رسته‌ها
هفت خواهران نفتی
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 13 رای
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 13 رای
منظور از هفت خواهران هفت شرکت نفتی بزرگ و جهانی: اکزون، شل ، بی - پی، گولف، تگزاکو، موبیل و سوکال است. بحث کتاب از شیوه فعالیتهای این شرکتهاست که مدت پنجاه سال فروش نفت جهان را در اختیار داشتند.
هفت خواهران نفتی، یک اصطلاح ابداع شده در دهه ۱۹۵۰ میلادی، توسط بازرگان ایتالیایی؛ سر انریکو ماتائی، که بعدها در راس شرکت نفتی انی قرار گرفت، بود. وی از این اصطلاح، برای توصیف ۷ شرکت نفتی، که «کنسرسیوم نفت ایران» را تشکیل می‌دادند، استفاده نمود. این کارتل، از اواسط دهه ۱۹۴۰ تا اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی، صنعت نفت جهان را، تحت سلطه خود داشت. قبل از بحران نفتی سال ۱۹۷۳ اعضای هفت خواهران، کنترل بیش از ۸۵٪ درصد از ذخایر نفت جهان را، در اختیار داشتند، اما در دهه‌های اخیر، تسلط این شرکت‌ها و جانشینان آنان، در نتیجه نفوذ کارتل اوپک و نیز افزایش نقش شرکت‌های نفتی دولتی، در بازار اقتصادهای در حال ظهور، کاهش یافت.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
252
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
morad850
morad850
1400/02/11
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی هفت خواهران نفتی

تعداد دیدگاه‌ها:
9

بیهوده شدن بحث از آنجا شروع میشود که یک طرف به جای پذیرش خطای خود, بلافاصله بحث تازه‌ای را آغاز می‌کند که خود شامل چند تناقض و خطای جدید است. از اوایل قرن نوزدهم میلادی و درنتیجه انقلاب صنعتی, گرایش غالبی در مناسبات بین‌الملل شکل گرفت که هدفش گشودن بازار جهانی برای دادوستد حداکثری کالاهای تمام‌شده‌ی قطب صنعتی و مواد خام قطب واپس‌نگه‌داشته شده بود. این گرایش توسط یک نظریه پشتیبانی می‌شود. نظریه‌ای که این شیوه‌ی مبادله را «به سود دوطرف» معرفی می‌کند. تمام حامیان این نظریه خود را لیبرال و در کتب اقتصادی آن را لیبرالیسم می‌نامند. شما با تاریخ و کتب اقتصادی مشکل دارید نه با امثال بنده, امیدوارم مشکل‌تان حل شود ---------------------- بحث صرفاً بر سر سیاست تمرکز بر افزایش بهای جهانی و پیامدهای آن بود, چرا بیهوده قصه تاریخی تعریف می‌کنید؟ در کامنت‌ اول تمرکز بر رشد قیمت را برآمده از حس ناسیونالیسم!!! که «امتیازهای خیلی بیشتری برای ایران دارد» تعریف می‌کنید, حالا با حالت حق به‌جانب یادتان می‌آید که «افزایش بیش از حد قیمت‌ها نتایج زیان آوری» می‌تواند داشته باشد؟! یادتان می‌آید که شاهنشاه وطن‌پرست!! مازاد فروش نفت را به جیب صنایع نظامی غرب ریخته است!! حواس‌تان هست که چه می‌کنید؟؟!! لااقل یک مقدار به شعور مخاطب خود احترام بگذارید. کدام پژوهش اقتصاد سیاسی نشان داده است که رشد واردات کالاهای نظامی به دلیل ساختار استبدادی است؟؟! بروید کتاب «فرد هالیدی» و «مسعود کارشناس- نفت و صنعتی شدن در ایران» را بخوانید. آنجا به‌طور علمی ضرورت‌های اقتصادی پشت خریدهای نظامی نشان داده شده است. بروید مطالعه کنید که پس از اصلاحات ارضی کشت کدام محصولات در دستور کار قرار گرفت و شرکت‌های فعال در کشت‌و‌صنعت‌ها چه شیوه‌ی کاری داشتند. این تزهای دوزاری که اصلاحات ارضی اشتباه بود و خودبخود باعث افزایش واردات مواد غذایی شد را برای سلطنت‌طلبان بیسواد تکرار کنید. کدام پژوهشگر راستین اقتصادی چنین تحلیلی دارد؟ یک کتاب علمی معتبر نام ببرید که اصلاحات ارضی را اشتباه!! خوانده باشد. اگر اصلاحات ارضی انجام نمی‌شد صنایع ایران نیروی کار مطلوب را از کجا می‌خواستند پیدا کنند؟! یعنی واقعاً انسان عاقلی پیدا می‌شود که در دهه 1960 انتظار داشته باشد صنعت و کشاورزی کشوری مثل ایران با مناسبات ارباب-رعیتی اداره شود؟! اتفاقاً خود شما چند اصطلاح و چند تحلیل نخ‌نمای بی‌معنا را دست گرفته‌اید و همه جا بکار می‌برید.
سلطنت طلبان بیسواد !؟
خود از بی حرمتی مخاطب شکوه میکنید و خود ناقض آن هستید !
خوش آن انسان که بیسواد است امّا بیشعور نیست خائن ب مام میهن نیست .
کوئینیم خوورنو یزمیده ، ائیرنیم خوورنو یزمیده .
به گیتی مر آن مرز را فرَّهی ست
که در سایه فر شاهنشهی ست
نباشد بدین نکته راه --- که همواره ج---- و پ----- شاه

نفت و گاز طبیعی، مهم ترین منابع تأمین انرژی بشر امروزی هستند؛ به‌طوری که نفت خام ۴۵ درصد و گاز طبیعی ۲۵ درصد انرژی دنیا را تأمین می‌کنند؛ از این رو نفت و گاز در معادلات اقتصادی ـ سیاسی جهان اهمیت راهبردی دارند و در فرآیند روابط بین الملل نقش مهمی می‌توانند ایفا ‌کنند.
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه(سنا)، انواع نفت های معاملاتی در بازارها شامل نفت سنگین با ۱۰ الی ۲۰ درجه A.P.I، نفت متوسط با ۲۰ الی ۳۰ درجه A.P.I و نفت سبک با بیش از ۳۰ درجه A.P.I می شود اما باید توجه داشت مطلوبیت و ارزش نفت سبک یا سنگین بودن آن است.
نفت سنگین نسبت به نفت خام از مطلوبیت کمتری برخوردار است، زیرا نمی‌توان به همان آسانی آنها را به بنزین تبدیل کرد. پس از فرآوری و پالایش آنها مقادیر زیادتری از فرآورده‌های نفت سنگین بر جای می‌ماند.
«نفت شیرین» به نفت خامی می‌گویند که میزان گوگرد آن کمتر از ۰.۵ درصد و «نفت ترش» به نفت خامی می‌گویند که میزان گوگرد آن بیش از ۰.۵ درصد باشد. میزان گوگرد موجود در نفت خام به‌طور معمول بین ۰.۱ و ۳ درصد وزن نفت خام است.
بیشتر نفت‌ خام‌های شیرین، سبک و بیشتر نفت‌خام‌های ترش، سنگین هستند.
نفت برنت و نفت وست تگزاس دو گونه نفت موجود در بازارهای جهانی هستند که در واقع شاخص قیمت گذاری محسوب می شوند. نفت وست تگزاس WTI با کیفیت ترین نفت جهان است که برای تصفیه شدن و تبدیل شدن به انواع فرآورده های نفتی مثل بنزین بسیار مناسب است. این نفت بسیار سبک نیز هست.
اما نفت برنت مقدار گوگرد بیشتری نسبت به نفت وست تگزاس اینترمدیت (West Texas Intermediate WTI ) و کمتر از نفت اوپک (OPEC) دارد. به همین دلیل به طور کلی قیمت این نوع نفت کمتر از قیمت نفت وست‌تگزاس اینترمیدیت و بیشتر از قیمت نفت اوپک است.
قیمت نفت در بازه زمانی ۳۰ ساله
عوامل موثر بر قیمت نفت از سال ۲۰۰۰ میلادی تا ۲۰۱۶ میلادی:
از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۱۶ میلادی عوامل زیادی در قیمت نفت جهانی تاثیرگذار بودند که از مهم ترین آنها می توان به حادثه ۱۱ سپتامبر،طوفان کاترینا، بحران مالی آمریکا و اروپا، کاهش تولیدات نفتی اوپک و... اشاره کرد ( جدول فوق)
بهای تمام شده قیمت نفت در سال ۲۰۱۴:
بازارها در سال ۲۰۱۴ میلادی شاهد افت و خیز شدید قیمت هر دو شاخص نفتی بین المللی بودند به نحوی که قیمت نفت خام آمریکا امسال بیش از ۴۵ درصد کاهش را در یک سال میلادی تجربه کرد.
تحلیلگران، عامل اصلی کاهش قیمت نفت را فزونی عرضه در بازار جهانی می دانند که از عوامل مختلفی ناشی شده است که از آن جمله می توان به درگیری های روسیه و اوکراین اشاره داشت.
در این میان، آمریکا و کانادا تولید خود را به مدد فن آوری تولید نفت شیل افزایش داده اند. این فن آوری به شرکت های اکتشاف نفت اجازه می دهد تا ذخایر نفتی موجود در اعماق زمین را که تا پیش از این دور از دسترس بودند، استخراج کنند.این در حالی است که رشد اقتصادی در چین، بزرگترین مصرف کننده انرژی جهان کند شده و اقتصاد ژاپن نیز وارد رکود شده و اقتصاد اروپا در آستانه کوچک شدن قرار داشت
اما در آمریکا، نفت ارزان قیمت موجب رسیدن قیمت بنزین به پایین ترین رقم برای رانندگان در چند سال اخیر بود و این باعث سرعت گرفتن رشد اقتصادی در بزرگترین اقتصاد جهان را پدید آورد.
قیمت نفت در سال ۲۰۱۴:
بهای تمام شده نفت در سال ۲۰۱۶
پس از دو سال آزمودن همراهی با بازار آزاد، هزینه‎های ناشی از افت قیمت نفت بزرگترین تولیدکنندگان این کالا را وادار کرد که در سال ۲۰۱۶ میلادی دست به دست هم دهند و برای نابودی عرضه مازاد تلاش کنند.
تولیدکنندگان نفت عضو و غیر عضو اوپک پس از ماه‎ها رایزنی و مذاکره سیاسی، توافق کردند که برای نخستین بار پس از آغاز بحران اقتصاد جهانی، تولید خود را کاهش دهند.
نفت سال ۲۰۱۶ را در قیمت بالاتر از سطح ۲۰ دلار به پایان رساند . تحلیل‎گران و سرمایه‎گذاران باور در سال ۲۰۱۶ باور داشتند که توافق اوپک سبب کاهش سطح ذخیره‎سازی نفت در جهان شده است و به شتاب گیری توازن در بازارهای جهانی کمک کرده است.
پس از یک سال طاقت‎فرسا، اوپک به صحنه جهانی بازگشت و مسائل ژئوپولتیک، دوباره بر سیاست‎گذاری بازارهای نفت سایه انداختند.
نفت در سال ۲۰۱۶
بهای تمام شده قیمت نفت در سال ۲۰۱۹:
نفت در سال ۲۰۱۹ فراز و فرودهای متعددی را پشت سر گذاشت؛ از تنش‌های تجاری میان امریکا و چین تا حملات موشکی به تاسیسات نفتی عربستان و تصمیم اعضای اوپک برای کاهش سقف تولید روزانه خود. همه و همه موجب شد تا نفت در سال ۲۰۱۹ با نوسانات تازه‌ای در بازار عرضه شود.
آنچه در سال ۲۰۱۹ در بازارهای جهانی نفت گذشت، موجب شد تا برآوردهای مختلفی از وضعیت این بازار در سال جدید میلادی پیش رو قرار گیرد؛ برآوردهایی که سهم تازه‌ای را برای نقش‌آفرینان جدید بازار جهانی نفت در نظر گرفته است.
براساس برآوردهای صورت گرفته؛ قیمت جهانی نفت در سال ۲۰۱۹ بالغ بر ۲۳ درصد افزایش یافته است که این میزان بالاترین رشد سالانه قیمت نفت طی سه سال گذشته بوده است. بلومبرگ در خصوص تحولات بازار پرهیاهوی نفت در سال ۲۰۱۹ عنوان داشته؛ قیمت نفت بیشترین سقوط را طی ۴ سال در اول ماه آگوست تجربه کرد، یعنی پس از آنکه ترامپ تهدید کرد عوارض بیشتری بر کالاهای چینی وضع خواهد کرد و بعد در ماه سپتامبر، پس از حمله به تاسیسات نفتی عربستان، بیشترین افزایش قیمت را طی یک دهه گذشته ثبت کرد. نفت برنت در ۱۶ سپتامبر پس از حملات موشکی که به تاسیسات نفتی عربستان سعودی صورت گرفت و نصف تولید نفت این کشور را فلج کرد، حدود ۱۵ درصد رشد قیمت داشت که بزرگ‌ترین رشد قیمت روزانه این شاخص بود. با وجود اینکه تولید نفت این کشور به وضعیت عادی بازگشت، اما قیمت‌های نفت پس از مذاکرات نتیجه بخش میان امریکا و چین و اعلام فاز اول توافق تجاری از سوی این کشورها که دورنمای رشد اقتصادی و تقاضا برای نفت را بهبود بخشید و همچنین تعهد اوپک پلاس برای کاهش تولید بیشتر، بالا ماندند.
اما تصمیمات اوپک نیز در تحولات و نوسانات بازار نفت به خصوص در ماه‌های پایانی سال ۲۰۱۹ بی‌تاثیر نبود. تولیدکنندگان اوپک و اوپک پلاس در نشستی که اوایل دسامبر در وین داشتند، طی توافقی میزان تولید روزانه خود را ۵۰۰ هزار بشکه بیشتر از توافق قبل کاهش دادند که این تصمیم از اول ژانویه سال جاری میلادی به مدت سه ماه اجرایی خواهد شد.
همین توافق اوپک بود که موجب شد برخی نهادهای بین‌المللی و بانک‌های بزرگ، پیش‌بینی خود از دورنمای قیمتی نفت در سال ۲۰۲۰ را بازبینی کرده و آن را مقداری بالاتر ببرند. با این حال، آژانس بین‌المللی انرژی در گزارش ماهانه خود پیش‌بینی کرده است، حتی اگر اوپک و متحدانش به توافق کاهش تولید به‌طور کامل پایبند بمانند و رشد عرضه کشورهای غیراوپک کاهش پیدا کند، همچنان ۷۰۰ هزار بشکه در روز مازاد عرضه وجود خواهد داشت.
اما این تصمیمات در حالی بود که طی ماه‌های اخیر برآوردهای تازه‌ای از تحولات نفتی امریکا منتشر شد؛ تحولاتی که این کشور را از لیست واردکنندگان نفت خارج و آن را در کنار صادرکنندگان این محصول قرار می‌داد. طبق گزارش‌های منتشر شده میزان تولید نفت امریکا در سال جاری افزایش یافته و پیش‌بینی می‌شود این تولیدات روند صعودی بیشتری به خود گیرد تا جاییکه امریکا به مرور به کشوری تعیین‌کننده در بازار جهانی نفت تبدیل خواهد شد.
اما قیمت جهانی نفت در آخرین روز سال ۲۰۱۹ با اندکی کاهش به ۶۸ دلار و ۶۶ سنت رسید. با این حال ارزیابی‌های مختلفی برای قیمت نفت در سال ۲۰۲۰ صورت گرفته است. رویترز در آخرین نظرسنجی خود پیش‌بینی کرد که میانگین قیمت نفت در سال جاری میلادی حدود ۶۳ دلار خواهد بود.
نفت در سال ۲۰۲۰میلادی:
قیمت نفت در اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی:
در اتفاقی باورنکردنی و تاریخی، در هفته های گذشته قیمت نفت با افت شدید ۱۰۴ درصدی در یک جلسه معاملاتی همراه شد و بهای هر بشکه نفت وست تگزاس آمریکا را به زیر صفر رساند.
این قیمت نشان‌دهنده عرضه بیش از حد و بی‌سابقه انرژی در بازارهای جهان به‌خاطر محدودیت سفر و فعالیت‌های اقتصادی بر اثر شیوع ویروس کرونا و همچنین کمبود ذخایر برای انبار نفت خام است.
قیمت منفی نفت یعنی چه؟
قیمت هر بشکه از نفت به عواملی مثل عرضه، تقاضا و کیفیت بستگی دارد. با توقف سفرها و کاهش میزان پروازهای هوایی به‌خاطر شیوع ویروس کرونا، عرضه سوخت بسیار بیشتر از تقاضای آن بوده است.
عرضه بالای نفت باعث شد تانکرها و انبارهای ذخیره برای نفت وست تگزاس آمریکا با تکمیل ظرفیت رو به رو شوند و پر و پیدا کردن انبارهای خالی برای ذخیره نفت سخت شود. اداره اطلاعات انرژی آمریکا هفته گذشته اعلام کرد ذخایر کاشینگ اکلاهاما، قلب شبکه خط لوله آمریکا، از دهم آوریل ۷۲ درصد پر شده است.
سقوط قیمت نفت تا حدودی به‌خاطر نحوه تجارت آن است. قراردادهای نفتی برای هزار بشکه نفت خام است که تحویل کاشینگ می‌شود، در حالی که منابع ذخیره‌سازی شرکت‌های انرژی تنها ۷۶ میلیون بشکه ظرفیت دارد. هر قراردادی یک ماه مهلت دارد. سرمایه‌گذارانی که قراردادهای تحویل نفت در ماه می را داشتند دیگر این نفت را نمی‌خواهند، به این ترتیب هزینه ذخیره‌سازی بالا می‌رود و در آخر باید به آنها پول پرداخت کرد تا نفت را ببرند.
قیمت منفی نفت چه‌معنایی برای مصرف‌کنندگان دارد؟
کاهش قیمت نفت خام لزوماً به‌معنای کاهش قیمت بنزین در پمپ‌بنزین‌ها نیست. درست است که قیمت بنزین دیزل و سوخت هواپیما در ماه می کمتر شده است ولی به این معنا نیست که سوخت رایگان عرضه خواهد شد.
این که کشورها درآمدهای نفتی را خرج تسلیحات نظامی جهان غرب کنند یا با سیاستهای اشتباه مثل اصلاحات ارضی به وارد کننده مواد غذایی تبدیل شوند به ساختارهای استبدادی خود کشورهای مذکور ربط دارد . سیاستهای کشورهای نفتی و امریکا بسیار پیچیده است بعضی دوستان یک کلمه لیبرالیسم در دست گرفته و تمام پاسخهای عالم را در آن می جویند. مثلا کشورهای عربی بعد از جنگ شش روزه جریان نفت را قطع کردند در حالی که شاه ایران جریان نفت به غرب و اسرائیل را باز گذاشت و یک زمانی شاه و کشورهای عربی در همکاری با هم قیمتها را افزایش دادند و امریکا هم از این افزایش در جهت ضربه به رشد اقتصادی چین و ژاپن استفاده و یک زمانی با سعی در کاهش قیمت به شوروی و بعدا در یک مقطعی به روسیه و ایران فشار آورد. اما جریان قالب در داستان نفت امروز شرکتهای ملی و هدف اساسی کشورها در بلند مدت جلوگیری از نوسانات در بازار است. البته افزایش بیش از حد قیمتها با توجه این که اکثر این کشورها وارد کننده های تکنولوژی هستند نتایج زیان آوری در افزایش قیمت واردات دارد . در همین داستان قرارد سن موریتس کشورهای غربی کمال ناخرسندی را از فشار شاه داشتند.مشکل بنده با کسانی است که همه مسائل را با چند کلمه مثل لیبرالیسم و امپریالیسم میخواهند پاسخ بدهند
من عهد کرده‌‌ بودم که در پاسخ یک سری کاربران دانشمند کتابناک چیزی نگویم، چون پس از تجربه‌های خسته‌کننده بسیار (هم برای طرفین بحث هم برای خوانندگان احتمالی) آموختم که بهترین اتفاق این است که دو طرف حرف خود را بزنند و قضاوت با خواننده احتمالی باشد، البته اگر علاقه‌ای به موضوع بحث دارد. اما بعضی اظهارنظرهای ‌فوق‌عالمانه باعث رشد چنان شاخ‌هایی بر سر آدم می‌شوند که نگه داشتن عهد صبر ایوب می‌خواهد. اقتصاددان ما فرموده‌اند «افزایش درآمد ارزی به حسن وطن دوستی ربط دارد» ولاغیر، هرکس هم خلافش را گفت یک انترناسیونالیست!!! است. اولاً اقتصاددان تیزبین ما نمی‌دانم به عمد یا به سهو، کالای «نفت» را خیلی ساده از بحث بیرون آورده و به‌طور کلی درباره افزایش درآمد ارزی تز می‌دهند. افزایش درآمد ارزی می‌تواند نتیجه صادرات کالای تمام شده باشد و می‌تواند برآمد صادرات ماده خام باشد. و در میان مواد خام، نفت و گاز داستان خود را دارند. این مسائل در مبانی و الفبای علم اقتصاد موجود است. ثانیاً در صدها کتاب و مقاله که درباره اقتصاد نفت و تاریخ توسعه کشورهای نفت‌خیز نگاشته شده‌اند به‌وضوح پیامدها و نتایج سیاست‌هایی که چشم‌انداز خود را بر رشد قیمت جهانی نـــفـــت قرار داده‌اند، بررسی و تحلیل شده‌اند. (اگر در سامانه جست‌وجوی مقالات از میان صد مقاله یکی را بردارید، کفایت می‌کند). رابطه این مدل «افزایش درآمد ارزی» با رشد تورم و نابرابرتر شدن مبادله با بازارهای جهانی، چنان آشکار و عیان است که بنده هم در کامنت قبل نیازی به طولانی‌تر کردن کلام و توضیح بیشتر ندیدم. نمی‌دانستم ناسیونالیسمی وجود دارد که در این بحث ساده و روشن علمی-تجربی رگه‌های انترناسیونالیسم!!! می‌یابد. با این حساب ما صدها انترناسیونالیست داریم که همگی هیچ درکی از مساله‌ی بهای جهانی نفت ندارند و به دنبال موهومات انترناسیونالیستی سرگردانند!!!! ثالثاً هر نوآموز اقتصاد با خواندن مبانی مکاتب اقتصادی با اصول نظری و پیش‌فرض‌های لیبرالیسم آشنا می‌شود؛ در میان آن‌ها این تز که «توازن و تعادل در بازار جهانی زمانی به‌وجود می‌آید که کشورهای صنعتی بر فروش کالاهای صنعتی خود و کشورهای غیرصنعتی بر فروش مواد خام یا کالاهای نیم‌ساخته خود متمرکز بشوند» شهره‌ی عام و خاص است؛ رابعاً اگر همین کتاب شرحه‌شرحه شده‌ی فوق را دانلود کنیم و سر صبر بخوانیم متوجه مساله می‌شویم، البته اگر تمایل به دانستن داشته باشیم، تمایل به درک خود واقعیت فراتر از گزین‌گویه‌ها و جملات قصار و اطلاعات بی‌مایه‌ی دایره‌المعارفی که اقتصاددان ما علاقه مفرطی به نقل‌شان دارد؛ خامساً همان‌طور که عرض کردم محمدرضاپهلوی با مغز همایونی‌اش هم دریافت که رشد قیمت‌های نفت در مناسبات بین‌المللی چه معنایی برای «اقتصاد ملی» دارد، نکته‌ی جالبی که در کتاب سرهم‌بندی‌شده‌ی «هفت‌ خواهران نفتی» روشن می‌شود همین است، سادساً من واقعاً تا الان نفهمیدم «انترناسیونالیسم» چه کوفتی‌ست؟ و کدام احمقی می‌تواند خود را «انترناسیونالیست» بنامد؟!
پیدایش "سازمان کشورهای صادرکننده‌ی نفت" (اوپک)، Organization" petroleum export countries" واکنشی از سوی کشورهای در حال توسعه در برابر سیاست‌های "شرکت‌های چندملیتی" (هفت خواهران نفتی) بود به این صورت که، در سال ۱۹۴۷م میان ایران و ونزوئلا که دو کشور عمده‌ی تولید کننده‌ی نفت بودند، پیمانی در زمینه‌ی هماهنگی سیاست‌های نفتی منعقد گردید.
این مقطع زمانی بود که ایران نیز درگیر مذاکره با "شرکت‌ نفتی ایران – انگلیس" و قرارداد نفتی‌اش بود. دولت ونزوئلا که با افزایش مالیات بر فعالیت‌های شرکت‌های نفتی، مبارزه گسترده‌ای را با کارتل‌های نفتی آغاز نموده بود، در سپتامبر ۱۹۴۷م، نمایندگانی را به سوی ایران، عراق، عربستان و کویت روانه نمود تا زمینه‌ی همکاری متقابل و اقدام مشترک را ایجاد نماید.
در واقع تلاش دولت ونزوئلا جهت برانگیختن کشورهای نفتی خاورمیانه در مقابل اقدامات شرکت‌های نفتی بود، بعد در سال ۱۹۵۹م زمانی که شرکت‌های نفتی بهای نفت را به صورت یک‌جانبه کاهش دادند، ضرورت همکاری مشترک میان کشورهای نفتی آشکارتر شد. و در همین سال "کنگره نفتی اعراب" تشکیل شد، که در این کنگره نمایندگان کشور عربستان و ونزوئلا به نام "شیخ عبدالله طریقی" و "برز آلفونسو"، نقش مؤثری در پیدایش‌ اندیشه‌ اولیه‌ این سازمان داشتند.
در اوت ۱۹۶۰م، کشور عراق در پی کاهش مجدد بهای نفت توسط شرکت‌های نفتی، کشورهای تولیدکننده‌ نفت، ایران، عربستان، کویت، ونزوئلا را برای شرکت در یک اجلاس دعوت نمود. "کنفرانس بغداد" که از ۱۰ الی ۱۴ سپتامبر تشکیل شد؛ در نهایت منجر به پیدایش سازمان دائمی نفتی به نام "اوپک" شد، این سازمان هنگام تاسیس ۶۷% ذخائر بهای نفت، ۳۸% از کل تولید جهانی نفت و ۹۰% بازار جهانی نفت را در اختیار داشت.[۱]
اهداف
[ویرایش]
۱. ایجاد هماهنگی و وحدت در خط مشی کشورهای عضو و تعیین بهترین شیوه‌ها برای تامین منافع فردی و جمعی آنان.
۲. روش‌ها و وسائل تامین تثبیت قیمت‌ها در بازار‌های بین‌المللی نفت با امعان به حذف نوسانات مضر و غیرضروری.
۳. مصالح ملت‌های تولیدکننده و ضرورت تضمین درآمدی ثابت برای کشورها تولیدکننده.
۴. عرضه‌ کافی اقتصادی و منظم نفت به ملت‌های مصرف‌کننده و یک بازده منصفانه به سرمایه‌ آنهائی که در صنعت نفت سرمایه‌گذاری می‌کنند. کلیه فعالیت‌های اپک بر محور این اهداف می‌چرخد.[۲]
منشور
[ویرایش]
منشور سازمان کشورهای صادرکننده‌ نفت، در دو قطعنامه بیان شده است؛ که این دو قطعنامه در اولین کنفرانس اوپک در بغداد در تاریخ ۱۴ سپتامبر ۱۹۶۰م، تصویب شد و به امضای نمایندگان موسس اوپک، پنج کشور (ایران، عراق، عربستان، ونزوئلا، کویت) رسید و بعد مورد تصویب دولت‌های این کشورها قرار گرفت. قطعنامه‌های این کنفرانس، به طور کامل، اهدافی را که کشورهای عضو از طریق اوپک جویای آن بودند را تشریح می‌کرد

این که مسئولان یک کشور به دنبال افزایش درآمد ارزی خود باشند چه ربطی به امپریالیسم و لیبرالیسم دارد من نمیدانم این مسائل به حسن وطن دوستی ارتباط دارد. در مورد محمدرضاشاه در زمان قرارداد کنسرسیوم ۱۹۵۴ که کشورهای عربی قرارداد پنجاه درصدی با امریکا دارند قراداد ۲۰ درصدی با کنسرسیوم را امضا میکند اما به مرور زمان این سهم را افزایش میدهد تا در سال ۱۳۵۲ شمسی به قراداد سن موریتس را با همین شرکتها امضا میکند که امتیازات خیلی بیشتری برای ایران دارد و بعد از انقلاب که به طور کلی خواسته ملی شدن نفت عملی شد. این که کشورها به دنبال افزایش حقوق خود باشند در چهارچوب قوانین بین الملی برای یک فرد ناسیونالیست چیز عجیبی نیست مگر این که دوستان انتر ناسیونالیسم باشند که آن هم توهمی بیش نیست.
این کتاب نوعی یادداشت‌برداری یا نکته‌برداری ذبیح‌الله منصوری از کتاب اصلی است. چاپ چهارم متن اصلی، 393 صفحه دارد، یادداشت‌برداری منصوری 265 شده است. عناوین فصل‌ها کاملاً ابداع منصوری هستند و 17 فصل کتاب اصلی عناوین دیگری دارند. فصل 6 کتاب اصلی با عنوان «IRAN AND DEMOCRACY» بصورت اجمالی انفعال رضاخان میان انگلیس و روسیه و آلمان و وقایع قبل از کودتای آمریکا در ایران را تعریف می‌کند. منصوری هیچ چیز از این فصل نیاورده. ضمناً در متن منصوری از محمدرضا پهلوی تصویر یک سیاستمدار دارای ابتکار عمل و خلاق ارائه شده. در متن اصلی تا آنجا که من دیدم چنین خبری نیست و بر خصلت واکنشی و انفعالی اقدامات دربار ایران تاکید شده. اینطور که بنظر من می‌رسد منصوری ترتیب متن اصلی را هم کاملاً به‌هم ریخته و هر فصل ترجمه او شامل تکه‌هایی از چند فصل کتاب است. بنابراین بعید نیست که آقای منصوری برای چسباندن این تکه‌ها و بازسامان‌دهی کل متن، اطلاعاتی از خود به متن افزوده باشد. کسانی که به اخلاق حرفه‌ای ترجمه تعهد دارند در این موارد نام خود را به‌عنوان «مترجم» نمی‌آورند و تمام تغییراتی که در شکل و محتوای متن اصلی داده‌اند را به خواننده گوشزد می‌کنند. منصوری صرفاً به این جمله اکتفا کرده که او «قسمتهای اصلی و برجسته کتاب را آورده». حداقل توضیح‌ داده نشده «اصلی و برجسته» برمبنای کدام تئوری و کدام رویکرد؟! به‌هرحال از دیدگاه اقتصادسیاسی بین‌الملل نکته «اصلی و برجسته» کتاب این است که حتی کسی چون محمدرضاپهلوی با آن جایگاه ارتجاعی و با آن دیدگاه تنگ و دانش اندک، زور و سلطه‌ی «تجارت آزاد»‌ و اقتصاد آزاد جهانی و تهی بودن شعارهای لیبرالی را درک کرده بود. گرچه خود کاملاً در همین مسیر گام برمی‌داشت و نهایتاً خواهان آن بود که نفت خود را گرانتر بفروشد.
به علاقمندان این موضوع پیشنهاد میکنم کتاب «صد سال جنگ» نوشته ویلیام اف انگدال و ترجمه ابراهیم شایان را مطالعه کنند، از دقیق‌ترین و جامع‌ترین مطالعاتی است که درباره مناسبات اقتصادی‌سیاسی میان «جهان اول» و «جهان سوم» با محوریت نفت انجام شده.
هفت خواهران نفتی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک