تحلیل روانشناختی اختلال شخصیت دختران فراری

پدیده فرار از منزل به عنوان یکی از معظلات اجتماعی که اثرات سوئی در سطح زندگی اجتماعی از خود بر جای می گذارد، در سال های اخیر توجه اغلب محققان علوم اجتماعی و روان شناسی را به خود جلب نموده است. این پدیده اگر چه در نگاه اول یک اقدام فردی است اما نتایج و پیامدهای مرتبط با آن منجر به یک پدیده اجتــماعی می شود. ماهیــت فرار را می تــوان از دیدگاه های مختلف بررسی کرد. از دیدگاه روانکاوی فرار نوعی مکانیسم دفاعی و یا واکنش جبرانی تسلی بخش است که فرد برای نجات و رهایی از رنج ها به آن تن می دهد. کارن هورنای، فرار از منزل را به عنوان ساز و کاری دفاعی با واکنشی جبرانی مطرح می کند و آن را نوعی تضاد درون فردی می داند که از یک سو فرد می خواهد مستقل باشد و از سوی دیگر خواستار همبستگی است او این تضاد را در سایه فرار تحقق یافته می داند. فرار را از دیدگاه اریکسون می توان مجالی برای اثبات وجود و کسب هویت دانست که در مرحله نوجوانی که مرحله کسب و انسجام هویت در برابر هویت مغشوش اســت، روی می دهــد. هاروکــس معتــقد است سخت گــیری هــای بی جا و غیرمنطقی بزرگسالان زمینه ساز انحرافات اجتماعی می باشد، از نظر جامعه شناسانی چون ساترلند فرار یک رفتار بزهکارانه تلقی می شود که وی معتقد است رفتار بزهکارانه، موروثی و ذاتی افراد نیست بلکه ناشی از تعاریفی است که قوانین اجتماعی برای ما وضع کرده اند و بسته به این که آن قانون خوب یا بد باشد و با توجه به این که آن گروهی که فرد با آن ها ارتباط دارد، هنجارشکنی را ارزش یا ضد ارزش بدانند، افراد ممکن است بزهکار و یا درستکار تلقی شوند. ساترلند معتقد است بزهکاری یا درستی هر فرد ناشی از نظام اجتماعی بوده و ساخت روابط اجتماعی هم عامل رفتار بزهکارانه و هم رفتار جامعه پسندانه است. از نظر سالیوان تعارضات شدید خانوادگی بد رفتاری یا یک نظام خشک و خشن در منزل منجر به فرار کودکان می شود. پدیده فرار از منــزل، در نــظم جامــعه اختلال و آشفتگی ایجاد می کند و منشا بسیاری از رفتارهای بزهکارانه نظیر وابستگی به مواد مخدر و داروهای روانگــردان، انــحــرافات جنــسی و اخــلاقی، شیوع بیماری های مقاربتی و عفونی، رفتارهای خودکشی و دیگرکشی، سرقت و غیره می گردد فرار دختران از منزل نه تنها آن ها را در معرض آسیب های جدی روانی و جسمی قرار می دهد، بلکه در صورت عدم انجام اقدامات موثر برای حل آن، بخشی از نیروی کار و مادران فردای جامعه از دست خواهند رفت. هم چنین روند رو به افزایش دخترانی که از منزل فرار می کنند و خطرات متعددی که این افراد را تهدید می کنند، پدیده فرار از منزل را به صورت یک معضل روانی اجتماعی در آورده است که نیازمند مــطالعه و بررســی عمیق می باشد. حال با توجه به این که ترقی و تنزل هر جامعه تا حدود زیادی در گرو تربیت نسل جوان آن جامعه است، لذا کتاب حاضر در پی آن است تا علل یکی از معضلات بسیار رایج و رو به افزایش فرار از منزل به عنوان یک عامل مهم در گسترش آسیب اجتماعی، ارکان جامعه را تهدید می کند، شناسایی نماید تا بدین وسیله بتوان با برنامه ریزی های در جهت کاهش این معضل گام برداشت. در زمینه مفاسد اجتماعی تناقضات چشمگیری وجود دارد زیرا که ملاک و معیارهای دقیقی در راستای طبقه‌بندی مفاسد اجتماعی مشاهده نمی‌شود و به راحتی نمی‌توان اطلاعات دقیقی را در زمینه سبب‌شناسی آن ارائه کرد. مفاسد اجتماعی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و آن چنان پیچیده است که مسئولین معاونت اجتماعی در تعریف ابعاد گوناگون آن با محدودیت‌های فراوانی روبه‌رو می‌باشند.یکی از پیچیده‌ترین مفاسد اجتماعی تحت عنوان فرار دختران از منزل ملاحظه می‌شود، بدین ترتیب که فرار دختران از منزل نه با نظریه‌های معتبر و نه با یافته‌های یکسان مطرح می‌گردد، بلکه همواره نظریه‌های متفاوتی در توصیف و تبیین آن و یافته‌های کاملاً متناقضی در شناسایی این عارضه بدست می‌آید. بنابراین، ضعف در اطلاعات و تناقض یافته‌ها در حیطه سبب‌شناسی فرار دختران از منزل به عنوان مشکل مساله شناخته می‌شود که می‌تواند سردرگمی‌های فراوانی را بوجود آورد. اینگونه تناقضات در حیطه سبب‌شناسی از دیدگاه روان‌شناسی شدیدتر بوده و پیکره‌ای از مفهوم‌شناسی مرتبط با آسیب‌های روانی را شامل می‌شود.