فیلمنامه مردی که زیاد میدانست
نویسنده:
آلفرد هیچکاک
مترجم:
پرویز نوری
امتیاز دهید
نام فیلمی است که در سال ۱۹۵۶ توسط آلفرد هیچکاک با بازیگری جیمز استوارت و دوریس دی ساخته شد. هیچکاک قبلاً در سال ۱۹۳۴ این فیلم را به صورت سیاه و سفید با فیلمنامهای کمی متفاوت ساخته بود. این فیلم برنده یک جایزه اسکار برای بهترین آهنگ شدهاست.
خانوادهای آمریکایی به نامهای دکتر بن مککنا؛ همسرش جو و پسرشان هنک برای گذراندن تعطیلات خود به مراکش میروند. در پی درگیری که بین آنها و یکی از اهالی مراکش در اتوبوسی رخ میدهد؛ با مردی به نام لوییس برنارد آشنا میشوند که به آنها کمک میکند. لوییس برنارد که مردی فرانسوی است آنها را برای صرف شام در رستورانی دعوت میکند. در همان شب بن و جو در رستوران با زوج دریتون آشنا میشوند که برای گذران تعطیلات به مراکش آمدهاند. روز بعد در حالی که این دو زوج در بازاری مشغول گردش هستند؛ چاقو خوردن مردی با لباس محلی را مشاهده میکنند که معلوم میشود لوییس برنارد است. برنارد لحظاتی پیش از مرگش اطلاعاتی در گوش بن نجوا میکند به این مضمون که فردی بزودی در لندن ترور خواهد شد. دریتونها با هدف تهدید بن به سکوت؛ هنک را که برای رساندن به هتل به آنها سپرده شده بود را میدزدند. در این هنگام بن و جو برای پیدا کردن هنک به لندن میروند و در آنجا آگاه میشوند که فرد مورد نظر برنارد، نخست وزیر یکی از کشورهای اروپایی است که قرار است در سالن رویال آلبرت هال لندن ترور شود. در شب حادثه جو با تشخیص به موقع لحظهای که قاتل قصد شلیک کردن میکند؛ با جیغ کشیدن مانع تیراندازی دقیق تیرانداز میشود و نخست وزیر نجات مییابد. در این میان مشخص میشود که عامل گرداننده ترور، سفیر همان کشوری است که نخست وزیر آن در حال بازدید از لندن است. دریتونها هنک را به سفارت این کشور ( که از نام آن فقط حرف A دیده میشود) منتقل میکنند که توسط یکی از کارکنان سفارت به پلیس اطلاع داده میشود. بن و جو به دعوت نخست وزیر (برای قدردانی) و در نهان برای پیدا کردن هنک به سفارت رفته و هنک را که توسط دریتونها نگهداری میشود نجات میدهند.
بیشتر
خانوادهای آمریکایی به نامهای دکتر بن مککنا؛ همسرش جو و پسرشان هنک برای گذراندن تعطیلات خود به مراکش میروند. در پی درگیری که بین آنها و یکی از اهالی مراکش در اتوبوسی رخ میدهد؛ با مردی به نام لوییس برنارد آشنا میشوند که به آنها کمک میکند. لوییس برنارد که مردی فرانسوی است آنها را برای صرف شام در رستورانی دعوت میکند. در همان شب بن و جو در رستوران با زوج دریتون آشنا میشوند که برای گذران تعطیلات به مراکش آمدهاند. روز بعد در حالی که این دو زوج در بازاری مشغول گردش هستند؛ چاقو خوردن مردی با لباس محلی را مشاهده میکنند که معلوم میشود لوییس برنارد است. برنارد لحظاتی پیش از مرگش اطلاعاتی در گوش بن نجوا میکند به این مضمون که فردی بزودی در لندن ترور خواهد شد. دریتونها با هدف تهدید بن به سکوت؛ هنک را که برای رساندن به هتل به آنها سپرده شده بود را میدزدند. در این هنگام بن و جو برای پیدا کردن هنک به لندن میروند و در آنجا آگاه میشوند که فرد مورد نظر برنارد، نخست وزیر یکی از کشورهای اروپایی است که قرار است در سالن رویال آلبرت هال لندن ترور شود. در شب حادثه جو با تشخیص به موقع لحظهای که قاتل قصد شلیک کردن میکند؛ با جیغ کشیدن مانع تیراندازی دقیق تیرانداز میشود و نخست وزیر نجات مییابد. در این میان مشخص میشود که عامل گرداننده ترور، سفیر همان کشوری است که نخست وزیر آن در حال بازدید از لندن است. دریتونها هنک را به سفارت این کشور ( که از نام آن فقط حرف A دیده میشود) منتقل میکنند که توسط یکی از کارکنان سفارت به پلیس اطلاع داده میشود. بن و جو به دعوت نخست وزیر (برای قدردانی) و در نهان برای پیدا کردن هنک به سفارت رفته و هنک را که توسط دریتونها نگهداری میشود نجات میدهند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فیلمنامه مردی که زیاد میدانست