قتلهای ناموسی در فقه و حقوق کیفری ایران
نویسنده:
مختار فتاحی
امتیاز دهید
پیشگیری از وقوع جرم به عنوان یکی از ابزارهای موثر در مبارزه با بزهکاری، از موضوعاتی است که در قرن نوزدهم مورد توجه جرم شناسی قرار گرفت. در مقوله پیشگیری، هدف تضمین آزادی ها، اجرای عدالت، اصلاح و درمان بزهکار و در صورت ضرورت سرکوب بوده است. مکتب تحققی که پرچمدار ورود پیشگیری از جرم در حیطه جرم شناسی است، برای اولین بار با طرح این موضوع افکار عمومیرا از پاسخ کیفری صرف، به سوی شناسایی علت ها، درمان و پیشگیری سوق داد و همین امر شروعی برای ورود سایر مکاتب حقوق جزا و جرم شناسی و ارئه نظریات جدید در این زمینه شد (والتر، ۱۹۹۷: ۲۴). با وجود تفاوت مبانی مکاتب در تعریف جرم، منشأ آن و شیوههای پیشگیری از آن، آنچه مسلم است در سه سطح و محور بزهکار، بزه دیده و جامعه، برنامههای پیشگیری ارائه شده که تاکنون ادامه داشته است. به طورکلی این امر مورد پذیرش قرار گرفته است که نهادهای عدالت کیفری غالباً پس از وقوع جرم، نمیتوانند آن گونه که شایسته است پاسخگوی آن باشند . بنابراین، رویکرد پیشگیری از وقوع جرم، به عنوان بهترین رویکرد، از نظر اهمیت در جایگاه نخست قرار دارد. پیش از این به طور سنتی، برای پاسخ به افزایش میزان جرائم و مهار آن و به امید بازداشتن مجرمان از ارتکاب جرائم بیشتر و برای اجرای قانون، منابع بیشتری اختصاص مییافت و کیفر رفتارهای مجرمانه تشدید میشد. به هرحال در این چند سال اخیر، به لحاظ این که سیاستهای سخت گیرانه دستگاه قضایی مبنی بر تشدید مجازات، نتایج مطلوبی در بر نداشته است، در نتیجه این راهبردها ی به اصطلاح واکنش محور اهمیت خود را از دست داده است. در باب پدیده قتلهای ناموسی توجه به پیشگیری و نه واکنش، از اهمیت شایانی برخوردار است. زیرا وقوع هر قتل ناموسی برابر است با از بین رفتن و سلب حق حیات یک انسان و همین امر است که این جنایت را از سایر جرائم متمایز میسازد. اما پرداختن به پیشگیری در قتلهای ناموسی دشواریهای خاص خود را به همراه خواهد داشت. به عبارت دیگر از آن جا که در بروز یک قتل ناموسی علل و عومل متعددی دخیل هستند، ضرورتاً پیشگیری از بروز آن نیز با نظر داشتن همه این عوامل، قابل دسترسی خواهد بود(کاظمی، و زرخ، ۱۳۸۹: ۱). قتلهای ناموسی یک عامل موجه صرف ندارد، بلکه همه این عوامل به سهم خود در وقوع این پدیده نقش دارند؛ اما به نظر میرسد که سهم متغیرهایی چون فرهنگ مردسالار و آداب ورسوم حاکم بر یک جامعه خاص، بیشتر از دیگر متغیرها باشد. در کنار این عوامل نباید تأثیری را که نیروهای حفاظت کننده اجتماع، در پیشگیری و کاهش موارد بروز این پدیده دارند، نادیده گرفت. در این پژوهش تلاش میشود پس از طرح مباحثی در خصوص مفهوم و پراکندگی آماریِ قتلهای ناموسی، ابعاد و زوایای گوناگون ارتباط میزان قتلهای ناموسی مورد تجزیه وتحلیل قرار بگیرد و برای جلوگیری از قتلهای ناموسی پیشنهادها و راهکارهایی کاربردی و عملی نیز بیان شود.
۱-۲-بیان مسئله
در تمام نظام ها و صرف نظر از دین، نژاد، ملیت و . . . قتل جزو قبیح ترین اعمال انسانی و جنایت بارترین رفتار بشری است و هر نظام حقوقی بر مبنای سیاست کیفری خود مجازاتی متناسب با این قباحت وضع میکند. بدیهی است کیفر آن نیز بر مبنای رویکرد و تلقی ای که آن نظام حقوقی از فلسفه مجازات دارد تعیین میشود. در نظام حقوقی ایران و مطابق مقررات قانون مجازات اسلا میکه بر مبنای فقه شیعه استوار است مجازات قتل عمد به طور عام قصاص میباشد. نمونه ای از این قتل ها، قتلهای ناموسی است. قتلهای ناموسی در واقع قتل هایی هستند که در آنها زنی به دست پدر، برادر، شوهر یا مردی از خویشاوندان نزدیکش به انگیزه حفظ ناموس و شرف به قتل میرسد. اما بسی جای تعجب دارد که قربانیان این جنایات معمولا دختران و زنان بی گناه هستند نه مردانی که دست به تجاوز زده اند.
