رسته‌ها
الجزایری
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 4 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 4 رای
سرآغاز داستان:
صدای گلوله ها که بلند شد، مردم به کوچه ریختند. پیکر خونین کسی روی زمین افتاده بود و ده بیست قدم آنطرف تر یکی دیگر گلوله ای به تن و سرشان خورده بود. هر دو مرده بودند. گویی هزار سال بود که مرده بودند. مردم گرد آمدند و انبوه و هر لحظه انبوه تر شدند. دور و بر پیکرهای مرده حلقه زده بودند اما کسی جلو نمی رفت و به پیکرهای در خون فروخفته دست نمی زد. آنها که دیرتر رسیده بودند، با فشار دست دیگران را پس می زدند و پیش می رفتند و هنگامی که دیگر پیش رفتن نمی توانستند، سرک می کشیدند و از لابلای سرها و شانه ها نگاه می کردند. معلوم نبود اینها که آنجا افتاده اند، که هستند. هر دو کت و شلوار تنشان بود...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
28
آپلود شده توسط:
محراب
محراب
1401/08/28

کتاب‌های مرتبط

آندریا جعفر کاپالدی
آندریا جعفر کاپالدی
4.2 امتیاز
از 6 رای
کوته فکران جامعه
کوته فکران جامعه
4.1 امتیاز
از 7 رای
گلدن آرک
گلدن آرک
3.8 امتیاز
از 12 رای
بحران
بحران
4.2 امتیاز
از 10 رای
سه تار
سه تار
4.3 امتیاز
از 163 رای
گل آقا
گل آقا
4.4 امتیاز
از 8 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی الجزایری

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
الجزایری
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک