رسته‌ها
در جاده های سرخ شفق
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 30 رای
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 30 رای
این کتاب مجموعه 39 قطعه شعر است که بین سالهای 1337 تا 1347 در نشریات مختلف، چاپ شده بود و در دیماه 1347 تبدیل به کتاب (در جاده های سرخ شفق) شد.

چند شعر از این کتاب:

با نوک مداد/ روی گونهٔ سپیدِ کاغذی/ نقطه ای گذاشتم/ نقطه؛ خط/ و خط خطوط می شود./ زیر تازیانه ها نمی توان ترانه ساخت./ زیر تازیانه ها، نمی توان سرود خواند./ دشتِ بیکرانهٔ نیاز من!/ در خجالتم؛ از این نهال کوچکی که در تو کاشتم (شعر . __).

در زمانی که برای همهٔ آدم ها/ زندگی بیزاری است،/ خواب را موهبتی باید خواند،/ مرگ را خوشبختی،/ و بطالت را عشق./ این سخن را بدرختان گفتم/ و بمردی که درون تن من می میرد./ چشم ها را به افق می دوزم/ و به صبح کاذب/ و نسیم خنکی در بغلم می گیرد (شعر صبح کاذب).
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
46
آپلود شده توسط:
OMID_S_K
OMID_S_K
1389/03/10

کتاب‌های مرتبط

کابوس جیرجیرک‌ها
کابوس جیرجیرک‌ها
4 امتیاز
از 3 رای
رقص واره های آب
رقص واره های آب
4 امتیاز
از 26 رای
زنان و ترانه های حوا
زنان و ترانه های حوا
4.8 امتیاز
از 6 رای
مرگ از مدام
مرگ از مدام
4.2 امتیاز
از 15 رای
هرسوی راه راه راه راه
هرسوی راه راه راه راه
4.2 امتیاز
از 15 رای
مدار درنگ
مدار درنگ
5 امتیاز
از 3 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی در جاده های سرخ شفق

تعداد دیدگاه‌ها:
1
مذهب و شعر و شراب وسیله فرار مردم از خستگی...
در جاده های سرخ شفق
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک