وظایف و اختیارات پلیس در جرائم اخلاقی ویژه زنان و کودکان
نویسنده:
یوسف فلاحی
امتیاز دهید
در دوران ﻣﻌﺎﺻـﺮ ﺑـﺎ ﭘﻴﺸـﺮﻓﺖ ﻋﻠـﻮم ﺟـﺮمﺷﻨﺎﺳـﻲ و ﻣﻄﺮح ﺷﺪن ﺑﺤﺚ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از ﺟﺮم، ﺑﻪ ﻧﻘﺶ ﭘﻠﻴﺲ در اﻳﻦ راﺑﻄﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﺣﻘﻮق ﻛﻴﻔﺮی اﻳﺮان، ﻣﺒﻨﺎی ﺟﺮماﻧﮕﺎری ﺿﺮر و ﺣﻜﻢ ﺷﺎرع اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﭘﻠﻴﺲ در ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از ﺟﺮاﻳﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎی ﭘﻴﺸﮕﻴﺮاﻧﻪای ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺟﺮاﻳﻢ ﻧﺎﺷﻲ از اﻳـﻦ دو ﻣﺒﻨـﺎ در ﭘﻴﺶ ﮔﻴﺮد. در اﻳﻦ پایان نامه ، ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭘﺎﺳﺦ داده ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﭘﻠﻴﺲ در ﺟﺮاﻳﻢ اخلاقی ویژه زنان و کودکانﻛﺪام ﺳﻴﺎﺳﺖ را ﺑﺎﻳﺪ اﺗﺨﺎذ ﻧﻤﺎﻳﺪ و آﻳﺎ ﭘﻠﻴﺲ در اﻳـﻦ زﻣﻴﻨـﻪ ﺑﺎﻳـﺪ از ﺳﻴﺎﺳـﺖﻫـﺎیاﻓﺘﺮاﻗﻲ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻳﺎ ﺧﻴـﺮ. حمایت از زنان و کودکان در سایه افزایش امنیت اجتماعی و پیشگیری از افزایش جرایم علیه زنان و کودکان از طریق ارائه خدمات مشاورهای برای ارتقای سطح فرهنگی خانواده ها و اطلاع رسانی به قربانیان خشونت های خانوادگی از مهمترین اهداف سازمان نیروی انتظامی است. پلیس میتواند در راستای پیشگیری از وضعیتهای جرمزا، آمار بزه دیدگی زنان و کودکان را کاهش دهد .
۱-۱ بررسی کلی موضوع
وظیفه امنیت و جلوگیری از ارتکاب جرایم امروزه بیشتر فدای تعهد به رسیدگی به شکایات و اجرای مجازات شده که به اندازه کافی وقت و بودجه سازمان های انتظامی را به خود اختصاص دهد. بنابراین می توان معتقد گردید که باید نظام کنترل مقداری انفکاک بیشتری از نظام دادرسی داشته باشد۰ البته ایده اخیری با این ایراد عمده روبرست که تنها با حضور در صحنه و درک واقعیتها ی جرایم محقق می توان راهکارهای عملیاتی و قابل اجراء در کنترل جرایم داد. اغلب زمانها پیشگیری یک مبنای ائدلوژیک داشته و قبل از هر چیز ابعاد اقتصادی و نظامی آن مدنظر بوده است. مفهوم پیشگیری پس از آن در قرن نوزدهم جهت رسیدن به یک طرح انسانی و مبتنی بر رفاه اجتماعی، بعد و جنبه اجتماعی با رنگ و بوی اخلاقی به خود گرفت. با توجه به این که یکی از اهداف پلیس پیشگیری از وقوع جرم میباشد، میتوان تأثیر مستقیم پلیس بر پیشگیری را در سیاست های اجرایی این سازمان مشاهده نمود باتوجه به اینکه موضوع اصلی در این تحقیق وظایف و اختیارات پلیس در جرائم اخلاقی ویژه زنان و کودکان می باشد تمرکز ما نیز خاص همین موضوع می باشد و این مساله اساسی را در پی دارد که حدود وظایف و اختیارات پلیس در مقابله با جرایم اخلاقی ویژه زنان و کودکان باید چگونه باشد .
۱-۲- پیشینه این اثر علمی
در مورد اصل موضوع هنوز پایان نامه ای یا کتابی ارئه نگردیده ولی مقالاتی در مجلات معتبر به چاپ رسیده است که در به آنها اشاره خاهم کرد :
۱.مقاله پلیس و پیشگیری از جرایم بدون بزه دیده نویسنده: محمدمهدی ساداتی چاپ شده در مجله پژوهش نامه نظم و امنیت انتظامی بهار ۱۳۹۰ که اشاره دارد به اینکه در ﺣﻘﻮق ﻛﻴﻔﺮی اﻳﺮان، ﻣﺒﻨﺎی ﺟﺮماﻧﮕﺎری ﺿﺮر و ﺣﻜﻢ ﺷﺎرع اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﭘﻠﻴﺲ درﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از ﺟﺮاﻳﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎی ﭘﻴﺸﮕﻴﺮاﻧﻪای ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺟﺮاﻳﻢ ﻧﺎﺷﻲ از اﻳـﻦ دو ﻣﺒﻨـﺎ درﭘﻴﺶ ﮔﻴﺮد. در اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ، ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭘﺎﺳﺦ داده ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﭘﻠﻴﺲ در ﺟﺮاﻳﻢ ﺑﺪون ﺑﺰه دﻳﺪهﻛﺪام ﺳﻴﺎﺳﺖ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮاﻧﻪ را ﺑﺎﻳﺪ اﺗﺨﺎذ ﻧﻤﺎﻳﺪ و آﻳﺎ ﭘﻠﻴﺲ در اﻳـﻦ زﻣﻴﻨـﻪ ﺑﺎﻳـﺪ از ﺳﻴﺎﺳـﺖﻫـﺎیاﻓﺘﺮاﻗﻲ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻳﺎ ﺧﻴـﺮ. ﺑـﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﺑﺮرﺳـﻲ اﻳـﻦ ﺳﻴﺎﺳـﺖﻫـﺎ، ﻧﺨﺴـﺖ ﺗـﺄﺛﻴﺮﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﺰه دﻳﺪه ﺷﻨﺎﺳﻲ را ﺑﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎی ﭘﻴﺸﮕﻴﺮاﻧﻪ ﺑـﺎ ﺗﺄﻛﻴـﺪ ﺑـﺮ ﻧﻘـﺶ ﭘﻠـﻴﺲ در ﺟـﺮاﻳﻢﺑﺪون ﺑﺰه دﻳﺪه ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار داده و ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑـﻪ ﻋﻨﺎﺻـﺮ ﻣﺘﺸـﻜﻠﻪ ﺟـﺮم راﻫﻜﺎرﻫـﺎی ﭘﻠﻴﺲ را در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﻴد.
۲.مقاله نقش پلیس در دادرسی کودکان و نوجوانان نویسنده سید سعید کشفی چاپ شده در مجله دانش انتظامی بهار ۱۳۸۷ یکی از معضلاتی که دادرسی اطفال با آن روبهروست،نحوه برخورد و چگونگی رفـتار بـا ایـن کودکان بزهکاراست که امری فنی و روانشناختی است.پژوهشهایی که در این زمینه صورت گرفته،محدود و دارایکاستیهای زیادی اسـت.طرز کار و عملکرد پلیس بهعنوان یکی از بازوان دستگاه عدالت کیفری در این تحقیقات مورد توجه قـرار نگرفته است.در این نـوشتار سـعی شده تا به روش تحقیق مروری،انتقادی و تحلیلی به شیوه کتابخانهای و میدانی با استفاده از سایر کتب و قوانین و مقررات بینالمللی به نقش پلیس متخصص دردادرسی کودکان و نوجوانان پرداخته شود. نتایج حاصل این تحقیق درباره نقش پلیس در مـرحله تعقیب و تحقیق و برخورد متفاوت پلیس با کودکانو بزهکاران است و طرز کار پلیس،در مرحله صدور و اجرا و پس از اجرای حکم این است که با حضور خوددر هریک از این مراحل و ارائه توصیههای لازم به مقام قـضایی نـقش مهمی در اجرای دادرسی عادلانه داشتهباشد.ضرورت تشکیل پلیس اطفال و نوجوانان بزهکار از نتایج این تحقیق به شمار میرود.
