روانشناسی بازی
نویسنده:
سیامک رضا مهجور
امتیاز دهید
بخشی از پیشگفتار:
در همسایگی ما چهاردیواری است بنام مدرسه که الحق در مقایسه با دیگر مدرسه نام ها، نسبتا بزرگ است و تمیز. کودکانی هر روزه در آن به تحصیل اشتغال دارند که به جز روزهای امتحان در بقیه اوقات سرحال و خوش هستند. شادابی آنها به ویژه هنگام صبح که زودتر از زمان مقرر به مدرسه آمده اند و در پشت درهای بسته مدرسه و در فضای جلوی آن به بازی مشغولند، و هنگام عصر که بازهم درهای مدرسه بسته و این کودکان در انتظار والدین در همان فضای وسیع به بازی مشغول، دیدنی است.
روزی برسبیل مزاح - و از شما چه پنهان خیلی جدی - به دوستی که نظرم را نسبت به بازی و ارتباط آن با زندگی کودک پرسید، گفتم: "بازی زندگی کودک نیست، اما تمام زندگی کودک بازیست". و او نیز همین گفتار را در اولین صفحه کتاب خود نقش کرد. در واقع این گفته حاصلی بود از چندین و چند سال تجربیات عملی، کلینیکی و تربیتی به ویژه با کودکان و نوباوگان، و آن گاه که تدریس درس "روانشناسی بازی" را در دانشگاه نیز به عهده گرفتم، خود را موظف یافتم که تمامی این یافته ها و باورها را به صورت مدون در اختیار دانشجویان عزیز و سایر علاقمندان قرار دهم. این وظیفه زمانی مرا به خود مشغول کرد که دریافتم متاسفانه تاکنون نوشته ای جامع در زمینه "روانشناسی بازی" به زبان فارسی تدوین نشده است و جالب آن که نوشته های مربوط به این موضوع به زبانهای خارجی نیز چندان زیاد نیست - و شگفت آور این که دست اندرکاران بیشتر به تدوین نوشته هایی در زمینه "بازی درمانی" توجه داشته اند تا خود بازی و بررسی آن ازدیدگاه روان شناسانه، و این خود دشواری کار را مشخص تر کرد. کوشش من در تنظیم این کتاب در ابتداء به بررسی تعاریف و نظریه های مربوط به بازی از دیدگاه های گوناگون و سپس تجزیه و تحلیل آن ها در جهت روشن تر نمودن دیدگاههای نظریه پردازان و سپس تعریفی نسبتا جامع از بازی اختصاص یافته است...
بیشتر
در همسایگی ما چهاردیواری است بنام مدرسه که الحق در مقایسه با دیگر مدرسه نام ها، نسبتا بزرگ است و تمیز. کودکانی هر روزه در آن به تحصیل اشتغال دارند که به جز روزهای امتحان در بقیه اوقات سرحال و خوش هستند. شادابی آنها به ویژه هنگام صبح که زودتر از زمان مقرر به مدرسه آمده اند و در پشت درهای بسته مدرسه و در فضای جلوی آن به بازی مشغولند، و هنگام عصر که بازهم درهای مدرسه بسته و این کودکان در انتظار والدین در همان فضای وسیع به بازی مشغول، دیدنی است.
روزی برسبیل مزاح - و از شما چه پنهان خیلی جدی - به دوستی که نظرم را نسبت به بازی و ارتباط آن با زندگی کودک پرسید، گفتم: "بازی زندگی کودک نیست، اما تمام زندگی کودک بازیست". و او نیز همین گفتار را در اولین صفحه کتاب خود نقش کرد. در واقع این گفته حاصلی بود از چندین و چند سال تجربیات عملی، کلینیکی و تربیتی به ویژه با کودکان و نوباوگان، و آن گاه که تدریس درس "روانشناسی بازی" را در دانشگاه نیز به عهده گرفتم، خود را موظف یافتم که تمامی این یافته ها و باورها را به صورت مدون در اختیار دانشجویان عزیز و سایر علاقمندان قرار دهم. این وظیفه زمانی مرا به خود مشغول کرد که دریافتم متاسفانه تاکنون نوشته ای جامع در زمینه "روانشناسی بازی" به زبان فارسی تدوین نشده است و جالب آن که نوشته های مربوط به این موضوع به زبانهای خارجی نیز چندان زیاد نیست - و شگفت آور این که دست اندرکاران بیشتر به تدوین نوشته هایی در زمینه "بازی درمانی" توجه داشته اند تا خود بازی و بررسی آن ازدیدگاه روان شناسانه، و این خود دشواری کار را مشخص تر کرد. کوشش من در تنظیم این کتاب در ابتداء به بررسی تعاریف و نظریه های مربوط به بازی از دیدگاه های گوناگون و سپس تجزیه و تحلیل آن ها در جهت روشن تر نمودن دیدگاههای نظریه پردازان و سپس تعریفی نسبتا جامع از بازی اختصاص یافته است...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی روانشناسی بازی