رسته‌ها

من میدانم بچه ها دوست دارند بهار بیاید

من میدانم بچه ها دوست دارند بهار بیاید
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 4 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 4 رای
چهار قصه پیوسته

از متن کتاب:
زایر عباس شصت و پنج ساله است. یک زن و یک بچه ده ساله دارد. لباس کهنه آبی رنگی دربردارد که از یک بلوز و یک شلوار تشکیل شده است. زیر بلوز ژاکت کهنه زرد رنگی پوشیده است. وقتی خم می شود، لبه ژاکت از پشت بلوزش پیدا می شود. یک کفش کهنه کتانی ته لاستیکی درپا دارد. از آن کفشهایی که توی آشغال دانی و زباله ها پیدا می شود. کفشهایش را هر موقع که روی سکوی سیمانی ساحل می نشیند، پا می کند. توی قایق که می رود، کفشهایش را درمی آورد. چون هم گشاد است و هم ته آن ساییده شده و ممکن است لیز بخورد و بیفتد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
33
آپلود شده توسط:
samiyari
samiyari
1401/08/01

کتاب‌های مرتبط

ایهام
ایهام
4.7 امتیاز
از 29 رای
توپ
توپ
4.5 امتیاز
از 46 رای
بحر طویل های هدهد میرزا
بحر طویل های هدهد میرزا
4.7 امتیاز
از 60 رای
خانه های شهر ری
خانه های شهر ری
4.2 امتیاز
از 71 رای
میم...نون
میم...نون
3.6 امتیاز
از 15 رای
شمس و طغرا
شمس و طغرا
4.6 امتیاز
از 46 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی من میدانم بچه ها دوست دارند بهار بیاید

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
من میدانم بچه ها دوست دارند بهار بیاید
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک