رسته‌ها
فلفلی
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 4 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 4 رای
بنام خدا
فلفلی، پسر روستائی کوچکی بود. شاید کوچکترین پسری که تا حالا دیده شده. شاید هم کوچکترین پسری که تا حالا دیده نشده. فلفلی آنقدر کوچک بود که تقریبا" نمی‌شد او را دید. به همین خاطر همیشه این خطر وجود داشت که فلفلی زیر دست و پا بماند و صدمه ببیند. قد فلفلی درست به بزرگی یک فلفل قرمز بود. شاید بهتر است گفته شود که
قد او به کوچکی یک فلفل بود. فلفلی شباهت دیگری هم به فلفل داشت. آن هم تند و تیزی و زبری و زرنگی او بود، برای همین است که گفته‌اند:
«فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه!» ..
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
14
آپلود شده توسط:
mahjoob
mahjoob
1399/12/30

کتاب‌های مرتبط

دوقلوهای ناتنی
دوقلوهای ناتنی
4.7 امتیاز
از 6 رای
غاز و راز
غاز و راز
4.3 امتیاز
از 16 رای
وقتی که من بچه بودم
وقتی که من بچه بودم
4.5 امتیاز
از 12 رای
The Fault in Our Stars
The Fault in Our Stars
4.9 امتیاز
از 19 رای
آدریین، یک شتر نیست
آدریین، یک شتر نیست
4 امتیاز
از 1 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی فلفلی

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
فلفلی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک