رسته‌ها
اِلمان‌ها و هویت شهری
امتیاز دهید
5 / 0
با 0 رای
امتیاز دهید
5 / 0
با 0 رای
قابلیت زندگی،هویت ،اصالت و فرصت های شهری از خصوصیات مثبت محیط شهری است که باید در خدمت فرد،شهروند و واحدهای کوچک اجتماعی قرار گیرد.ساختار شهر بایستی به طور مستقیم از طریق نهادها و به طور نمادی از طریق فضاهای عمومی اش دعوت کننده و مشوق حیات عمومی باشد.فضای عمومی شهر برخلاف فضاهای محله ای باید به روی تمامی اعضای جامعه باز باشد . فضای عمومی شهر محل تعامل و معاشرت گروه های مختلف مردم می باشد . محلی است که مردمان متفاوت برخورد و معاشرت می نمایند.کسی نباید از این فضا طرد شود مگر آنکه توازن حیات ان را مورد تهدید قرار دهد نشانه های شهری به عنوان یک عنصر خاص،نمادشاخص فضای شهری،عمل می کنند.این نشانه ها در راستای سبک ها ،روش هاواعتقادات یک اجتماع شکل می گیرند ومی توانند به معرفی یک منطقه ی خاص به لحاظ تاریخی ،جغرافیایی و فرهنگی و..بپردازندکه دربرقراری ارتباط موثر شهروندان و کسانی که به محل رفت وآمددارند نقش مهمی دارند.هدف دیگر المان ها، ارتقای کیفیت و ایجاد سرزندگی فضاهای شهری و زیبایی و شادابی است.نصب نشانه های شاخص شهری وکمک گرفتن از ابزارهایی جهت زیباسازی آنها از عوامل مهم ایجاد محیط سالم و با نشاط برای زندگی شهروندان است.اولین نقشی که بر طراحی نماد شهری قائل می شویم،ارتباط بصری و درک معنایی مناسب بین طرح وانسان است سپس،وظیفه زیباسازی محیط شهری را برعهده می گیرند.ازآنجایی که طراحان شهری نقش مهمی درایجاد ومکان یابی فضاها و نمادها دارند لذا درایجاد فضاهای شهری متناسب با محیط شهری نیازمند شناخت کافی از هویت شهری ورفتارشناسی انسان هستند تا با بهره گیری از این موارد بتوانند فضای شهری مناسبی برای تعاملات اجتماعی و زندگی جمعی شهری،طراحی و اجرا نمایند و بتوان به نحوی کیفیت زندگی شهری را بالا برده و شهر را متمایز از دیگر شهرها ساخت و به مکان جاذب جمعیت و گردشگران تبدیل شود.
یکی از عواملی که القا کننده هویت در فضاهای شهری می باشد المانهای شهری است.
حال موضوع در این است که این المانها باید چه ویژگی هایی داشته باشند تا یاد اور ان هویت شهری باشند و سبب براتگیخته شدن حس تعلق خاطر برای ساکنان باشد. رعایت مجموعه عوامل فرهنگی و اجتماعی مردمان هر منطقه در شکل دهی به هویت شهر نقش دارد.
۱-۲-تعریف مفاهیم
۱-۲-۱-فضاهای شهری
فضاهای شهری بخشی از فضاهای عمومی شهری هستند ، که استفاده کننده آنها مردم هستند.دراین فضاها برخی رفتارهای اجتماعی و برخوردهای از پیش تعیین نشده اتفاق می افتد.که بسیاری از آن ها یاداور خاطرات ارتباطات افراد با یکدیگر و محیط است.گاهی حتی برخی از ساختمان ها و بناها شهری نشان دهنده ی این مفهوم است.چرا فضاهای شهری همیشه به عنوان عناصر ضروری درهویت یک شهر در نظر گرفته شده اند و چرا وقتی ازمردم یک شهر خواسته می شود تا نقشه های ذهنی از شهرشان را ارائه دهند از میدان های عمومی و و باغ ها شروع می کنند.این مسائل نشان دهنده این است که فضاها در شهرها ،توالی و تناسب آنها و شیوه ای که با هم در ارتباط هستند دارای اهمیت فرهنگی زیاد در زندگی درشهرهاست.فضاهای عمومی شهری باید به عنوان یک سیستم فضایی با اندازه های مختلف و متناسب ،با کارکرد ها و معانی متفاوت بوجودآیند.)بحرینی ۵۳:۱۳۸۸)پس فضای شهری بخش هایی از بافت شهری است « مفهومی است که در ذهن شهروندان نقش می بندد. ریچارد راجرز فضای شهری را این چنین می داندکه عموم مردم به آن دسترسی فیزیکی و بصری دارندو بستری است برای فعالیت های انسان وبرقراری تعاملات اجتماعی، به عنوان مثال خیابان ها ،میادین و سایر مسیرهایی که دیگران حق عبور از آنها را دارند و سایر فضاهایی که دسترسی مردم در آن آزاد بوده و واسطه ای برای برقراری ارتباط با افراد جدید و کسانی است که آنها را می شناسیم یا نمی شناسیم،از جمله فضاهای شهری محسوب می شوند.( مدنی پور ۱۳۷۹:۳۱)
به طور کلی در تعریف فضا دو رویکرد وجود دارد: نخست «متمایز ساختن فضاست»؛ بُعدی تجویزی که هنر و معماری متوجه آن است و دومی «بیان ماهیت دقیق فضاست». بُعدی توصیفی که مورد توجه فلسفه، ریاضیات و فیزیک است. [مدنی‌پور، ۱۳۷۹:۵] که البته در قسمت مربوط به فضا، تعاریف و مفاهیم مرتبط با آن آورده شده و در این بخش صرفاً به فضای شهری و تعابیر مرتبط با آن می‌پردازیم. برای آن که این بررسی و مطالعه روندی درست و منطقی داشته باشد، بهتر است ابتدا نگاهی به تاریخ پیدایش مفهوم فضا در معماری و شهرسازی داشته باشیم و سپس نظریات مختلفی را که در این رابطه ارائه شده‌اند، مرور کنیم، و در نهایت به یک جمع‌بندی برسیم. بررسی‌ها نشان می‌دهند که عبارت «فضای شهری» ترکیب واژه‌ای نسبتاً جدیدی می‌باشد و حتی در رابطه با معماری نیز ترکیب «فضای معماری» نسبت به قدمت تاریخ معماری، واژه‌ی قدیمی به حساب نمی‌آید. حال آن که فضای معماری و فضای شهری رابطه‌ای تنگاتنگ با هم دارند، بد نیست مروری اجمالی بر فضای معماری داشته باشیم و سپس به بحث فضای شهر بپردازیم. در برداشت و تلقی از فضا در طول تاریخ معماری، سه مرحله را می‌توان مطرح کرد. در مرحله‌ی نخست که نمونه‌ی آن مصر باستان، سومر و یونان است، فضای معماری با جابه‌جایی و بازی حجم‌ها ساخته می‌شود و به فضای داخلی کم‌تر توجه شده است. در مرحله‌ی دوم، که در نیمه‌ی دوم تمدن رومیان آغاز شده، فضای معماری مترادف با فضای تزیین شده‌ی داخل ساختمان است. مرحله‌ی سوم، در آغاز قرن بیستم شکل گرفت که با برچیدنِ دید منفرد پرسپکتیوی که منجر به انقلابی بصری شد، درک و استنباط ما از فضای معماری و شهری، به مثابه‌ی پذیرفتن و ستایش از کیفیت‌های ساختمان‌های منفرد و مجزای ساطع کننده‌ی فضا، و همچنین یافتن قرابتی با مرحله‌ی نخستین و باستانیِ درک فضا از نتایج بنیادی این تحول بود. [مدنی‌پور، ۱۵-۱۳۷۹:۵] اما مطالعه‌ی تاریخ شهرسازی نشان می‌دهد که موضوع فضای شهری در عهد باستان در سازمان فضایی شهر، نتیجه‌ی عمل اجتماعی ـ سیاسی در قلمرو عمومی بوده است. هابرماس ریشه‌های تاریخی و مکانی حوزه‌ی عمومی را درون سالن‌ها و مجامع عمومیِ بحث‌های آزاد و علنیِ قرن هجدهم جست‌وجو و پی‌گیری می‌کند. این مفهوم از اواخر قرن هجدهم دگرگون شد و با گسست مفهوم زندگی عمومی و پیشی گرفتن نهادهای اقتصادی از دیگر نهادها، موضوع جدایی سوژه، ابژه و فرم و عملکرد، مفهوم فضای شهری را دگرگون ساخت. در قرن بیستم با جنبش مدرن (تکیه بر عملکردگرایی)، منطقه‌بندی یا Zoning و انفکاک عملکردهای شهر به چهار عمل اصلی و با غلبه و تسلط ماشین، عملاً فضای شهری به دست فراموشی سپرده شد. از دهه‌ی ۶۰ قرن بیستم، با نظریه‌ی فرهنگ گراها، فضای شهری جزئی از ساخت شهر به شمار آمد و کلیتی پیوسته یافت، که از حیث فیزیکی دارای بدنه‌ی محصور بود و فعالیت‌های شهر در آن استقرار یافت. فضای شهری نیز به عنوان بخشی از ارگانیسم زنده شهری با شرایط اجتماعی و اقتصادی مرتبط دیده شد و دارای محیطی اجتماعی شد که در بردارنده‌ی روابط میان مردم بود. [باقری، ۱۳۸۵:۶۴] اما تعاریف نقل شده در مورد فضای شهری نیز از منظرهای گوناگون ارائه شده‌اند که کاملاً وابسته به جهان‌بینی ارائه کنندگان این تعاریف است. بعضی از این تعاریف، یا بهتر است بگوییم اکثر این تعاریف، صرفاً کالبدی بوده و بعضی دیگر به مباحث غیرکالبدی نیز توجه کرده‌اند، که در این جا نمونه‌‌هایی از این تعاریف آورده شده‌اند. راب کریر درباره‌ی تعریف مفهوم و فضای شهری چنین می‌گوید: «اگر بخواهیم مفهوم فضای شهری را بدون تحمیل معیارهای زیباشناختی روشن کنیم، ناگزیریم فضاهای بین ساختمان‌ها را در شهرها و دیگر مکان‌ها، فضای شهری قلمداد کنیم. این فضا از نظر هندسی با نمادهای گوناگون محصور می‌شود. فقط وضوح ویژگی‌های هندسی و کیفیت‌های زیباشناختی آن است که به ما اجازه می‌دهد، آگاهانه فضای باز بیرونی را فضای شهری تلقی کنیم. فضای باز بیرونی به منظور تحرک در هوای آزاد و با تقسیمات عمومی، نیمه عمومی و خصوصی تعریف می‌شود» [کریر، ۱۳۸۳:۱۵] که در این تعریف، بیش‌ترین تأکید بر کیفیت کالبدی‌ست. زوکر فضای شهری را ساختاری سازمان یافته، آراسته و واجد نظم به صورت کالبدی برای فعالیت‌های انسانی و استوار بر قواعد معین و روشن می‌داند؛ که این قواعد عبارت‌اند از: ارتباط میان شکل و بدنه‌ی ساختمان‌های محصور کننده‌ی هم شکل و یکدست، با متنوع بودن آن‌ها، ابعاد مطلق بدنه‌ها نسبت به پهنا و درازای فضایی که در میان گرفته شده، و زاویه‌ی گذرها یا خیابان‌هایی که به میدان می‌رسند، و سرانجام موقعیت و محل بناهای تاریخی، آب‌نماها و فواره‌ها یا عناصر سه بعدی دیگر که می‌توان بر آن‌ها