رسته‌ها
بیگانه ای در بهشت
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 8 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 8 رای
آغاز داستان:
ژیلا کنار دریای هند نزدیک "کلابه" روی نیمکت نشسته و اقیانوس پرشکوه را می نگریست. دریا آرام بود و موجها کمتر جوش و خروش داشتند. ژیلا دریا را دوست می دارد و آنچنان به دریا و موجها خیره شده بود که خود را فراموش کرده و گویی خود موجی از دریا شده بود و آن روز یکشنبه بود.
ژیلا دریا را بسیار دوست می دارد و هر زمان که وقت می کرد، تعطیل و یا هوا خوب باشد. او را می بینم که کنار دریا قدم می زند و چون خسته شود و روی نیمکتی نشسته و دریا را تماشا می کند. نسیم لطیف و جانبخش دریا را که با بوی ماهی ها آمیخته است در وجود خویش فروکش می کند، گاهی نیز به پیرامون نظر افکنده و مردم را می نگرد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
173
آپلود شده توسط:
saharnak
saharnak
1400/02/18

کتاب‌های مرتبط

شب های پارسی
شب های پارسی
0 امتیاز
از 0 رای
سمندر
سمندر
4.4 امتیاز
از 5 رای
توپ
توپ
4.5 امتیاز
از 46 رای
بحر طویل های هدهد میرزا
بحر طویل های هدهد میرزا
4.7 امتیاز
از 60 رای
خانه های شهر ری
خانه های شهر ری
4.2 امتیاز
از 71 رای
میم...نون
میم...نون
3.6 امتیاز
از 15 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی بیگانه ای در بهشت

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
بیگانه ای در بهشت
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک