مفهوم صلح و امنیت بین الملل

در قرن ۲۱ مساله امنیت و صلح بین المللی دارای اهمیت ویژه ای است و با جنگ هایی که در آغاز این قرن رخ داده است اهمیت این پژوهش را بیشتر آشکار می کند.؛ از آنجا که نظام بین الملل در این قرن تحت مواردی مانند سرعت گرفت امر جهانی شدن ، و از پا افتادن و رنگ باختن ناسیونالیسم های رادیکال و نیل به سوی امنیت حقوقی و ساختارگرایی در حقوق بین الملل و در هم تنیدگی و همگونی سازی قوانین و حتی مبانی اعتقادی، اوج گرفته ، جامعه جهانی را متوجه این امر نموده است که « صلح به از جنگ و داوری»(حافظ شیرازی،۷۹۲ ق) از این رو کلیه اعضای جامعه بین المللی خود را ملزم به فیصله مسالمت آمیز اختلافات خود با یکدیگر نموده اند .
در حالی که تحول مفهوم امنیت همچنان ادامه دارد و عملیات حفظ صلح بیشتر و بیشتر گسترش می یابد، سیستم به طور فزاینده ای برای مقابله با تهدیدات و ثبات در جهان تلاش می کند. بنابراین برای روشن شدن بیشتر موضوع در مورد زمینه های توجیهی صلح در قرن ۲۱ در مورد اینکه آیا در حقیقت مشکلات حفظ صلح چند بعدی و محدود به نقص های اداری و فنی است که می توان از طریق تنظیمات سازمانی اصلاح شود یا در رابطه با مسائل اساسی تطبیقی امنیت وتحول مفهوم آن است در جهانی سازی دنیای ما و رشد خرد و آگاهی جمعی که موجب باز تعریف ارزشها وهدف های جامع بشری شده است . به همین ترتیب، این نوشته دارای دو مسیر اصلی است:
نخست ، برسی تحول مفهوم امنیت انسانی و حفظ صلح جهانی در چهارچوب هرم آگاهی
دوم ،برسی ارتباط بین صلح و عدالت ، اصالت اجتماع ، در کنش و واکنش با آگاهی.
با در نظر گرفتن مطالعات امنیتی و صلح در یک چارچوب تحلیلی انسانی که هدف تئوری صلح وامنیت است از طریق آزادی ارتباط صورت می گیرد، تقسیم بین گفتمان و سیستم امنیت ساختارگرا با مشکلات عملی صلح پایدار و امنیت جمعی ، جهانی شدن دنیای ما، مطرح می شود. سه مجموعه اصلی یافته ها وجود دارد که نشان می دهد که حفظ صلح توسط سازمان ملل متحد به نهادینه سازی امنیت داخلی کشورها است که نیازمند عمل حکومتی صلح آمیز به عنوان عضو جامعه جهانی است که سازمان ملل نه از لحاظ فنی و نه قانونی قادر به انجام آن نیست. . نخست، سیاست های صلح طلبانه در نتیجه عمل صلح آمیز پیامدهای ناعادلانه ای را در پی دارد که هزینه ایجاد صلح بالا می رود. دوم، برای ایجاد صلح چند بعدی با موفقیت، سازمان ملل متحد مجبور است که مقاصد اولیه خود به منظور مقابله با اقدامات ضد صلح عدول کند و تابع کشورهای صاحب نفوذ باشد. سوم، حفظ صلح در چهار چوب ساختارگرا بیشتر تشریفاتی است تا نتیجه گرا. "صلح جهانی از طریق قانون" توسط "قانون بین المللی" است که به تدریج تبدیل به یک پدیده واقعی " قانون جهانی " می شود.
هنگامی که فعالیت های خشونت آمیز در یک شهر یا در هر منطقه دیگری در یک کشور رخ دهد ، گفته می شود که تهدیدی برای صلح و امنیت وجود دارد. حتی انقلاب در داخل کشور دیگر، تهدیدی برای صلح و امنیت ملی سایر اعضای جامعه جهانی تلقی خواهد شد . اگر نیروهای پلیس یا ارتش به ویژه در منطقه خاص مستقر شوند، برای برقراری صلح و امنیت انجام می شود. اگر جنگ میان ملت ها یا فعالیت های تروریستی در یک کشور وجود داشته باشد، تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی است. و نیز گفته می شود که سازمان های بین المللی مانند سازمان ملل متحد در جهت حفظ صلح و امنیت در این کشور مشارکت دارند. این دو کلمه، صلح و امنیت نیز به طور جداگانه مورد استفاده قرار می گیرند. همه ادیان از صلح صحبت می کنند. و امروزه در مورد صلح در خانواده یا جامعه نگران هستیم. همچنین درباره نگرانی خانواده ها در خصوص امنیت دختران و زنان وقتی که آنها از خانه بیرون می روند صحبت می کنند.اما به واقعه نمی توان از دستگاه های بروکراتیک عریض و تویلی انتظار ایجاد صلحی پایدار را داشت.باید این مهم را در جای دیگر جست. جایی که بتواند ساختار جدیدی برای صلح جهانی تعریف کند. صلح مفهومی است برابر انسان پس باید اجتماع انسانی آگاه شود تا صلح برقرار گردد. استفاده از اصطلاحات صلح و امنیت در زمینه های مختلف و به طرق مختلف گاه گمراه کننده می شود. به همین دلیل می بایست جنبه های مختلف صلح و امنیت را در زمینه های فردی، اجتماعی، ملی و بین المللی درک کنیم.تا شاهد جنگ های خانمان سوز بشری نباشیم .
بررسی اهمیت موضوع
در خصوص اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر نیز بایستی گفت تحقیق حاضر در زمینه تحول مفهوم صلح و امنیت بین الملل در قرن ۲۱ است. امنیت، اساس و پایه حیات جامعه است منظور از امنیت، اطمینان خاطری است که بر اساس آن افراد جامعه ای که زندگی می کنند، نسبت به حفظ جان، حیثیت و حقوق مادی و معنوی خود بیم و هراسی نداشته باشند، خصلت ها و استعداد های گوناگون بشری و سلطه جوئی هایی که افراد را در طول تاریخ به جان هم انداخته مجموعا موانعی سنگین برای نیل به توقعات طبیعی و منطقی جامعه انسانی بوده است اما چاره جوئی های بشر برای دفع موانع و گشایش راه سعادت خود، تحت تعلیمات پیامبران الهی، فلاسفه، خردمندان و مصلحان، هیچگاه از پای نایستاده است حاصل ملموس این چاره جوئی ها تاسیسات اجتماعی است که قرن ها پیش بشریت به ارزش آن پی برده و همگان در استقرار آن برای رسیدن به خواسته های معقول خود، اتفاق نظر پیدا کرده اند. هر چند جنگ در نظام و ساختار اجتماعی گذشته ابزاری مطلوب در جهت شناخت و ارتباط بشری بوده است . اما امروزه با پیشرفت وسایل ارتباط جمعی جنگ امری آنتی سنتز می نماید که باید از گردونه ی چرخه حیات اجتماعی بشر حذف شود. برای مثال پیشرفت اروپا و ایجاد رنسانس نتیجه جنگ های صلیبی و برخورد و ارتباطی است که جنگ و تزاحم عقاید موجب آن شد است. و نهایتا منجرب تجارت و حشر و نشر دو جامعه شد و سنتز این ارتباط دمکراسی است که در غرب شاهد آن هستیم . به علاوه، امروزه تحقق صلح عادلانه ی جهانی به مثابه حلقه ی مفقوده در چالش ها و هنجارهای بین المللی مستلزم توجه بیش از پیش به آن است که این امر نه تنها موجب رفع ناهنجاری های ملی و بین المللی بوده، بلکه با اجرای آرمان ها و اصول مقرر در منشور ملل متحد شرایط تحقق صلح عادلانه ی جهانی را فراهم می آورد.