تأکید کرد. بر اساس خصوصیات مورد نظر زوکر، تعریف دیگری نیز ارائه شده است مبنی بر این که فضای شهری فضایی‌ست که در آن ارتباطات ویژه‌ی بصری و حرکتی در فضایی با خصوصیات مورد نظر در تعریف زوکر، موجد فضای شهری‌ست. [توسلی، بنیادی ۱۳۷۱:۱۸] که در این تعاریف نیز بیش‌تر بر روی ابعاد کمی و کالبدی فضا تمرکز شده است و جایگاه انسان به عنوان مهم‌ترین عامل استفاده‌کننده از فضا و ابعاد کیفی و معنوی فضا مورد غفلت واقع شده است. برونو زوی فضا را ذات معماری می‌داند و از همین تعریف برای فضای شهری پیروی می‌کند و چنین بیان می‌کند: «جایی که خیابان‌ها، میدان‌ها، پارک‌ها، زمین‌های بازی و باغ‌ها همگی فضاهایی خالی‌اند که محدود شده‌اند یا طوری تعریف شده‌اند که فضایی محصور پدید آورند، این همان فضای شهری‌ست.» [مدنی‌پور، ۱۳۷۹:۱۰] که باز در این تعریف هم بر عناصر کاملاً مادی فضا تأکید شده و بُعد معنوی و کیفی فضا و انسان مورد غفلت قرار گرفته است. برخی نظرات، فضای شهری را فرآیندی اجتماعی ـ مکانی می‌دانند که تمام ساختمان‌ها، اشیا، فضاهای محیطی و شهری و نیز افراد، رویدادها و روابط میان آن‌ها را در بر می‌گیرد. [نقی‌زاده، ۱۳۸۴:۱۷۶] مثلاً کول کوهن عبارت فضای شهری را این گونه تعریف می‌کند: فضای اجتماعی و فضای ساخته شده و مصنوع. فضای اجتماعی «تداعی فضای نهادهای اجتماعی» است که مورد مطالعه‌ی جامعه‌شناسان و جغرافی‌دانان است. اما آنچه مورد توجه معماران است، مورفولوژی فضاست؛ طریقی که فضا بر ادراک ما اثر می‌گذارد و شیوه‌ی به کارگیری فضا و معنایی‌ست که از آن می‌توان استخراج کرد. به گفته‌ی کول کوهن، این دیدگاه به دو رویکرد می‌انجامد: آن که فرم‌ها را مستقل از کارکرد می‌بیند، و آن که کارکردها را تعیین‌کننده‌ی فرم‌ها می‌داند و در ارتباط متقابل فرم و کارکرد است که دیدگاه دوم به رویکرد جغرافی‌دانان و جامعه‌شناسان نزدیک است. [مدنی‌پور، ۱۵-۱۳۷۹:۵] یا در همین راستا، فضای شهری این گونه تعریف شده که فضای شهری بخشی از «فضاهای باز عمومی شهرها هستند که به نوعی تبلور ماهیت زندگی جمعی می‌باشند؛ یعنی جایی که شهروندان در آن حضور دارند. فضای شهری صحنه‌ای است که داستان جمعی در آن گشوده می‌شود» [کار، ۱۹۹۲ به نقل از پاکزاد ۱۳۸۵:۸۱] و یا «در این فضا فرصت آن وجود دارد که برخی مرزهای اجتماعی شکسته شود و برخوردهای از پیش تدوین نیافته به وقوع پیوندد و افراد در یک محیط اجتماعی جدید با هم اختلاط یابند». [لینچ:۱۹۷۲ به نقل از پاکزاد ۱۳۸۵:۸۱] که در این تعاریف علاوه بر ابعاد کالبدی فضا، به نقش انسان نیز در تعریف فضای شهری توجه شده، ولی باز هم از ابعاد معنوی و کیفی فضا غفلت شده است. در تعریف دیگری از فضای شهری، چنین آمده است: «فضای شهری به مفهوم صحنه‌ای‌ست که فعالیت‌های عمومی زندگی شهری در آن‌ها به وقوع می‌پیوندند. خیابان‌ها، میدان‌ها و پارک‌های یک شهر فعالیت‌های انسانی را شکل می‌دهند.» [بحرینی: ۱۳۸۸:۳۱۳] در این تعریف نیز اولاً برای فعالیت‌های عمومی تعریف درستی ارائه نشده، و ثانیاً فضاهای شهری محدود به سه حیطه‌ی خیابان، میدان و پارک شده‌اند. در حالی که ما