ابعاد بازدارنده رشد بانکداری اسلامی
نویسنده:
آریا عزیزی
امتیاز دهید
بانک ها به عنوان موسسات مالی در یک جامعه نقش تعین کننده ای را در گردش پول و ثروت دارند و از جایگاه ویژه ای در اقتصاد هر کشوری برخوردارند. فعالیت مثبت و موثر بانکها می تواند در رشد بخشهای اقتصادی و افزایش تولیدات در هر بخش و یا شکوفایی دربرخی زمینه های اقتصادی اثرات مهمی را بر جای گذارد. در جهان امروز قسمت عمده مبادلات پولی به وسیله بانکها انجام می پذیرد. اداره امور زندگی مردم و همچنین اداره امور اقتصادی کشورها مستلزم وجود بانکهاست. بانکداری و تأمین مالی اسلامی پدیده ای به نسبت جدیدی است که فقط به چند دهه گذشته باز می گردد با وجود این در همین مدت زمان کوتاه این صنعت به رشد سالانه ای بیش از ۱۰ درصد رسیده است. صنعت بانکداری اسلامی فقط محدود به کشورهای اسلامی نشده و در بسیاری از کشورهای جهان مطرح گردیده است لازم به ذکر است در کشور ما قانون بانکداری بدون ربا در سال ۱۳۶۲ مورد تصویب قرار گرفت است. در دهه های اخیر شاهد بسیاری از چرخه های رونق در سراسر جهان بوده ایم که چندین عامل اساسی در معرض آن قرار گرفته است این امر آسیب پذیری بانکداری متعارف، یعنی افزایش نفوذ، تأمین مالی عمده فروشی و استفاده از ابزارهای پیچیده را برجسته می کند. در امور مالی اسلامی، مانند بانکها، عدم تطابق ترازنامه وجود ندارد با توجه به اینکه سپرده های کوتاه مدت، تجارت کوتاه مدت را تأمین می کنند، برای سرمایه گذاری های بلند مدت، از سپرده های بلند مدت استفاده می شود. همچنین شواهد ثابتی در مورد افزایش سرمایه بانکهای اسلامی وجود دارد و این سبد سرمایه همراه با ذخایر نقدینگی بالاتر، عملکرد نسبتاً بهتر بانکهای اسلامی را در بحران اخیر توضیح می دهد. مشتقات و سایر محصولات غیر شفاف نیز مردود اعلام شد. یکی دیگر از خصوصیات بانکهای اسلامی ایجاد ذخایر تساوی سود، شبیه به یک سپر ضد چرخه سرمایه است. این مبلغی است که قبل از تخصیص بین دارندگان سهم از سود سرمایه گذاری جدا شده است. از این روش برای کاهش تغییر در سودهای پرداختی در سپرده های سرمایه گذاری استفاده می شود تا بازده هایی را که مطابق با نرخ بازده بازار است بدون نیاز به بانک برای چشم پوشی از هر یک از سهام خود در هنگام بازگشت بازده سرمایه گذاری، کاهش دهد. دستیابی به رشد اقتصادی بالا و پایدار همواره مورد نظر برنامه های اقتصادی کشورها بوده است. اثبات وجود رابطه مثبت میان توسعه بازارهاو نهادهای مالی و رشد اقتصادی توسط بسیاری از مطالعات پژوهشگران را بر آن داشته تا عوامل رشد و یا بازدارنده توسعه بازار مالی را بررسی نمایند. در چند دهه اخیر در زمینه تجهیز منابع و اعطای تسهیلات و همچنین ابزارهای سیاست پولی و شیوه های اعمال اجرا و نظارت بر سیاست ها در جهان به ویژه کشورهای اسلامی تحولات عمده ای روی داده است(رجایی ۱۳۸۵۳۴۱). نظام بانکداری یکی از مهمترین بخشهای مالی ایران است.