نگاه از بیرون
نویسنده:
داریوش همایون
امتیاز دهید
از پیشگفتار کتاب:
ایرانی در خارج تنها با نیمهای از هستیاش بیرون از ایران میزید. نیمه دیگرش به یاد و اندیشه ایران، دور از پیرامون اوست. او از بیرون به ایران مینگرد و از طریق ایران دور به خودش و پیرامونیانش. در این کتاب که فراهم آورده نوشتههای سه ساله گذشته است (از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳) به ایران و ایرانیان و گذشته و اکنون و آیندهشان از چنین نظرگاهی نگریسته شده است.
جز چند تایی، همه این گفتارها نخستین بار در ”ایران و جهان” انتشار یافتهاند. درصورت کنونی خود همه آنها کم و بیش دگرگونیهایی، همه در عبارات و نه مفاهیم، یافتهاند؛ چنان شدهاند که من میخواستم باشند و در هنگام نوشتن نتوانستم. نوشته تا هنگامی که نویسنده زنده است صورت نهائی خود را نمییابد. همواره احتمال پیش و پس کردن و کاستن و افزودنی هست.
در پایان کتاب واژهنامهای آمده است از واژههای تازهای که به ضرورت بیان دقیقتر موضوعها و مفهومها و فرایافتها به فارسی ساخته شدهاند. با معادلهای انگلیسی آنها. از این گونه پیش بردن زبان و افزودن بر واژگان آن باک نباید داشت هر چند پارهای سلیقهها را خوش نیابد. زبان را نمیشود از سنگ تراشید مگر آنکه مغزها را از سنگ بینبارند. با همه ستایشی که از پیشینیان میکنیم هیچکدام ما به زبان پیشینیان سخن نمیگوییم. تازه، هر کسی هم “پیشینیان” خود را در نظر دارد و همگان را به تقلید از آنها میخواند. اگر میدان به این فراخی است بگذاریم “تا بزند مرد سخنگوی گوی”.
بیشتر
ایرانی در خارج تنها با نیمهای از هستیاش بیرون از ایران میزید. نیمه دیگرش به یاد و اندیشه ایران، دور از پیرامون اوست. او از بیرون به ایران مینگرد و از طریق ایران دور به خودش و پیرامونیانش. در این کتاب که فراهم آورده نوشتههای سه ساله گذشته است (از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳) به ایران و ایرانیان و گذشته و اکنون و آیندهشان از چنین نظرگاهی نگریسته شده است.
جز چند تایی، همه این گفتارها نخستین بار در ”ایران و جهان” انتشار یافتهاند. درصورت کنونی خود همه آنها کم و بیش دگرگونیهایی، همه در عبارات و نه مفاهیم، یافتهاند؛ چنان شدهاند که من میخواستم باشند و در هنگام نوشتن نتوانستم. نوشته تا هنگامی که نویسنده زنده است صورت نهائی خود را نمییابد. همواره احتمال پیش و پس کردن و کاستن و افزودنی هست.
در پایان کتاب واژهنامهای آمده است از واژههای تازهای که به ضرورت بیان دقیقتر موضوعها و مفهومها و فرایافتها به فارسی ساخته شدهاند. با معادلهای انگلیسی آنها. از این گونه پیش بردن زبان و افزودن بر واژگان آن باک نباید داشت هر چند پارهای سلیقهها را خوش نیابد. زبان را نمیشود از سنگ تراشید مگر آنکه مغزها را از سنگ بینبارند. با همه ستایشی که از پیشینیان میکنیم هیچکدام ما به زبان پیشینیان سخن نمیگوییم. تازه، هر کسی هم “پیشینیان” خود را در نظر دارد و همگان را به تقلید از آنها میخواند. اگر میدان به این فراخی است بگذاریم “تا بزند مرد سخنگوی گوی”.
آپلود شده توسط:
Amiresmaeeli
1399/10/10
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نگاه از بیرون