رسته‌ها
سه آرزو
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 5 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 5 رای
روزگاری هیزم شکن مهربانی زندگی می کرد که با زنی زیبا و مهربان ازدواج کرده بود اما بدبختانه هر دوی آنها خیلی فقیر بودند. روزی زن هیزم شکن آهی کشید و گفت: افسوس، اگر ما نصف ثروت همسایه مان را داشتیم، خیلی خوشبخت میشدیم.
شوهرش گفت: درست است. ایکاش یک پری مهربان می آمد و هر آرزویی که می کردیم، برآورده می کرد. مثل زمانهای قدیم که پریها روی کره می گشتند. آه اگر یک روز یکی از این پریها را می دیدم و او دلش می خواست آرزوی مرا برآورده سازد، خیلی خوب می دانستم چه چیزی از او بخواهم...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
9
آپلود شده توسط:
mazi1234
mazi1234
1399/10/13

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سه آرزو

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
سه آرزو
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک