تجدد و دین زدایی
نویسنده:
محمد مددپور
امتیاز دهید
تجدد و دین زدایی در فرهنگ و هنر منورالفکری ایران از آغاز پیدایی تا پایان عصر قاجار
کتاب حاضر، روایت تطور تاریخی ایران پس از عصر صفوی است که با تکیه بر مفهوم زندگی غربزدگی، در فرهنگ شرق و غرب، نگاشته شده و این مباحث را دربردارد: مبانی فرهنگ و هنر در شرق و غرب، زمینههای روابط فرهنگی و هنری ایران و غرب، پیدایی منورالفکری سکولار و روشنفکری دینی، گفتوگویی در باب غربزدگی در مدرنیسم دینی معاصر، مبانی هنر در شرق و غرب، شعر و ادب دنیای نفسانی، غربزدگی در نقاشی سنتی ایران، از نمایش سنتی تا نمایش غربزده، و غربزدگی در موسیقی سنتی ایران. به تصریح نگارنده: “نهضتی که در دوره رنسانس به نهضت اومانیسم یا انسانمداری تعبیر شد. همانچیزی بود که در صورت آدابدانی و بشریت تجلی کرده بود اصل و مبدا جدایی تمدن غرب از تمدنهای شرقی و دینی همین نهضت بود. فرهنگ غرب پس از رنسانس، علیالخصوص قرن هجدهم به سرتاسر عالم توسعه یافت و به منزلهی تنها فرهنگ موجود زندهی عالم تلقی گردید. بدینطریق فرهنگ زندگی غربیان چون الگو و نمونهی اعمال شرقیان. تلقی شد. در ضمن فرهنگمداری غرب، اعتقاد به برتری اروپایی نیز پدید آمده است که یک نظریهی شبه علمی محسوب میشود. داروینیسم که در قلمرو زیستشناسی و تاریخ طبیعی پدید آمد، نظریهی نوید استیلای تمدن غرب بر آسیا تلقی شد. نظریهی استبداد شرقی و قبول ضعف جسمانی و فکری شرقیان نیز که از آوای مونتسکیو و منورالفکران و قبل از آنان، سیاحانی که با اصول و تفکر غربی به شرح و زندگانی اقوام شرق پرداخته بودند، داروینیسم اجتماعی صحه میگذاشت.
بیشتر
کتاب حاضر، روایت تطور تاریخی ایران پس از عصر صفوی است که با تکیه بر مفهوم زندگی غربزدگی، در فرهنگ شرق و غرب، نگاشته شده و این مباحث را دربردارد: مبانی فرهنگ و هنر در شرق و غرب، زمینههای روابط فرهنگی و هنری ایران و غرب، پیدایی منورالفکری سکولار و روشنفکری دینی، گفتوگویی در باب غربزدگی در مدرنیسم دینی معاصر، مبانی هنر در شرق و غرب، شعر و ادب دنیای نفسانی، غربزدگی در نقاشی سنتی ایران، از نمایش سنتی تا نمایش غربزده، و غربزدگی در موسیقی سنتی ایران. به تصریح نگارنده: “نهضتی که در دوره رنسانس به نهضت اومانیسم یا انسانمداری تعبیر شد. همانچیزی بود که در صورت آدابدانی و بشریت تجلی کرده بود اصل و مبدا جدایی تمدن غرب از تمدنهای شرقی و دینی همین نهضت بود. فرهنگ غرب پس از رنسانس، علیالخصوص قرن هجدهم به سرتاسر عالم توسعه یافت و به منزلهی تنها فرهنگ موجود زندهی عالم تلقی گردید. بدینطریق فرهنگ زندگی غربیان چون الگو و نمونهی اعمال شرقیان. تلقی شد. در ضمن فرهنگمداری غرب، اعتقاد به برتری اروپایی نیز پدید آمده است که یک نظریهی شبه علمی محسوب میشود. داروینیسم که در قلمرو زیستشناسی و تاریخ طبیعی پدید آمد، نظریهی نوید استیلای تمدن غرب بر آسیا تلقی شد. نظریهی استبداد شرقی و قبول ضعف جسمانی و فکری شرقیان نیز که از آوای مونتسکیو و منورالفکران و قبل از آنان، سیاحانی که با اصول و تفکر غربی به شرح و زندگانی اقوام شرق پرداخته بودند، داروینیسم اجتماعی صحه میگذاشت.
آپلود شده توسط:
شازده
1402/01/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تجدد و دین زدایی