مرغ آمین
نویسنده:
سیمیندخت حسینیان
امتیاز دهید
مجموعه ۹ داستان با عناوین:
افسانه / ونوس / مرغ آمین / خوابم میاد / پرده ای که انگار زمانی رنگش سفید بوده / صدای شصت و سه / سوال بی جواب / طعم تلخ پاستیل / شام عروسی
از داستان افسانه:
امشب امیر رفت همون جایی از باغچه که خواهرش افسانه هر شب تا صبح نماز می خواند و زنجموره می کرد، سم زد. نمی فهمم چرا؟ بعد از این همه سال، هنوز روز خواستگاری یادم نرفته. امیر نبود. بابا و مامان خدابیامرزش با عمه خانم و خاله جونش اومدن. باباش هیچی تا موقع رفتن نگفت
بیشتر
افسانه / ونوس / مرغ آمین / خوابم میاد / پرده ای که انگار زمانی رنگش سفید بوده / صدای شصت و سه / سوال بی جواب / طعم تلخ پاستیل / شام عروسی
از داستان افسانه:
امشب امیر رفت همون جایی از باغچه که خواهرش افسانه هر شب تا صبح نماز می خواند و زنجموره می کرد، سم زد. نمی فهمم چرا؟ بعد از این همه سال، هنوز روز خواستگاری یادم نرفته. امیر نبود. بابا و مامان خدابیامرزش با عمه خانم و خاله جونش اومدن. باباش هیچی تا موقع رفتن نگفت
آپلود شده توسط:
mehdirezayi
1400/10/13
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مرغ آمین
این مجموعه فاقد مقدمه است و خواننده هیچگونه اطلاعاتی از نویسنده و نوع فعالیت وی در گذشته و حال به دست نخواهد آورد. همچنین خواننده نمیداند که این مجموعه چندمین اثر از سیمین دخت حسینیان است و....
مرگ همان موجودی است که در لابه لای تمامی داستانهای این مجموعه پرسه میزند. سایة دراز و هول انگیز آن در میان سطرهای سیاه حرکت میکند و سرمای وحشت زیر پوست خواننده جریان مییابد.
مرگ، چیزی غریب و دور از دسترس نیست. مرگ، جفت جدایی ناپذیر زندگی است اما در این مجموعه سرعت مرگ، بیش از حرکتِ کندِ زندگی خود را به خواننده نشان میدهد. شاید به قول زنده یاد سهراب سپهری: « و بدانیم اگر مرگ نبود، دست ما از پی چیزی میگشت...» .
حاصل تلاش "سیمیندخت حسینیان" در این مجموعه نشان داد که این بانوی نویسنده، ابزار و امکانات مناسب برای نوشتن آثار ماندگار و تأثیرگذار را با خود دارد. آنچه میتواند وی را در راه رسیدن به آن افق روشن هدایت نماید، رعایت نکاتی خرد و اندک است. چیزهایی مثل بازنویسی و بازخوانی مکرر داستانها، تمرکز بر تولد ایدههای نو، دقت در لو ندادن فرجام داستان در خطوط و سطرهای ابتدایی، تلاش برای گسترش و بسط داستان به گونهای که منجر به دراز نویسی نشود و...
باید، و شایسته است که، برای ایشان و تمام کسانی که هنوز و با وجود تمامی مشکلات کنونی، قادر به نوشتن هستند، آرزوی موفقیت نماییم.
طرح روی جلد کتاب، که متأسفانه یا خوشبختانه، نام طراح آن در کتاب نیامده ، بسیار بد از کار در آمده است. نگاه اول به طرح کتاب، تداعی کنندة مراسم تعزیه و روضهخوانی است و این شبهه را به وجود میآورد که با یک مجموعه نوحه و یا اشعار مذهبی روبه رو هستیم و نه یک مجموعه داستان!!
طراحی داخلی صفحات نیز به شدت ناقص و آزاردهنده است. کوتاه و بلند بودن سطرها، بالا و پایین بودن صفحات زوج و فرد، بریده بودن و بالا و پایین قرار گرفتن جملات، از نشانههای ضعف چاپ و صحافی کتاب است. این گونه طراحی و صفحه آرایی موجب میشود شکیل بودن و تمیزی کار زیر سوال برود و خریدار با خود بیندیشد که با وجود چنین ظاهری، لابد در جملات کتاب نیز همین آشفتگی و عدم هماهنگی وجود دارد.