از یکسو در نظام مالی ایران ابزارهای مالی از تنوع و کارآمدی لازم برخوردار نیستند لذاعمده وظیفه تجهیز و تخصیص منابع به عهده بانکهاست. از سوی دیگر به دلیل مشکلات ساختاری بازار سرمایه داد و ستد دست دوم ابزارهای مالی مانند اوراق مشارکت نیز دستخوش نوسانات زیادی است لذا بانکها باید هر دو وظیفه بازار پول و بازار سرمایه را به انجام رسانند تسهیلات کوتاه مدت و بلند مدت دهند و همچنین در سرمایه گذاریهای عظیمشرکت کنند. این در حالی است که بدلیل مشکلات و ابهاماتی که همچنان در حوزه تئوریک و نیز اجرایی ابزارهای مالی در بانکداری بدون ربای کشور وجود دارد نظام بانکداری موجود کشور هنوز نتوانسته نقش و جایگاه مورد انتظار را در نظام مالی کشور ایفا نماید و حتی بررسی نزدیک به سه دهه بانکداری اسلامی در کشور نشان دهنده این موضوع است که چالش ها ومشکلات موجود در مواردی منجر به همگرایی و مشابهت نظام بانکداری بدون ربا در ایران با نظام بانکداری مبتنی بر بهره گردیده است. به عبارت دیگر نظام بانکداری در کشور در مواردی عملکردی شبه ربوی داشته است. از این رو می توان گفت وضع موجود بانکداری ایران با وضع ایده آل بانکداری اسلامی که در سطح گسترده ای در ادبیات نظری و مالیه اسلامی مورد توجه قرار گرفته است فاصله زیادی دارد و بررسی موانع و چالشهای موجود و ارائه راه حلهایی که با ساختار پولی و بانکی کشور سازگار باشد ضروری به نظر می رسد. بانکداری اسلامی مبتنی بر یک سیستم اخلاقی اسلامی است که فقط امکان تأمین مالی دارایی هایی را که برای جامعه ضرر ندارند، فراهم می کند. بانکهای اسلامی مجاز به تأمین منابع مالی کازینوها و فعالیتهای دیگری نیستند که برای جامعه و فقرا ضرر محسوب می شوند. در حالی که استاندارد پروژه های قابل قبول "اخلاقاً" ممکن است برای بعضی از افراد خارج از کشور موضوعیت داشته باشد، اما مناطق خاکستری در عمل کمی هستند و یک محقق اسلامی در صورت شک می تواند پاسخی ارائه دهد. این جنبه برای تعیین کمیت دشوار است اما می توانست با کاهش بیرونی های منفی که توسط پروژه های نامطلوب به جامعه تحمیل می شود، تقویت می شود. اگر بانکداری متعارف و بانکداری اسلامی همزیستی داشته باشند، این جنبه بعید به نظر می رسد، زیرا فعالیت های "حرام" توسط بانکداری متعارف تأمین می شود. اصولاً همه این عوامل منجر به رشد بالاتر و کاهش فقر می شود. علاوه بر این، اگر بانکداری اسلامی بیشتر در کشورهای اسلامی، توسعه یابد این امر برای مسلمانان مومن قابل قبول تر است، احتمالاً در آن کشورها با سرعت بیشتری رشد می یابد تا فقط در صورتی که فقط بانکداری متعارف در دسترس باشد. از آنجا که بانک های اسلامی مجاز به استفاده از مشتقات و سایر محصولات مالی نیستند، کاهش و تنوع ریسک به سادگی سخت تر است. علاوه بر این، با توجه به اندازه آنها، اکثر بانک های اسلامی از نظر جغرافیایی و منطقه، تمرکز بالایی دارند و دلیل آن عدم تنوع است. فقدان استانداردهای حسابداری مناسب، فرآیند ترخیص و تسویه حساب ،منجر به عدم شفافیت می شود که ممکن است بانک ها را به خطر بیندازد.
بیشتر
آپلود شده توسط:
ghanonyar021
1400/06/29
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ابعاد بازدارنده رشد بانکداری اسلامی