فضاهای شهری دیگری نیز در شهرهای خودمان داریم که در آن‌ها فعالیت انسانی صورت می‌گیرد و در زمره‌ی این تقسیم‌بندی قرار نگرفته‌اند، مانند: بازارها، حسینیه‌ها، تکیه‌ها، میدانچه‌های محلی و .. . یا در تعریف دیگری چنین آمده است که «فضای شهری مکان اصلی وقایع و حوادثی‌ست که نقشی خلاق در پیوند امروز یا فردا را سامان می‌دهد. فضای شهری مکان آمد و شد میان گذشته، حال و آینده است. این فضا در بر گیرنده‌ی چهار عنصر اساسی: ساکنان یا عابران، عناصر انسان ساخت (کالبدی یا فعالیتی)، روابط (میان افراد و عناصر یا میان عناصر) و زمان می‌باشد. [حبیبی و مقصودی، ۱۱-۱۳۸۲:۱۰] این تعریف اگرچه نسبت به تعاریف دیگر جامع‌تر می‌باشد، چرا که به انسان و زمان نیز در کنار دیگر عناصر در شکل‌دهی فضای شهری توجه کرده، باز هم از ابعاد کیفی فضا غفلت کرده است. بعضی از تعاریف نیز فضایی را که دارای تعاملات اجتماعی باشد، فضای شهری می‌دانند؛ به طوری که سه شاخصه‌ی باز بودن فضا، عمومی بودن فضا و برقراری تعاملات اجتماعی در فضا را سه شاخص ضروری و توأمان فضای شهری معرفی می‌کنند. [پاکزاد،۸۰:۱۳۸۵] که با این تعریف بعضی از فضاهای شهری ما، از قبیل ورودی‌ها و پله‌های دسترسی شهری حذف می‌شوند. به نظر می‌رسد که این تعریف با فرهنگ مردم ایران و فضاهای آن‌ها هماهنگی کامل نداشته باشد. در بعضی از تعاریف نیز فضای شهری را جایی دانسته‌اند که دارای ارزش باشد [ر.ک: توسلی،۱۳۸۹:۴۱] که این تعریف نیز می‌تواند دارای نواقصی باشد، از جمله این که مفهوم ارزش کاملاً مشخص و تعریف شده نیست. بعضی نیز در رابطه با همین تعریف ارائه شده، تعریفی دیگر از فضا را ارائه می‌دهند، به این ترتیب که معتقدند «شاید بهتر باشد که با اندکی تسامح، فضا مفهومی خنثی تلقی شود که ارزش‌های ادراکی و فرهنگی و معنوی و هویتی آن، مقام و منزلتش را به عنوان صفت (مطلوبیت، معنویت، انسانی بودن، هویت داشتن، زیبایی، کیفی بودن و ..) تعیین نماید.» [نقی‌زاده، ۱۳۸۶:۱۷۱] تعبیر دیگری نیز می‌تواند از مفهوم فضای شهری ارائه شود و آن مفهوم، در حقیقت ادراکی‌ست که انسان با توجه به جمیع جهات از یک شهر در ذهن خویش دارد. این مفهوم به عنوان هویت معنایی و معنوی و ادراک معنایی و ذهنی انسان از شهر مطرح می‌باشد که مشتمل بر ویژگی‌ها و اتفاقات و فعالیت‌ها و آداب و هنجارهایی‌ست که در کلیت شهر به عنوان یک واحد می‌گذرد. به این ترتیب، مجموعه‌ای از ذهنیات و اتفاقات تاریخی، وقایع ، انتظارات و خاطرات که می‌توانند کلیات فضای شهر را به عنوان یک پدیده تعریف کنند، به نحوی فضاهای جزئی در شهر و یا آنچه را که تاکنون فضای شهری نامیده شده است، تحت تأثیر قرار می‌دهند. [نقی‌زاده، ۱۳۸۶:۱۷۲]
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
139
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
ghanonyar021
ghanonyar021
1400/06/18
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اِلمان‌ها و هویت شهری

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
اِلمان‌ها و هویت شهری
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک