خاطرات دو عروس جوان
نویسنده:
انوره دو بالزاک
مترجم:
هژبر سنجرخانی
امتیاز دهید
✔️ این رمان تنها رمان بالزاک است که بر اساس مکاتبه و نامهنگاری نوشته شده و از طریق مکاتبات دو زن جوان، ما وارد زندگی و دغدغه های آنها و روابطشان میشویم. مهرورزی، پندآموزی، خشم، دوستی، عشق و نفرت مفاهیمی هستند که از خلال سطور اثر خواننده را درگیر خود میکنند. این اثر بالزاک پایانی تلخ و تراژیک دارد اما آنچه همانند دیگر آثار او در سطر سطر آن احساس می شود حس زندگی و عشق به آن است.
این رمان، یکی از بدیعترین و همچون نویسندهاش یکی از پیچیدهترین آثار داستانی است و شیوهای که برای نوشتن آن بهکار رفته برازندهی قالب چنین اثری است.
دو دختر جوان که از زندگی در صومعه انصراف میدهند و انجا را ترک میکنند. هریک به راه خود میرود اما روابط خود را باهم قطع نمیکنند. هر یک از این دو عروس جوان، سرگذشت، علایق و نگاه خاص خود را دارند. هر یک با جهانی مواجه میشوند که آنان را متحوّل میسازد، مشکلاتی که به تنهایی قادر به حل آن هستند. درحقیقت در خاطرات، دو رمان وجود دارد. لوییز و رُنه کمابیش بهطور منظم به یکدیگر نامه مینویسند. بنابراین هر یک در مقام خود، در زندگی خود، محرم راز دیگری است. این خاطرات محل تبادل تغییرات دوجانبه است. آن هم بر فراز سرنوشتهای کاملاً متضادِ لوییز و رُنه، یا بهتر است بگوییم در خلال سرنوشتها، داستان واحدی ترسیم میشود که ما با گسترش یک نامه به نامهای دیگر موضوع واقعی اثر را دنبال میکنیم.
بخش کوتاهی از کتاب:
چه عروسی سریعی! آیا اشخاص این چنین سریع تصمیم میگیرند؟ پس از یک ماه، تو تصمیم میگیری با مردی ازدواج کنی بدون اینکه او را بشناسی، بدون اینکه چیزی از او بدانی. این مرد ممکن است کر باشد، چه بسا رفتارهای غیرقابل انتظاری از وی سربزند! ممکن است ناخوش مزاج، کسلکننده، غیر قابل تحمّل باشد. رُنه، چرا تو متوجه نیستی چه میخواهد بر سرت بیاید؟ آنها به تو احتیاج دارند تا شکوهِ خاندان دو لِستوراد را تداوم ببخشی و همین. تو میخواهی زنی ولایتی بشوی. اینست عهد و پیمان دو نفریمان؟
بیشتر
این رمان، یکی از بدیعترین و همچون نویسندهاش یکی از پیچیدهترین آثار داستانی است و شیوهای که برای نوشتن آن بهکار رفته برازندهی قالب چنین اثری است.
دو دختر جوان که از زندگی در صومعه انصراف میدهند و انجا را ترک میکنند. هریک به راه خود میرود اما روابط خود را باهم قطع نمیکنند. هر یک از این دو عروس جوان، سرگذشت، علایق و نگاه خاص خود را دارند. هر یک با جهانی مواجه میشوند که آنان را متحوّل میسازد، مشکلاتی که به تنهایی قادر به حل آن هستند. درحقیقت در خاطرات، دو رمان وجود دارد. لوییز و رُنه کمابیش بهطور منظم به یکدیگر نامه مینویسند. بنابراین هر یک در مقام خود، در زندگی خود، محرم راز دیگری است. این خاطرات محل تبادل تغییرات دوجانبه است. آن هم بر فراز سرنوشتهای کاملاً متضادِ لوییز و رُنه، یا بهتر است بگوییم در خلال سرنوشتها، داستان واحدی ترسیم میشود که ما با گسترش یک نامه به نامهای دیگر موضوع واقعی اثر را دنبال میکنیم.
بخش کوتاهی از کتاب:
چه عروسی سریعی! آیا اشخاص این چنین سریع تصمیم میگیرند؟ پس از یک ماه، تو تصمیم میگیری با مردی ازدواج کنی بدون اینکه او را بشناسی، بدون اینکه چیزی از او بدانی. این مرد ممکن است کر باشد، چه بسا رفتارهای غیرقابل انتظاری از وی سربزند! ممکن است ناخوش مزاج، کسلکننده، غیر قابل تحمّل باشد. رُنه، چرا تو متوجه نیستی چه میخواهد بر سرت بیاید؟ آنها به تو احتیاج دارند تا شکوهِ خاندان دو لِستوراد را تداوم ببخشی و همین. تو میخواهی زنی ولایتی بشوی. اینست عهد و پیمان دو نفریمان؟
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خاطرات دو عروس جوان