رسته‌ها
به دنبال سایه همای
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 5 رای
امتیاز دهید
5 / 3.8
با 5 رای
مجموعه مقالات

از مقدمه کتاب:
یورش‌ فرنگی‌ مآبی‌ در کشور ما به‌ صورت‌ نگران‌ کننده‌ای‌ در آمده‌ است‌، هیچ‌ حدّ و مرزی‌ نمی‌شناسد، با هیچ‌ مقاومتی‌ روبرو نمی‌شود. آنچه‌ بیشتر مایهٔ‌ نگرانی‌ است‌ آن‌ است‌ که‌ ما از تمدّن‌ فرنگی‌ قسمت‌های‌ خوب‌ را نادیده‌ گرفته‌، و به‌ تقلید از ظواهر و زرق‌ و برق‌ قناعت‌ کرده‌ایم‌.»
این‌ مقاله‌ها برای‌ آن‌ نوشته‌ شدند تا هشداری‌ باشند به‌ کسانی‌ که‌ ایران‌ را به‌ دنبال‌ تجددّی‌ عنان‌ گسیخته‌ می‌کشاندند، و چند سال‌ بعد اصابتش‌ این‌ هشدار ظاهر گشت‌ و در خیزش‌ مردم‌ ایران‌ نشان‌ داده‌ شد که‌ آنچه‌ نتواند از جانب‌ جامعه‌ جذب‌ گردد، چه‌ تجدّد باشدو چه‌ ارتجاع‌، واپس‌ زده‌ می‌شود...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
148
تعداد دسترسی:
160
آپلود شده توسط:
farshid_ett
farshid_ett
1401/04/20

کتاب‌های مرتبط

هایکو میراث ژاپن
هایکو میراث ژاپن
5 امتیاز
از 2 رای
بیاض سفر
بیاض سفر
4 امتیاز
از 4 رای
تاریخ جدید یزد
تاریخ جدید یزد
3.2 امتیاز
از 6 رای
پژوهشنامه - دفتر ۱
پژوهشنامه - دفتر ۱
4.5 امتیاز
از 4 رای
پژوهشنامه - دفتر ۲
پژوهشنامه - دفتر ۲
4.3 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی به دنبال سایه همای

تعداد دیدگاه‌ها:
2
در همین زندگی روزمره، به کسانی برمی‌خوریم که طبیبی برجسته، ادیبی عالی‌قدر یا مهندسی نام‌آورند؛ اما در نگاه آنان برق آدمیت نیست. در خلق و شیوه زندگی و سلوک آنان نشانه‌ای از فرهنگ دیده نمی‌شود. اینان دانش را به کار می‌بندند با همان روحیه که نعل‌بند از فن نعل‌بندی خود استفاده می‌کند.
برعکس، هستند کسانی که سواد خواندن و نوشتن ندارند یا خیلی کم دارند؛ لیکن روح آنان مایه‌ای از فرهنگ در خود نهفته؛ یعنی به حد تشخیص نیک از بد و صواب از خطا رسیده است. در وجود اینان، همان درس‌های زندگی یا آموزش مکتب‌خانه یا نصیحت پدر تبدیل به فرهنگ شده است. در داستان‌ها و در تاریخ به این‌گونه اشخاص زیاد برمی‌خوریم.
کریم‌خان زند بی‌سواد بود. ستارخان و باقرخان و مشهدی باقر بقال نیز سواد نداشتند؛ اما فرهنگ در آنان بیشتر از فرهنگ در بعضی از کسان که دانشمند شناخته می‌شوند، رشد کرده بود.
اگر در جامعه‌ای‌ فرزند به‌ پدر احترام‌ نگذاشت‌، پدر نسبت‌ به‌ فرزند احساس‌ محبّت‌ نکرد، زن‌ به‌ محض‌ آنکه‌ شوهر کرد به‌ فکر طلاق‌ بود، دوستی‌ وجود نداشت‌ مگر به‌ قصد معامله‌ و بده‌ بستان‌، و همه‌ چیز با مقیاس‌ پول‌ اندازه‌ گرفته‌ شد، حتّی‌ عقل‌ و عشق‌ و دانش‌ و هنر و زیبایی‌؛ چنین‌ جامعه‌ای‌، هرچند هم‌ در ناز و نعمت‌ غوطه‌ بزند، خوشبخت‌ نمی‌تواند به‌ شمار رفت‌، و هرچند قدرت‌ و مکنت‌ داشته‌ باشد، قابل‌ احترام‌ نمی‌تواند بود.
به دنبال سایه همای
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک