شاه سلطان حسین صفوی: تراژدی ناتوانی حکومت
نویسنده:
احمد پناهی سمنانی
امتیاز دهید
از یادداشت مولف کتاب:
سقوط سلسله صفویه یکی از حوادث بسیار مهم تاریخی است که شاید جنبه های هشدار دهنده و عبرت آموز آن همواره توجه ملتها و دولتها را به خود جلب کرده است. دولت مقتدر ۲۲۸ ساله صفویه، که در تراژدی گلون آباد درهم شکسته شد، از تمام قابلیتهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی مذهبی خود تهی شده بود. کادر رهبری این دولت از لحاظ تفکر سیاسی به صورت غم انگیزی کارایی خود را از دست داده بود...
بیشتر
سقوط سلسله صفویه یکی از حوادث بسیار مهم تاریخی است که شاید جنبه های هشدار دهنده و عبرت آموز آن همواره توجه ملتها و دولتها را به خود جلب کرده است. دولت مقتدر ۲۲۸ ساله صفویه، که در تراژدی گلون آباد درهم شکسته شد، از تمام قابلیتهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی مذهبی خود تهی شده بود. کادر رهبری این دولت از لحاظ تفکر سیاسی به صورت غم انگیزی کارایی خود را از دست داده بود...
آپلود شده توسط:
Elame
1400/10/14
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شاه سلطان حسین صفوی: تراژدی ناتوانی حکومت
لارنس مورخ و محقق دانشمند معاصر، که سالیان چند از عمر خویش را صرف پژوهش درباره قسمتی از تاریخ ایران کرده، و در مباحث دیگر مر بوط به این مملکت آثاری مدون ساخته است
دو کتاب گرانقدر یکی زندگی نادر شاه و دیگری کتاب «انقراض سلسله صفویه و...» را به رشته تحریر درآورده است که هر دو اثر متونی مستند و خواندنی از تاریخ ایران است.
نویسنده کتاب در سال ۱۹۳۸(م) میلادی شروع به جمع آوری مدارک جهت تآلیف آن می کند. که چند سالی به طول می انجامد. با شروع جنگ جهانی دوم خودش می گوید چاره ای نداشته است که مدت شش سال فکر به سرانجام رساندن کتاب را از فکرش خارج کند. مجددا به سال۱۹۵۴(م) دست بکار میشود و اثر خویش را به زبان فرانسه منتشر می کند. کتاب بعدا به سال ۱۳۴۳ (خ) برگردان به فارسی می شود. از آن زمان یکی از کتابهای مرجع دانشگاهی در حوزه تاریخ صفویه محسوب می شود. سی وهشت فصل و شش ضمیمه تعلیقات و فهرست مآخذ در ۶۲۷ صفحه، این کتاب تاریخی و مستند را تشکیل می دهد.
بسیاری معتقدند بدون هیچ اغراق کتاب را باید به طور کامل خواند، ایران در آخر عهد صفویه و دلایل انحطاط سلسله صفویه و جلوس شاه سلطان حسین پیش درآمد یا فصول اولیه کتاب است که خواننده را آماده می کند تا به مبحث اصلی برسد. شورش افاغنه غلزائی در قندهار که یک گروه کوچک و در خور اعتنائی نبود. اما چگونه توانست ایران صفویه را بعد ۲۴۰ سال حکومت شکست دهد ؟ بی لیاقتی پادشاهان ایران در دوران مورد اشاره کتاب، صحنه های دردناکی از تاریخ کشور را پیش روی مخاطب قرار می دهد.
«میر ویس که پدر محمود افغان است بعد از مغلوب شدن تحت الحفظ به اصفهان اعزام میشود که تحت نظر باشد. اما در پایتخت صفحه حوادث را به نفع خویش ورق می زند تا جائی که اجازه می گیرد به مکه برود. در آنجا فتوای مبارزه با صفویان را میگیرد. هنگامی که به قندهار باز میگردد با دستاویز این فتوا مجددا قیام علیه ایران را شروع میکندد . با درگذشت میرویس فرزندش دنباله کار او را میگیرد با ترس و لرز و اینکه این باور بر خود محمود هم سخت است دست به محاصره اصفهان می زند. ۹ ماه این حصر طول میکشد و از هیچ جای ایران کمکی به پایتخت نمیرسد. تا قحطی و گرسنگی شهر را از پا در می آورد. شاه سلطان حسین که بشدت به تقدیر ایمان دارد تاج شاهی را بر سر محمود میگذارد و آن را مشیت خداوند می داند. در طول هفت سال سلطه افغانان بر ایران روسیه و عثمانی هم بخشهائی از ایران را متصرف میشوند. یکی از تلخ ترین دوران تاریخی ایران رقم می خورد. اشرف افغان که جانشین محمود از گروه های ساکن در ایران را در هفت طبقه بدین شرح طبقه بندی می کند: «افاغنه غلزائی، ارامنه، درگزینی ها، هندی های مولتانی، زرتشتیان، یهودیان و هفتم: ایرانیان» این دوران تلخ ادامه دارد تا اینکه نادر بر عرصه تاریخ ایران ظاهر میشود، افغانها فرار می کنند و...
در بخشی از کتاب ماجرای «آبگوشت سحرآمیز و شاه سلطان حسین» را می خوانیم:
در برخی مواقع، شاه به پیشگویی منجمان اکتفا نمی کرد و خود اوامری صادر می نمود، به عنوان مثال شاه سلطان حسین در چگونگی مقابله با افغان دستور پخت آبگوشتی سحرآمیز را داد و چنین می پنداشت که پس از اطعام سپاهیان، آنان به صورت نامرئی مبدل خواهند شد و در نتیجه مزیتی عظیم بر دشمن خواهند یافت. آبگوشت باید در ظرفی تهیه می شد که در هر یک از آنها دو پاچه بز نر با 325 غلاف سبز نخود و تلاوت 325 تشهد توسط دوشیزه ای بر سر آن خوانده می شد و این سفارشهایی بود که به شاه برای پخت این آبگوشت سحرآمیز داده بودند.