیات قرانی راجع به حقوق زنان وارث و قصاص آنچنان عقب افتاده است که ملتهایی در1000 سال پیش پیشرفته تر از ان بودند
سلام جویندگان حقیقت!
تنها میتوانم شما مخصوصا ساواروشکای عزیز را به کتابی که به نظرم حلال خیلی از مشکلات ماست دلالت دهم وآن کتاب حماسه ی گیل گمش هست که کهن ترین حماسه ایست که بشر سازه .با اطلاعات دینی به اون کتاب رجوع کنید اون وقت در میابید که سرچشمه ی داستان های ادیان سامی از کجاست .با اینکه میتونم نکته به نکته موارد مشابه را ذکر کنم اما برای جلوگیری از هر جبهه گیری نادرستی از کسی پیشنهاد میکنم خود این کتاب رو بخونید البته اگه قبلا" نخوندین! خودم که نزدیک 20 نمونه شباهت قطعی یافتم.قضاوت با شما!!!
فرگشت و ژنتیک
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک