ارمنیان
نویسنده:
سیرارپی درنرسسیان
مترجم:
مسعود رجب نیا
امتیاز دهید
ارمنیان از کهنترین روزگاران یا بهتر بگویم از سپیده دم تاریخ ایران یعنی پس از مهاجرت آریاها به نجد ایران با ایران پیوندها و روابط گوناگون داشته اند. در زمان پارتیان این پیوندها افزون و استوارتر گشت. شاهزادگان اشکانی بر اورنگ ارمنستان می نشستند: و زبان فارسی میانه یا پهلوی اشکانی در ارمنی کهن تاثیری شگرف یافت. آنچنانکه هنوز هم آثار آن در زبان ارمنی جدید مشاهده می شود. تاریخ دو ملت ایرانی و ارمنی باهم گره خورده است. در پیکارهای هشتصد ساله ایران و روم که زمینه اقتصادی داشت و بر سر جاده های ابریشم و ادویه در گرفت، ارمنستان اهمیتی فراوان یافت. ازاین رو سرزمین پیوسته پهنه کارزار و کشمکش گردید. بعد از حوادثی چند نفوذ فرهنگ ایران در ارمنستان ادامه یافت. استقلال ارمنستان در قرن چهاردهم میلادی برابر با سده نهم هجری پایان یافت، ولی روابط ایرانیان با ایشان قطع نگردید. شاه عباس اول ارمنیان را به ایران آورد و در جلفای جدید جای داد و این گروه که مردمی کاری و کاردان بودند در ایران در بسیاری از امور موثر واقع گشتند.
بیشتر
آپلود شده توسط:
ehsankamkar
1401/09/20
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ارمنیان
مدرس دانشگاه، پژوهشگر و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، از انحلال «مرکز اسناد فرهنگی آسیا»، با تصمیم وزارت علوم خبر داد و گفت: مرکزی با نیم قرن سابقه که میتوانست نقطه ثقل دیپلماسی فرهنگی آسیا باشد متاسفانه قدرش دانسته نشد.«زهره عطاییآشتیانی» با اشاره به اینکه مرکز اسناد فرهنگی آسیا سال ۱۳۵۱ با مجوز یونسکو شروع به کار کرد و پنج سال بعد ایران به عنوان محل دائمی آن انتخاب شد، گفت: این مرکز اولین مجموعه جمعآوری آرشیوی فرهنگ آسیا، چه در فرهنگهای منطقه خاور دور، چه آسیای مرکزی و قفقاز و چه آسیای جنوب شرقی بود و سازمان یونسکو خرج زیادی بابت این جمعآوری کرد. همزمان با اعطای امتیاز این مرکز به ایران، امتیاز مرکز اسناد هنری آسیا را هم به ژاپن محول کردند که اکنون به خوبی کار میکند. اما مرکز اسناد فرهنگی آسیا در ایران بعد از انقلاب به هر حال دچار تغییراتی شد. اینجا مرکز مستقلی در خیابان سمیه بود که بودجهاش از سوی یونسکو تامین میشد.او با تشریح قدمت، جایگاه و اهمیت این مرکز ادامه داد: مرکز اسناد فرهنگی آسیا، کتابهایی که مربوط به فرهنگهای مختلف بود را دائما خریداری میکرد، یک بخش ترجمه خاص هم داشت که از بهترین مترجمها و ویراستارانی که اکنون بهنام هستند، استفاده میشد و کتابهای متفاوتی را به چاپ میرساند. اما بعد از انقلاب قدر این مجموعه به آن صورت دانسته نشد.این پژوهشگر و مدرس دانشگاه تصریح کرد: در حالی که این مرکز میتوانست نقطه ثقل دیپلماسی فرهنگی در آسیا باشد. همان اوایل انقلاب، این مرکز را فرستادند زیر پوشش وزارت ارشاد اما بعد از مدتی یونسکو که دید مرکز دارد از ساختارش ساقط میشود، نامهای داد به ایران که اگر شما نمیتوانید ادارهاش کنید، آن را در اختیار هند قرار دهیم. این اتفاق همزمان با دورهای بود که آقای خاتمی وزیر ارشاد بود، و ایشان دستور اکید دادند که این مجموعه حفظ شود و با یونسکو هم مکاتبه کردند که ما این را میبریم زیرمجموعه وزارت علوم و این کار هم انجام شد.عطاییآشتیانی با اشاره به این موضوع که سال ۶۰ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی شکل گرفت و موسسات و مراکز پژوهشی مرتبط با علوم انسانی و فرهنگ زیر نظر آن جمع شدند که مرکز اسناد فرهنگی آسیا یکی از آنها بود، یادآور شد: یعنی در واقع با اینکه قدمت مرکز از پژوهشگاه بالاتر است، اما متاسفانه مسئولان وزارت علوم اکنون تصمیم دارند تاریخ یک نهاد علمی فرهنگی را پاک کنند و آن را به یک گروه تقلیل دادهاند که کفاف وسعت ماموریت اینجا را نمیدهد.عطاییآشتیانی ادامه داد: با همه اینها باز هم وزارت علوم بودجه جدایی برای مرکز در نظر نگرفت. آن موقع هم خیلی اهمیتی نمیدادند به تفکیک بودجهها و مثل الان نبود که دهها مرکز فرهنگی بودجههای کلان بگیرند. وزارتخانه بودجهای برای دانشگاهها و پژوهشگاهها میگرفت، این مرکز هم زیرمجموعه پژوهشگاه علوم انسانی کار خودش را انجام میداد. مدتی که از فعالیت مرکز اسناد فرهنگی آسیا گذشت، دیدیم که چقدر وجود چنین مرکزی برای اعتبار فرهنگ ایران اهمیت دارد؛ با توجه به اینکه مدتها بود آسیای جنوب شرقی، به ویژه چین به شکلی تصاعدی داشت قدرت میگرفت. پیش از انقلاب، با عنایت به همین مسأله، مرکز روی فرهنگ چین و کره و خریداری کتابهایشان و حتی آشنایی با آداب و رسوم آنها تمرکز داشت.او تشریح کرد: بعد از انقلاب ایران نقطه ثقل سیاسی دنیا شد و نامش یک سر و گردن بالاتر از کشورهای منطقه به لحاظ استقلال مطرح شد. با اینکه مرکز اسناد فرهنگی آسیا میتوانست همین نقش را در زمینه فرهنگ برای ایران داشته باشد اما متاسفانه به آن پر و بال ندادند.