کشته شدن زن ها ودختران در این گونه قتل ها هیچ تاثری ایجاد نمیکند و حتی گاهی گفته میشود که حق آنها بوده است. ضمن اینکه این قتل ها بسیار فجیع بوده و بر خلا ف همه قتل ها قاتل فراری نیست و به راحتی خود را معرفی میکند و خانواده مقتولا ن نیز معمولا خواستار مجازات قاتل نیستند و حتی در مواردی قتل را وظیفه قاتل دانسته و برای کاهش مجازات او تقاضای عفو میکنند. وقوع این قتل ها معمولا بنا به دستور برخی بزرگان این افراد است البته نه به صورت سازمانی و دستورات کتبی و متاسفانه در پرونده این قتل ها عاملا ن آنها مورد تعقیب قرار نمیگیرند. وقوع قتلهای ناموسی با سایر قتل ها در ایران متفاوت است و در آن مقتول متهم به فساد شده و از نظر قاتل بی گناه نیست. از هر دو زنی که در ایران به قتل میرسند یک نفر قربانی قتلهای ناموسی و یا به عبارتی سوء ظن افراد خانواده خود است. قتلهای ناموسی که در حمایت از شرف، آبرو، غیرت و تعصبات اتفاق میافتد در جامعه ما هر ساله زنان زیادی را قربانی تعصبات نابجای مردان ایرانی میکند. واژه غیرت در ادبیات ما ناموس پرستی تعریف شده است و ناموس نیز زنان خانواده ای است که وابسته به یک مرد میباشد . بنابراین ناموس خط قرمز هایی برای مردان ایرانی به وجود میآورد که زنان نباید از آنها تخطی کنند در غیر این صورت مجازاتهای سنگینی در انتظار آنان است. حال این مجازات شامل حال مادر میشود یا خواهر و یا همسر هیچ فرقی ندارد. قتلهای ناموسی را میتوان از حیث شخص هدف جنایت به دو گونه مورد بررسی قرار داد. با این توضیح که انگیزه ناموسی گاه موجب دگرکشی میشود و گاه مستقیما به ناموس کشی منجر میشود. اما معمولا در عرف هنگامیبه چنین قتلی عنوان ناموسی داده میشود که نسبت مقتول با قاتل نسبت ناموسی باشد و در غیر این صورت حتی اگر قتل با انگیزه غیرت مندانه نیز وقوع یابد چنین عنوانی به آن داده نمیشود. در این گونه موارد مقتول در مظان اتهامهای اخلا قی قرار میگیرد و این اتهام موجب بر انگیختن احساسات وابستگان مذکر خونی و عاطفی او میشود.
عکس العمل مردان نیز مستقیما به آستانه تحریک پذیری او که خود تابعی از هنجارهای فرهنگی- تاریخی هرکس میباشد بستگی دارد. به نحوی که در زمینه فرهنگ شخصی - اجتماعی هر کس شدت عمل جانی نسبت به یک اتهام مشخص، متفاوت خواهد بود که شدیدترین، جنایت بارترین عکس العمل قتل متهم است. روشن است که بررسی بسترهای اجتماعی و فردی این رفتار مجرمانه و عوامل موثر در کاهش و افزایش آن مستلزم طرح مباحث مفصل و محققانه است که در این اندک سخن نمیگنجد. اما از حیث جایگاه این جرم در قانون مجازات اسلا میمیتوان گفت: از آنجا که شارع مقدس کیفر اصلی قتل عمد را قصاص تعیین کرده است، بین قتلهای ناموسی با دیگر انواع قتل ها تفکیک قائل نشده است و به این ترتیب رسیدگی به آن و مجازات آن تابع اصول کلی و قواعد عام حاکم بر قتل عمد است.
بیشتر
۱-۲-بیان مسئله
در تمام نظام ها و صرف نظر از دین، نژاد، ملیت و . . . قتل جزو قبیح ترین اعمال انسانی و جنایت بارترین رفتار بشری است و هر نظام حقوقی بر مبنای سیاست کیفری خود مجازاتی متناسب با این قباحت وضع میکند. بدیهی است کیفر آن نیز بر مبنای رویکرد و تلقی ای که آن نظام حقوقی از فلسفه مجازات دارد تعیین میشود. در نظام حقوقی ایران و مطابق مقررات قانون مجازات اسلا میکه بر مبنای فقه شیعه استوار است مجازات قتل عمد به طور عام قصاص میباشد. نمونه ای از این قتل ها، قتلهای ناموسی است. قتلهای ناموسی در واقع قتل هایی هستند که در آنها زنی به دست پدر، برادر، شوهر یا مردی از خویشاوندان نزدیکش به انگیزه حفظ ناموس و شرف به قتل میرسد. اما بسی جای تعجب دارد که قربانیان این جنایات معمولا دختران و زنان بی گناه هستند نه مردانی که دست به تجاوز زده اند.
کشته شدن زن ها ودختران در این گونه قتل ها هیچ تاثری ایجاد نمیکند و حتی گاهی گفته میشود که حق آنها بوده است. ضمن اینکه این قتل ها بسیار فجیع بوده و بر خلا ف همه قتل ها قاتل فراری نیست و به راحتی خود را معرفی میکند و خانواده مقتولا ن نیز معمولا خواستار مجازات قاتل نیستند و حتی در مواردی قتل را وظیفه قاتل دانسته و برای کاهش مجازات او تقاضای عفو میکنند. وقوع این قتل ها معمولا بنا به دستور برخی بزرگان این افراد است البته نه به صورت سازمانی و دستورات کتبی و متاسفانه در پرونده این قتل ها عاملا ن آنها مورد تعقیب قرار نمیگیرند. وقوع قتلهای ناموسی با سایر قتل ها در ایران متفاوت است و در آن مقتول متهم به فساد شده و از نظر قاتل بی گناه نیست. از هر دو زنی که در ایران به قتل میرسند یک نفر قربانی قتلهای ناموسی و یا به عبارتی سوء ظن افراد خانواده خود است. قتلهای ناموسی که در حمایت از شرف، آبرو، غیرت و تعصبات اتفاق میافتد در جامعه ما هر ساله زنان زیادی را قربانی تعصبات نابجای مردان ایرانی میکند. واژه غیرت در ادبیات ما ناموس پرستی تعریف شده است و ناموس نیز زنان خانواده ای است که وابسته به یک مرد میباشد . بنابراین ناموس خط قرمز هایی برای مردان ایرانی به وجود میآورد که زنان نباید از آنها تخطی کنند در غیر این صورت مجازاتهای سنگینی در انتظار آنان است. حال این مجازات شامل حال مادر میشود یا خواهر و یا همسر هیچ فرقی ندارد. قتلهای ناموسی را میتوان از حیث شخص هدف جنایت به دو گونه مورد بررسی قرار داد. با این توضیح که انگیزه ناموسی گاه موجب دگرکشی میشود و گاه مستقیما به ناموس کشی منجر میشود. اما معمولا در عرف هنگامیبه چنین قتلی عنوان ناموسی داده میشود که نسبت مقتول با قاتل نسبت ناموسی باشد و در غیر این صورت حتی اگر قتل با انگیزه غیرت مندانه نیز وقوع یابد چنین عنوانی به آن داده نمیشود. در این گونه موارد مقتول در مظان اتهامهای اخلا قی قرار میگیرد و این اتهام موجب بر انگیختن احساسات وابستگان مذکر خونی و عاطفی او میشود.
عکس العمل مردان نیز مستقیما به آستانه تحریک پذیری او که خود تابعی از هنجارهای فرهنگی- تاریخی هرکس میباشد بستگی دارد. به نحوی که در زمینه فرهنگ شخصی - اجتماعی هر کس شدت عمل جانی نسبت به یک اتهام مشخص، متفاوت خواهد بود که شدیدترین، جنایت بارترین عکس العمل قتل متهم است. روشن است که بررسی بسترهای اجتماعی و فردی این رفتار مجرمانه و عوامل موثر در کاهش و افزایش آن مستلزم طرح مباحث مفصل و محققانه است که در این اندک سخن نمیگنجد. اما از حیث جایگاه این جرم در قانون مجازات اسلا میمیتوان گفت: از آنجا که شارع مقدس کیفر اصلی قتل عمد را قصاص تعیین کرده است، بین قتلهای ناموسی با دیگر انواع قتل ها تفکیک قائل نشده است و به این ترتیب رسیدگی به آن و مجازات آن تابع اصول کلی و قواعد عام حاکم بر قتل عمد است.
آپلود شده توسط:
ghanonyar021
1400/04/31
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قتلهای ناموسی در فقه و حقوق کیفری ایران