۳. مقاله فرهنگ خشونت خانگی علیه زنان با تأکید بر نقش پلیس در کاهش آن نویسنده سهیلا صادقی فسایی
چاپ شده در مجله مطالعات فرهنگی و ارتباطات بهار ۱۳۹۱ که این مقاله با استفاده از دادههایی که از یک تحقیق کیفی در مورد خشونت علیه زنان بهدست آمده است، بر آن است تا تجربه زیسته و تصور زنان را نسبت به انواع خشونت خانگی، علتهای آن و نقش سیستم عدالت کیفری، قانون و پلیس در برخورد با خشونتهای خانگی تبیین و ترسیم کند. این پژوهش براساس مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته با ۵۰ زن متأهل ۶۳-۱۸ ساله در تهران صورت گرفته است و فاقد قابلیت تعمیم آماری میباشد.یافتههای تحقیق حاکی از آن است که اگرچه زنان خشونتهای خانگی را امری به شدّت ناپسند و آسیبرسان میدانند، اما بیشتر آن را مسئلهای شخصی و خصوصی تلقی میکنند. از طرفی زنان خشونت علیه خود را امری اجتنابناپذیر نمیدانند، بلکه بر این باورند که با تغییر در قوانین و سیستمهای فرهنگی که مردسالاری را مورد حمایت قرار میدهد، میتوان از خشونتهای خانگی که بهطور عمده در متن مناسبات قدرتی و نابرابری زنان و مردان تعریف میشود، اجتناب کرد. زنان بر این باورند که حاکمیت مردسالاری بر دستگاههای قانونی و اجرایی مانع از برخورد با خشونتهای خانگی میگردد. نتایج تحقیق در این راستا قابل تفسیر است که خشونتهای خانگی به سهولت قابل پیگرد قانونی نمیباشد، مگر آنکه قربانیان خشونت عزم خود را در جهت پیگیری قانونی جزم کنند و از طرفی، قانونگذار نیز خشونتهای خانگی را جرم تلقی کند و برای خاطیان و مجرمان تنبیه مناسبی را در نظر گیرد.
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش
ناهنجاری ها و جرایم اجتماعی در تمام اعصار و جوامع وجود داشته است لیکن در برخی از شرایط با گسترش دامنه آنها معضلاتی ایجاد می شود که تداوم حیات اجتماعی را با خطر مواجه می کند. بروز این مسأله در جامعه ای که دارای فرهنگ غنی دینی و اخلاقی در حوزه زندگی فردی و اجتماعی است قابل تامل و دقت بیشتری می باشد. علائم هشدار دهنده ای نظیر افزایش نرخ ارتکاب جرایم با توجه به رشد جمعیت، افزایش تنوع جرایم، کاهش سن ارتکاب جرایم در میان زنان، ارتکاب علنی بسیاری از جرایم خلاف اخلاق و عفت عمومی نشان می دهد که سنگ بنای اجتماع یعنی خانواده و بلاخص دو قشر زنان و کودکان بیشتر در معرض آسیبها و تهدیدات جدی می باشند. لذا پیشگیری از جرم فرایند عقلانی است که گذشت زمان و تجربه، درستی آن را نشان خواهد داد. یکی از اهداف سازمان ناجا پیشگیری از جرایم علیه زنان و کودکان و پی جویی و مبارزه با مجرمان زن است. لذا پلیس می تواند با ارائه خدماتی از قبیل مشاوره و اطلاع رسانی به زنان قربانی خشونت، روان شناسی و آگاه سازی، اطمینان دادن به کودکان در معرض خطر، ایجاد زمینه فرهنگ پذیری و رعایت موازین اخلاقی و نیز ارتقای فرهنگ اخلاقی و انسانی در پیشگیری از جرم موثر باشد. لذا در این نوشتار ضمن توصیف مفهوم پیشگیری و مصادیق آن به صور بزه دیدگی زنان و کودکان به تفکیک و همچنین به بررسی وظایف و اختیارات پلیس در پیشگیری کیفری و غیر کیفری (اجتماعی ـ وضعی( از جرایم اخلاقی علیه زنان و کودکان بزه دیده از منظر جرم شناسی پرداخته می شود و اگر این مسئله به خوبی مورد بررسی قرار نگیرد و پلیس در این زمینه وظایف و اختیات خود را به خوبی انجام ندهد خطری بسیار جدی بنیان خانواده که زنان و کودکان رکن اصلی آن هستند، را مورد تهدید خود قرار می دهد .
بیشتر
۱-۱ بررسی کلی موضوع
وظیفه امنیت و جلوگیری از ارتکاب جرایم امروزه بیشتر فدای تعهد به رسیدگی به شکایات و اجرای مجازات شده که به اندازه کافی وقت و بودجه سازمان های انتظامی را به خود اختصاص دهد. بنابراین می توان معتقد گردید که باید نظام کنترل مقداری انفکاک بیشتری از نظام دادرسی داشته باشد۰ البته ایده اخیری با این ایراد عمده روبرست که تنها با حضور در صحنه و درک واقعیتها ی جرایم محقق می توان راهکارهای عملیاتی و قابل اجراء در کنترل جرایم داد. اغلب زمانها پیشگیری یک مبنای ائدلوژیک داشته و قبل از هر چیز ابعاد اقتصادی و نظامی آن مدنظر بوده است. مفهوم پیشگیری پس از آن در قرن نوزدهم جهت رسیدن به یک طرح انسانی و مبتنی بر رفاه اجتماعی، بعد و جنبه اجتماعی با رنگ و بوی اخلاقی به خود گرفت. با توجه به این که یکی از اهداف پلیس پیشگیری از وقوع جرم میباشد، میتوان تأثیر مستقیم پلیس بر پیشگیری را در سیاست های اجرایی این سازمان مشاهده نمود باتوجه به اینکه موضوع اصلی در این تحقیق وظایف و اختیارات پلیس در جرائم اخلاقی ویژه زنان و کودکان می باشد تمرکز ما نیز خاص همین موضوع می باشد و این مساله اساسی را در پی دارد که حدود وظایف و اختیارات پلیس در مقابله با جرایم اخلاقی ویژه زنان و کودکان باید چگونه باشد .
۱-۲- پیشینه این اثر علمی
در مورد اصل موضوع هنوز پایان نامه ای یا کتابی ارئه نگردیده ولی مقالاتی در مجلات معتبر به چاپ رسیده است که در به آنها اشاره خاهم کرد :
۱.مقاله پلیس و پیشگیری از جرایم بدون بزه دیده نویسنده: محمدمهدی ساداتی چاپ شده در مجله پژوهش نامه نظم و امنیت انتظامی بهار ۱۳۹۰ که اشاره دارد به اینکه در ﺣﻘﻮق ﻛﻴﻔﺮی اﻳﺮان، ﻣﺒﻨﺎی ﺟﺮماﻧﮕﺎری ﺿﺮر و ﺣﻜﻢ ﺷﺎرع اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﭘﻠﻴﺲ درﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از ﺟﺮاﻳﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎی ﭘﻴﺸﮕﻴﺮاﻧﻪای ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺟﺮاﻳﻢ ﻧﺎﺷﻲ از اﻳـﻦ دو ﻣﺒﻨـﺎ درﭘﻴﺶ ﮔﻴﺮد. در اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ، ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭘﺎﺳﺦ داده ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﭘﻠﻴﺲ در ﺟﺮاﻳﻢ ﺑﺪون ﺑﺰه دﻳﺪهﻛﺪام ﺳﻴﺎﺳﺖ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮاﻧﻪ را ﺑﺎﻳﺪ اﺗﺨﺎذ ﻧﻤﺎﻳﺪ و آﻳﺎ ﭘﻠﻴﺲ در اﻳـﻦ زﻣﻴﻨـﻪ ﺑﺎﻳـﺪ از ﺳﻴﺎﺳـﺖﻫـﺎیاﻓﺘﺮاﻗﻲ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻳﺎ ﺧﻴـﺮ. ﺑـﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﺑﺮرﺳـﻲ اﻳـﻦ ﺳﻴﺎﺳـﺖﻫـﺎ، ﻧﺨﺴـﺖ ﺗـﺄﺛﻴﺮﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﺰه دﻳﺪه ﺷﻨﺎﺳﻲ را ﺑﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎی ﭘﻴﺸﮕﻴﺮاﻧﻪ ﺑـﺎ ﺗﺄﻛﻴـﺪ ﺑـﺮ ﻧﻘـﺶ ﭘﻠـﻴﺲ در ﺟـﺮاﻳﻢﺑﺪون ﺑﺰه دﻳﺪه ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار داده و ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑـﻪ ﻋﻨﺎﺻـﺮ ﻣﺘﺸـﻜﻠﻪ ﺟـﺮم راﻫﻜﺎرﻫـﺎی ﭘﻠﻴﺲ را در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﻴد.
۲.مقاله نقش پلیس در دادرسی کودکان و نوجوانان نویسنده سید سعید کشفی چاپ شده در مجله دانش انتظامی بهار ۱۳۸۷ یکی از معضلاتی که دادرسی اطفال با آن روبهروست،نحوه برخورد و چگونگی رفـتار بـا ایـن کودکان بزهکاراست که امری فنی و روانشناختی است.پژوهشهایی که در این زمینه صورت گرفته،محدود و دارایکاستیهای زیادی اسـت.طرز کار و عملکرد پلیس بهعنوان یکی از بازوان دستگاه عدالت کیفری در این تحقیقات مورد توجه قـرار نگرفته است.در این نـوشتار سـعی شده تا به روش تحقیق مروری،انتقادی و تحلیلی به شیوه کتابخانهای و میدانی با استفاده از سایر کتب و قوانین و مقررات بینالمللی به نقش پلیس متخصص دردادرسی کودکان و نوجوانان پرداخته شود. نتایج حاصل این تحقیق درباره نقش پلیس در مـرحله تعقیب و تحقیق و برخورد متفاوت پلیس با کودکانو بزهکاران است و طرز کار پلیس،در مرحله صدور و اجرا و پس از اجرای حکم این است که با حضور خوددر هریک از این مراحل و ارائه توصیههای لازم به مقام قـضایی نـقش مهمی در اجرای دادرسی عادلانه داشتهباشد.ضرورت تشکیل پلیس اطفال و نوجوانان بزهکار از نتایج این تحقیق به شمار میرود.
۳. مقاله فرهنگ خشونت خانگی علیه زنان با تأکید بر نقش پلیس در کاهش آن نویسنده سهیلا صادقی فسایی
چاپ شده در مجله مطالعات فرهنگی و ارتباطات بهار ۱۳۹۱ که این مقاله با استفاده از دادههایی که از یک تحقیق کیفی در مورد خشونت علیه زنان بهدست آمده است، بر آن است تا تجربه زیسته و تصور زنان را نسبت به انواع خشونت خانگی، علتهای آن و نقش سیستم عدالت کیفری، قانون و پلیس در برخورد با خشونتهای خانگی تبیین و ترسیم کند. این پژوهش براساس مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته با ۵۰ زن متأهل ۶۳-۱۸ ساله در تهران صورت گرفته است و فاقد قابلیت تعمیم آماری میباشد.یافتههای تحقیق حاکی از آن است که اگرچه زنان خشونتهای خانگی را امری به شدّت ناپسند و آسیبرسان میدانند، اما بیشتر آن را مسئلهای شخصی و خصوصی تلقی میکنند. از طرفی زنان خشونت علیه خود را امری اجتنابناپذیر نمیدانند، بلکه بر این باورند که با تغییر در قوانین و سیستمهای فرهنگی که مردسالاری را مورد حمایت قرار میدهد، میتوان از خشونتهای خانگی که بهطور عمده در متن مناسبات قدرتی و نابرابری زنان و مردان تعریف میشود، اجتناب کرد. زنان بر این باورند که حاکمیت مردسالاری بر دستگاههای قانونی و اجرایی مانع از برخورد با خشونتهای خانگی میگردد. نتایج تحقیق در این راستا قابل تفسیر است که خشونتهای خانگی به سهولت قابل پیگرد قانونی نمیباشد، مگر آنکه قربانیان خشونت عزم خود را در جهت پیگیری قانونی جزم کنند و از طرفی، قانونگذار نیز خشونتهای خانگی را جرم تلقی کند و برای خاطیان و مجرمان تنبیه مناسبی را در نظر گیرد.
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش
ناهنجاری ها و جرایم اجتماعی در تمام اعصار و جوامع وجود داشته است لیکن در برخی از شرایط با گسترش دامنه آنها معضلاتی ایجاد می شود که تداوم حیات اجتماعی را با خطر مواجه می کند. بروز این مسأله در جامعه ای که دارای فرهنگ غنی دینی و اخلاقی در حوزه زندگی فردی و اجتماعی است قابل تامل و دقت بیشتری می باشد. علائم هشدار دهنده ای نظیر افزایش نرخ ارتکاب جرایم با توجه به رشد جمعیت، افزایش تنوع جرایم، کاهش سن ارتکاب جرایم در میان زنان، ارتکاب علنی بسیاری از جرایم خلاف اخلاق و عفت عمومی نشان می دهد که سنگ بنای اجتماع یعنی خانواده و بلاخص دو قشر زنان و کودکان بیشتر در معرض آسیبها و تهدیدات جدی می باشند. لذا پیشگیری از جرم فرایند عقلانی است که گذشت زمان و تجربه، درستی آن را نشان خواهد داد. یکی از اهداف سازمان ناجا پیشگیری از جرایم علیه زنان و کودکان و پی جویی و مبارزه با مجرمان زن است. لذا پلیس می تواند با ارائه خدماتی از قبیل مشاوره و اطلاع رسانی به زنان قربانی خشونت، روان شناسی و آگاه سازی، اطمینان دادن به کودکان در معرض خطر، ایجاد زمینه فرهنگ پذیری و رعایت موازین اخلاقی و نیز ارتقای فرهنگ اخلاقی و انسانی در پیشگیری از جرم موثر باشد. لذا در این نوشتار ضمن توصیف مفهوم پیشگیری و مصادیق آن به صور بزه دیدگی زنان و کودکان به تفکیک و همچنین به بررسی وظایف و اختیارات پلیس در پیشگیری کیفری و غیر کیفری (اجتماعی ـ وضعی( از جرایم اخلاقی علیه زنان و کودکان بزه دیده از منظر جرم شناسی پرداخته می شود و اگر این مسئله به خوبی مورد بررسی قرار نگیرد و پلیس در این زمینه وظایف و اختیات خود را به خوبی انجام ندهد خطری بسیار جدی بنیان خانواده که زنان و کودکان رکن اصلی آن هستند، را مورد تهدید خود قرار می دهد .
آپلود شده توسط:
ghanonyar021
1400/06/18
دیدگاههای کتاب الکترونیکی وظایف و اختیارات پلیس در جرائم اخلاقی ویژه زنان و کودکان