مو طلایی را تعقیب کنید
نویسنده:
منوچهر مطیعی
امتیاز دهید
داستان اینگونه آغاز می شود:
ساعت یک بعد از نیمه شب چهارشنبه ۱۲ خرداد سال ۱۳۲۷ بود. در این موقع شب، تهران آرامش و سکوت همیشگی را داشت و چراغ بیشتر خانه ها خاموش بود. آمد و رفت اتومبیلها خیلی به ندرت انجام می گرفت و گاهی یک اتومبیل از سویی ظاهر میشد، سکوت شب را می شکست و در سویی دیگر ناپدید می گردید.
در خیابانهای شمال شهر، سکوت شکوه و جلال جنوب را نداشت. در بعضی خانه ها شب نشینی و در برخی قمار بود. گوشه خیابان اتومبیل ها پارک کرده و به تناوب سرنشینان آن با لباسهای عالی بیرون آمده، سوار می شدند و می رفتند. در خیابان پاسبانان پست زیر درختان و در حاشیه پیاده روها قدم می زدند و مراقب حفظ امنیت بودند...
بیشتر
ساعت یک بعد از نیمه شب چهارشنبه ۱۲ خرداد سال ۱۳۲۷ بود. در این موقع شب، تهران آرامش و سکوت همیشگی را داشت و چراغ بیشتر خانه ها خاموش بود. آمد و رفت اتومبیلها خیلی به ندرت انجام می گرفت و گاهی یک اتومبیل از سویی ظاهر میشد، سکوت شب را می شکست و در سویی دیگر ناپدید می گردید.
در خیابانهای شمال شهر، سکوت شکوه و جلال جنوب را نداشت. در بعضی خانه ها شب نشینی و در برخی قمار بود. گوشه خیابان اتومبیل ها پارک کرده و به تناوب سرنشینان آن با لباسهای عالی بیرون آمده، سوار می شدند و می رفتند. در خیابان پاسبانان پست زیر درختان و در حاشیه پیاده روها قدم می زدند و مراقب حفظ امنیت بودند...
آپلود شده توسط:
marlboro
1401/01/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مو طلایی را تعقیب کنید